کد خبر: 13134 زمان انتشار: 11 تیر 1393 12:18:00
این بخشی از یک مصاحبه مفصل درباره بحران آب است. با ایشان درباره مدیریت بحران آب صحبت کردیم درحالی که ایشان بیشتر معتقد بود این بحران مدیریت آب است نه مدیریت بحران آب. بعد در حین صحبت ها که از تاریخچه آغاز استفاده بی رویه از منابع آب شروع شد و همه تاریخ کشاورزی را دربر گرفت، به حفر بی رویه چاه و مسائل دیگر هم رسیدیم و معلوم بود که می رسیم به مشکلات به وجود آمده برای دریاچه ارومیه، جایی که استاد کردوانی به شدت متقد است که باید بگذاریم خشک شود و از نمکش استفاده کنیم و دریاچه را به یک پارک طبیعی زیبا تبدیل کنیم. من سعی کردم خودم و سوالاتم را از مصاحبه حذف کنم و دکتر کردوانی آنقدر حرف دارد و آنقدر مسلط هست که بیپرسش همه موارد مربوط به این موضوع راعنوان کند. در متن پیاده شده مصاحبه هم سوالات را حذف کردم تا آنچه میخوانید فقط صحبت های او باشد.
آغاز حفاری چاهها از دهه چهل
از دهه 40 حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق در روستاها رواج پیدا کرد. اصلاحات ارضی هم منجر به ملی شدن آب، جنگل و مرتع شد. قبل از این اتفاق هر کسی آزاد بود که هر میزان چاه حفر کند و از آب رودخانهها استفاده کند. تا قبل از این در روستاها از قنات استفاده میکردند. مردم به این نتیجه رسیدند که با حفر چاه با سرعت بیشتری به آب میرسند تا قنات. مثل این روزها که تهران آلبوم ماشینهای دنیاست، آن زمان هم شرکتها مردم را به حفر چاه تشویق میکردند.
از سال 1340 تا 1355، پنجاه هزار حلقه چاه حفر شد و از سال 55 تا سال 60 این میزان دو برابر شد و از اینجا غارت آب شروع شد.
پس تعداد چاهها طی 5 سال به دو دلیل عمده دو برابر شد. یکی اینکه اواخر سلطنت پهلوی مردم پولدار شدند و شروع به حفر چاه کردند اما انقلاب که شد باید از وزارت نیرو اجازه میگرفتند یک عده چاههای غیرمجاز حفر کردند.دوم برداشت غیرمجاز بود یعنی اینکه از لولههای با اینچ بیشتر استفاده کردند.
در حال حاضر در اطراف دریاچه ارومیه 53هزار چاه (49 هزار غیرمجاز) وجود دارد که باعث شده دریاچه بیمار شود. آنقدر این چاهها زیاد شده که آب دریاچه کم شده و راهحل آن این است که این دریاچه باید خشک شود که در مورد آن توضیح می دهم.
پس از انقلاب جهاد کشاورزی در روستاها برای مردم چاه حفر کرد. خودم که در گرمسار مالک هشت روستا هستم اجازه ندادم در آنها چاه حفر شود. سال 1360 آقای غفوریفرد وزیر نیرو بود و من به ایشان گفتم این کار غارت آب است. ایشان دید هر کاری میکند نمیتواند جلوی حفر بیرویه چاهها را بگیرد چون میگفتند با این کار میخواهیم خودکفا شویم، بنابر این آقای غفوری فرد به رهبر نامه نوشتند که آب در حال غارت است.
سال 63 از من کتابی چاپ شد که در آن ذکر کردم حفر بیرویه و غیرمجاز چاهها غارت آب است و گفتم اگر وزارت نیرو درباره مسدود کردن 90 درصد 231 چاه حفر شده اقدام نکند، طلای سبز ایران (پسته) که در این منطقه به عمل میآید از دست خواهد رفت. الان در رفسنجان سالانه 600 هکتار باغ پسته و در کرمان سالی 7 هزار هکتار در حال خشک شدن است. چون چاهها خشک شده یا اینکه آب شور دارند.
قبلا کشاورزان چاههای نیمه عمیق داشتند و با استفاده از موتور، آب برداشت میکردند. اما سطح آن که به مرور پایین رفت مجبور شدند چاههای عمیق حفر کنند. چاههای عمیق باعث اضافه شدن هزینه کشاورزان شد.
بعد از این اتفاقات تبدیل چاه نیمه عمیق به عمیق و پیشروی آب شور اتفاق افتاد. جهت آب شیرین در دشت مازندران تغییر کرده و الان آنقدر چاه حفر شده که از آب دریا استفاده میشود. شور شدن آب چاهها باعث شد که مردم دیگر آب آشامیدنی نداشته باشند و محصولاتی که به آب شور حساس هستند مثل گندم و گوجه عمل نمیآیند و در صورت ادامه این روند نمکزارها تشکیل میشود.
