ایران زمین

دیدنیها وزیباییهای ایران . همه جای ایران زیباست ، دوام زیبایی درحفظ ونگهداریست. نه درتخریب دستکاری

ایران زمین

دیدنیها وزیباییهای ایران . همه جای ایران زیباست ، دوام زیبایی درحفظ ونگهداریست. نه درتخریب دستکاری

مراغه، شهر زیبای بزرگان و خوانین

مراغه، شهر زیبای بزرگان و خوانین

مَراغه یکی از شهرهای مهم استان آذربایجان شرقی و مرکز اداری شهرستان ویژهٔ مراغه است. این شهر در کنار رودخانهٔ صوفی‌چای و در دامنهٔ جنوبی کوه سهند گسترده شده‌است.این شهر نزدیک به دویست هزار نفر جمعیت و از لحاظ قدمت حدود شش هزار سال عمر دارد.

کد خبر: ۳۷۳۹۱۱
تاریخ انتشار: ۰۶ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۷ - 26 January 2014
مراغه، شهر زیبای بزرگان و خوانینمَراغه یکی از شهرهای مهم استان آذربایجان شرقی و مرکز اداری شهرستان ویژهٔ مراغه است. این شهر در کنار رودخانهٔ صوفی‌چای و در دامنهٔ جنوبی کوه سهند گسترده شده‌است.

مراغه، شهر زیبای بزرگان و خوانین

به گزارش "تابناک" این شهر نزدیک به دویست هزار نفر جمعیت و از لحاظ قدمت حدود شش هزار سال عمر دارد.در زبان ترکی، مارا به معنی جایگاه، مکان و سرزمین است. و آغا نیز در این زبان به معنی بزرگ، ارباب، خان و امیر است. بنابراین کلمه مراغه در اصل ماراآغا و به معنی جایگاه بزرگان و خوانین بوده‌است سپس در اثر گذشت زمان به ماراغا و مراغه تبدیل شده‌است. 

مراغه، شهر زیبای بزرگان و خوانین

گنبد محافظی که روی بقایای رصدخانه مراغه بر فراز تپه رصد در سمت شمال غربی مراغه ساخته شده‌است

برخی آثار ارزشمند باستانی مکشوفه از این شهر که به بهشت فسیل شناسی جهان شهرت دارد، در شهیر ترین موزه های جهان از جمله موزه تاریخ طبیعی لندن به نمایش گذاشته شده است.

مراغه، شهر زیبای بزرگان و خوانین

قسمتی از نقشه ایران در دوره افشاریه
نام مراغه در جنوب‌شرقی دریاچه ارومیه (در نقشه: دریاچه شاهی)، به انگلیسی: Maragha نوشته شده‌است.

عجیب اینکه برخی از فسیل های مکشوفه با توجه به تحقیقات دانشمندان باستان شناسی جهان عمری حدود پنج تا یازده میلیون سال داشته و به همین جهت شهر مراغه و مناطق اطراف آن همواره در نگاه باستان شناسان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است.


مراغه، شهر زیبای بزرگان و خوانین

مراغه در استان آذربایجان در دوره خلفای عباسی
شهر مراغه از لحاظ قدمت تاریخی و ثبت آثار ملی در ردیف ۱۰ شهر بر‌تر کشورمان می‌باشد

ارتباط با صفحه عکس

photo@tabnak.ir


منبع : تابناک

روزگار نامطلوب محیط زیست

در شرایطی که بحران های جدی محیط زیستی کشور را فرا گرفته و مشکلاتی همچون کاهش سطح آبها، آلودگی هوا و شدت گرفتن پدیده ریزگردها، تغییرات اقلیمی و... نگرانی های جدی پدید آورده، توقع می‌رود که همه در راستای اقتدار بخشی به سازمان متولی این امر گام بردارند نه آنکه آن را تنزل مقام دهیم؛ هرگز دغدغه‌هایی که مردم با آن مواجه هستند،تا این اندازه مهجور نبوده است.

کد خبر: ۳۷۳۸۳۲
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۱:۴۵ - 25 January 2014
هرچه از روزگار نامطلوب محیط زیست کشورمان می‌شنویم؛ از کشار حیات وحش، از آلودگی هوا، از نابودی جنگل ها، خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها و... و هرچه عوامل متعددی همچون کمبود بودجه، بی مسئولیتی مسئولان، بی توجهی قانون گذاران، غفلت رسانه‌ها و غیره را زمینه‌ساز رسیدن به این نقطه می‌دانیم، ظاهرا جای شکر دارد چراکه در این وانفسا هستند مسئولانی که تمامی هم و غم شان اهداف سیاسی است!

به گزارش «تابناک»، در روزگاری که اخبار مایوس کننده محیط زیستی شدت گرفته و به شدت نگران کننده به نظر می‌رسد، خبر می‌رسد که طرح ادغام سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی که چهارشنبه، هجدهم دی‌ماه در صحن علنی مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شده بود، به امضای 63 تن از نمایندگان مجلس رسیده و جدی‌تر از همیشه در حال پیگیری است.

ادغام این دو سازمان که به زعم نمایندگان پیشنهاد دهنده طرح، بر اساس «سنخیت وظایف سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی با محیط زیست» شکل گرفته و «ارتباط منابع طبیعی و یا جنگل‌هایی که با حیات وحش و شکاربانی و همچنین حفظ نباتات گیاهی موضوعیت کامل دارد و در یک راستا می‌باشد» به عنوان شاهد آن آمده، زمانی عجیب می‌شود که بدانیم قرار است سازمان محیط زیست به رغم شمولیت بیشتر، ذیل سازمان جنگل ها و منابع طبیعی قرار گرفته و به زیر مجموعه وزارت جهاد کشاورزی ملحق شود.

به عبارت بهتر، قرار است سازمان محیط زیست که رئیس آن معاون رئیس جمهور به شمار می‌آید و اکنون تا این اندازه به مشکلات و معضلات دست به گریبان است، به معاونت یکی از وزرا تنزل پیدا کند، چراکه نمایندگان امضا کننده این طرح معتقدند با این روش می‌توانند دولت را کوچک‌تر کرده و سازمان محیط زیست را به مراجع نظارتی پاسخگو کنند!

نخستین نتیجه‌ای که این اتفاق به ذهن متبادر خواهد کرد، کاهش نفوذ سازمان محیط زیست بر نهادهای مختلف است چراکه جایگاه معاونت رئیس جمهور به معاونت یکی از وزارت خانه ها تقلیل یافته و قدرت بالادستی سازمان در حفظ منافع زیست محیطی تا آنجا تحلیل می‌رود که اگر وزارت خانه ای با رای ایشان مخالفت داشت و یا حتی اگر نگرش وزیر کشاورزی بر اولویت دادن سایر مسایل بر مسائل زیست محیطی قرار گرفت، سازمان محیط زیست هر چه دست و پا بزند به جایی نخواهد رسید.

از اثرات دیگری که تصویب و اجرای چنین ادغام و کوچک سازی‌ای می‌تواند داشته باشد، لاغر شدن بودجه محیط زیستی و چه بسا صرف شدن آن در سایر معاونت های وزارت بالادستی سازمان خواهد بود که با توجه به وانفسایی که فعلا سازمان با آن مواجه است، به نوعی حکم زدن چوب حراج بر تمامی عرصه های تحت مدیریت آن خواهد بود.

محمد درویش، مدیرکل دفتر آموزش سازمان محیط زیست در این باره به «تابناک» گفت: این طرح اتفاقی غم انگیز و از نقاط تاریک مجلس شورای اسلامی است؛ هرچند امیدواریم رخ نداده و متوقف شود چراکه در هیچ دوره‌ای از عمر مجلس شورای اسلامی، تعداد اعضای فراکسیون محیط زیست سه رقمی نشده بوده ولی در این دوره این اتفاق رخ داده است.

وی افزود: در شرایطی که بحران های جدی محیط زیستی کشور را فرا گرفته و مشکلاتی همچون کاهش سطح آبها، آلودگی هوا و شدت گرفتن پدیده ریزگردها، تغییرات اقلیمی و... نگرانی های جدی پدید آورده، توقع می‌رود که همه در راستای اقتدار بخشی به سازمان متولی این امر گام بردارند نه آنکه آن را تنزل مقام دهیم؛ هرگز دغدغه‌هایی که مردم با آن مواجه هستند،تا این اندازه مهجور نبوده است.

درویش در ادامه گفت: در شرایطی که می‌بایست به دنبال تحکیم مواضع محیط زیستی باشیم و توجه کنیم که اصل پنجاه قانون اساسی کشورمان به صورت اصلی اختصاصی بر این مواضع تاکید دارد، بهتر است با افزایش بودجه به یاری سازمانی بیاییم که بستر تولید را حفظ می‌کند؛ سازمانی که در حال حاضر فقیرترین در بین سازمان ها و حتی برخی معاونت های وزارت خانه هاست و موثرترین پاسدار حفظ تولید هم به شمار می‌آید. اگر حال محیط زیست خوب باشد، حال همه خوب است؛ چه مردم، چه صنعت، تولید و... .

 مدیرکل دفتر آموزش سازمان محیط زیست با اشاره به بودجه آموزشی این سازمان، گفت: در شرایطی که از کوچک شدن دولت دفاع می‌کنیم، باید بدانیم که برون سپاری امور راهکار اجرایی آن است که لازمه‌اش، توانمند کردن مردم و آموزش دادن به ایشان است. اکنون اگر بدانیم که کل بودجه ما برای آموزش به 900 میلیون تومان نمی‌رسد که قرار است در سال آینده به 500 میلیون تومان کاهش پیدا کند، چگونه باید توقع داشته باشیم بتوانیم امور را به مردم بسپاریم؟ فارغ از این آیا بستر را برای فعالیت سمن ها(NGOها) فراهم آورده‌ایم یا هنوز با نگاه امنیتی به این ابزارهای مردمی می‌نگریم؟

اگر به گلایه های این فعال محیط زیستی کمی دقیق شویم، درخواهیم یافت که اگر ادغام محیط زیست و سازمان جنگ ها و قرار دادن محصول نهایی ذیل مجموعه یک وزارت خانه که خود باید در صدر پاسخگویان سازمان محیط زیست باشد (به جهت نوع بهره برداری از زمین‌ها، به کارگیری کودهای شیمیایی و موارد متعدد دیگر)، صرفا برای پاسخگو بودن آن به نهادهای نظارتی در حال انجام باشد، نتیجه نهایی ادغام، اتفاقی بسیار ناخوشایند خواهد بود که می‌تواند تبعات بسیار سنگینی به همراه داشته باشد.

اگر به این موارد، سکوت ابهام برانگیز نمایندگان مجلس در مقابل معضلات زیست محیطی مانند آلودگی هوا را اضافه کرده و به یاد بیاوریم که به تصمیم امثال ایشان بود که سن معاینه فنی خودروها در وانفسای تنگی نفس شهرهای ریز و درشت به پنج سال افزایش یافته، چاره ای باقی نمی‌ماند جز اینکه از مردم بخواهیم این طرح شوک آور را خوانده و اسامی امضا کنندگان آن را خوب به خاطر بسپرند:

مقدمه (دلایق توجیهی): در راستای کوچک سازی دولت و تکلیف برنامه پنجم و نظر به جوابگو بودن ریاست محیط زیست به مراجع نظارتی و با توجه به سنخیت وظایف سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی با محیط زیست از قبیل موضوع ارتباط منابع طبیعی و یا جنگل‌هایی که با حیات وحش و شکاربانی و همچنین حفظ نباتات گیاهی موضوعیت کامل دارد و در یک راستا می‌باشد می‌طلبد که مدیریتی واحد و یکپارچه برای آن تعریف نمود.

عنوان طرح: ادغام سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی

ماده واحده: از تاریخ تصویب این قانون سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی ادغام شده و زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی قرار می‌گیرد.

از تاریخ لازم‌الاجرا شدن این قانون، کلیه وظایف، اختیارات، تکالیف، اماکن، امکانات و نیروی‌انسانی سازمان محیط زیست در اختیار سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی قرار می‌گیرد


منبع : تابناک

بر سر خانه‌های قدیمی تهران چه می‌آید؟!


حفظ خانه های قدیمی هر شهر، یکی از راه های حفظ هویت تاریخی آنهاست. خانه هایی که می توانند برای نسل های بعد، نحوه زندگی کسانی را که شهری را ساخته اند روایت کند. اما در مقایسه با سایر شهرهای ایران، در تهران به این مسئله توجه زیادی نمی شود. 

مجله مهر: یکی از مخاطبان مجله مهر عکسی از خانه ای قدیمی در محله های مرکزی شهر تهران برایمان فرستاده است، که با بی توجهی در معرض تخریب و نابودی است. 

یکتا مهرگان نوشته است:« این خانه در خیابان شهید قائدی (هدایت سابق) قرار دارد و به خانه ظهیرالاسلام معروف است.  خانه ای که باقی مانده هایش نشان می دهد هنوز هم زیباست اما محل رفت و آمد کارگردان خدمات شهری شهرداری تبدیل شده و آنهایی که زباله های خشک را جمع آوری می کنند، در این ساختمان اقامت کرده اند و هر روز خراب تر می شود. بارها در و پنجره هایش آتش گرفته اند و شیروانی و بخش هایی از سقف آن ریخته است. حوض و حیاط زیبای آن هم نابود شده و بعید نیست به زودی تمام خانه نابود شود و دیگر چیزی از آن باقی نماند. در واقع خانه ای به این زیبایی تبدیل به مخروبه شده است. 

در مناطق 11 و 12 تهران از این خانه های بسیار قدیمی و زیبا زیاد است که با مرمت می توانند هویت قدیمی تهران را خفظ کنند و حتی تبدیل به موزه شوند. اما متاسفانه این خانه ها یا طعمه بساز و بفروش ها می شوند یا با بی توجهی تخریب شده و به محل زندگی بی خانمان ها و معتادا تبدیل می شوند. 

در خیابان هایی مانند ظهیر الاسلام، صفی علیشاه، پامنار، حسن آباد و ... هر روز یکی از این خانه های قدیمی را خراب می کنند و به جای آن ساختمان جدید و چند طبقه ای می سازند که باعث آزار مردم و اهالی کوچه های باریک و کم عرض می شود و هیچ تناسبی با اندازه کوچه ها ندارند. بسیاری از این خانه ها هم مشرف به خانه های قدیمی هستند و آسایش ساکنان آنها را سلب می کنند. چرا شهرداری به سادگی مجوز نوسازی این خانه ها را صادر می کند؟ دیگر چیزی از خانه های قدیمی این شهر باقی نمانده تا سال ها بعد کسی بفهمد تهرانی های قدیم چطور زندگی می کردند. دیگر چیزی از هویت این شهر باقی نمانده است. خانه هایی هم که نوسازی نشده اند، مانند خانه ظهیرالاسلام رها شده اند تا خود به خود نابود شوند.

چه کسی جوابگوی این وضع تهران و از بین رفتن هویت آن است؟ اگر شهرداری تهران و شورای شهر به فکر حفظ میراث قدیمی تهران نباشند، چه کسی باید این وظیفه را برعهده بگیرد؟!»

منبع : مجله مهر

ضبط تصویر مظنونان شلیک به گوزن


 مدیر کل محیط زیست استان تهران با بیان اینکه دوربین های اتوبان همت تصاویر مظنون های شکار گوزن زرد پارک پردیسان را ثبت کردند، گفت: براساس این تصاویر به دو خودرو و سرنشینان آن در این زمینه مظنون هستیم.

ایرنا:ابتدای هفته جاری یک راس گوزن زرد ایرانی 6 ساله که در محدوده فنس کشی شده پارک پردیسان نگهداری می شد مورد اصابت چهار گلوله قرار گرفت که دو تا از گلوله به گردن ، یکی به چشم و یکی هم به زیر چشم حیوان اصابت کرد و موجب مرگ این گونه ارزشمند شد.

تا پیش از کشته شدن این گوزن، 6 گوزن در محدوده پارک پردیسان نگهداری می شد که اکنون با این رخداد غیرمنتظره تعداد آنها به 5 گوزن رسیده است که از این تعداد یک گوزن نر ، دو گوزن ماده و دو بچه گوزن هستند.

محمد هادی حیدر زاده روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا افزود: با استفاده از دوربین های اتوبان همت در حال بررسی تصاویر این دوربین ها در مورد دو خودرو و سرنشینان آن ها هستیم.

حیدرزاده با بیان اینکه پلیس آگاهی تهران در حال بررسی این موضوع است گفت: به دلیل اینکه شلیک به این حیوان از بیرون محوطه پارک پردیسان صورت گرفته است، دوربین های داخل پارک پردیسان تصاویر خاصی دراین زمینه ندارند.

حیدرزاده احتمال این موضوع را که شکار گوزن زرد توسط افراد آشنا به محیط صورت گرفته باشد، رد کرد.

معصومه ابتکار معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت محیط زیست نیز روز گذشته اعلام کرد، در صورتی که متخلفان شناسایی شوند، یکسال حبس برای آنها در نظر گرفته می شود در حالی که این مجازات برای این جرم به هیچ عنوان کافی نیست و باید در جرایم شکار و صید تجدید نظر شود.

پارک طبیعت پردیسان منطقه ای طبیعی با 275 هکتار در شمال غرب تهران واقع شده است. این منطقه زیست محیطی ازشمال شرقی به بزرگراه های شیخ فضل الله نوری و همت مرتبط است.

دراین پارک حفاظت شده گونه های مختلف حیات وحش نگهداری می شوند. خرس، گوزن زرد ایرانی، آهو، گرگ، انواع پرندگان و خزندگان ازجمله گونه های حیوانی این منطقه زیست محیطی هستند.

منبع : مجله مهر

"تالاب زربیجار" مقصدی خاطره انگیز برای گردشگران +عکس

"تالاب زربیجار" مقصدی خاطره انگیز برای گردشگران +عکس

پوشش گیاهان مردابی و نیلوفرهای آبی در تالاب ، جلوه ای فرحبخش برای گردشگران ایجاد می نماید.

به گزارش نامه نیوز به نقل از مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، تالاب زربیجار در موقعیت جغرافیایی N370513 E501203 در استان گیلان واقع است. یکی از دیدنی ترین مناطق املش تالاب (سل) زربیجار است که بعنوان یک زیستگاه طبیعی برای حیوانات و پرندگان مهاجر ، همچنین محل ذخیره آب جهت مصارف شالیکاری حائز اهمیت می باشد. 

گنجایش آن بیست و پنج هزار متر مکعب آب بوده و آب این تالاب توسط چشمه های آن و از طریق رودخانه "هردوآب” و سرشاخه پلرود تأمین می گردد. 


پوشش گیاهان مردابی و نیلوفرهای آبی در تالاب ، جلوه ای فرحبخش برای گردشگران در فصل بهار و تابستان ایجاد می نماید. تالاب طبیعی است وبر حسب ظاهر درگذشته بسیار وسیع بود ولی به دلیل کاهش سطح آب و دخالت های انسان از سطح آن کاسته شده است .

استخردو قسمت است. قسمت اول در کنار جاده و قسمت دوم به صورت تالاب همراه با گونه های تالابی است. تالاب از طریق جاده کمربندی املش قابل دسترسی است.


منبع : نامه نیوز