مورد بعدی خشک شدن قناتهاست. الان که میزان آب به لایههای پایینتر رفته است قناتها خشک میشود. هر جا چاه رفت، آفت قنات شد. هر جا که سطح آب پایین رفت قناتها خشک شده و مردم دیگر با کمبود آب مواجه میشوند. قناتها که روزی منبع تامین آب بودند در حال تبدیل شدن به جاذبه توریستیهستند، در حالی که قنات با فرهنگ ما عجین بود و مردم به آن عادت داشتند.
چاههای آرتزین هم داشتیم که الان دیگر نیست. مثلا یک شلنگ آب را در نظر بگیرید که اگر در میانه راه این شلنگ سوراخ شود آب فوران میکند. آبها در لایههای زمین قرار دارند و در صورت حفر چاه آرتزین به آب میرسیدیم.
مورد بعدی که خیلی فاجعه است این است که با پایین رفتن سطح آب زمین نشست کرد. زمینی که نشست میکند قابلیت این را ندارد که در صورت بارندگی آب را جذب کند. فرض کنید یک هاون را روی یک تکه اسفنج بگذارید تا سفت شود و فردا آن را در آب قرار دهید. چون این اسفنج سفت شده نمیتواند آب را جذب کند. یک گلدان را فرض کنید که خاک اطرافش را بکوبید که دیواره گلدان میشکند. همین است که میگویند در اثر زلزله قنات خشک شده است یعنی دیواره شکسته و آب به جای دیگر رفته است. در شهر وقتی زمین نشست کند لولههای آب و گاز ترکیده میشود. بخصوص در ساختمانهای قدیمی که با خشت و گل ساخته شدهاند. در مناطق روستایی که زمین نشست کند امکان کشاورزی نیست. زمین که نشست میکند پلها (کرمان) و دکلها (ورامین) شکسته میشوند.
در شهرها هم هرچقدر خشکسالی شود و آب سدها کم شود به آب زیرزمینی فشار میآورند. این میزان چاه که حفر شده همه به خاطر توسعه کشاورزی بوده است. قانون اشتباهی که در کشور ما برای حفر چاه است باعث حفر این همه چاه غیرمجاز شده است. در حال حاضر سر چاه کشاورزان کنتور گذاشته شده و تصویب شده که میزان آب در دشت ممنوع است و منجر به شکایت است. الان میگویند 200 هزار چاه غیرمجاز داریم اما این میزان خیلی بالاتر است.
حرکت آب از دریاچه به سمت چاهها
بعد از انقلاب کشاورزی، شهرها و صنعت توسعه پیدا کرد. سال 1325 که خواستند میزان آب کشور را حساب کنند ایران را به شش حوضه آبریز تقسیم کردند و دریاچه ارومیه یکی از حوضههای آبریز بود. آبریز یعنی هم آب سطحی و رودهایی که به دریای خزر، خلیج فارس و دریاچه ارومیه میریزند و هم آب زیرزمینی که به آنها وارد میشود. آرام آرام شهرها و صنعت توسعه پیدا کرد و چون میزان آب کم بود خواستند که سد بسازند. آبهای پشت سد را به شهرها و صنعت دادند و کشاورزها به سراغ آب زیرزمینی رفتند.
آب سطحی که کم شد گفتند به خاطر سدهاست و گفتند سدها را بشکافیم که دریاچه پرآب شود اما این امکان وجود نداشت. چون شهرها و صنعت در حال توسعه بیشتر است و حتی در سال گذشته کم مانده بود که در ارومیه آب جیرهبندی شود.
همه مردم حواسشان به آب سطحی بود غافل از اینکه کشاورزان دور دریاچه چاه زده و آب از دریاچه به سمت این چاهها میرفت و این اتفاقی است که در کشورهای دیگر هم افتاده و میافتد.
خانم بارلو یک دانشمند کاناداییست که در کتابش گفته از مسئولان کانادا گلایه دارم که چرا به مردم حقیقت را نمیگویند که مثلا در اطراف دریاچه پاول آنقدر چاه حفر شده که در حال خشک شدن هستند.
از 50 ایالت آمریکا، 36 ایالت فاقد آب هستند. در آمریکا وقتی آب بیش از حد مصرف کنید شما را به زندان میبرند نه اینکه آب را قطع کنند. پس این دریاچه فقط آبش کم نشده، دریاچه مریض شده. مثلا دریاچه تشت حوضه آبریز بود و رود کر به آن میریخت.
الان شهر اصفهان و صنایع آب باتلاق گاوخونی را گرفته و این باتلاق خشک شده است. مانند کسی که لاغر شده و اگر به او برسید دوباره وزنش اضافه میشود. آقای هدایتالله فهمی گفته است تا سال 1385، حدود 37 هزار چاه حفر شده و از آن سال تا به حال به 53 هزار حلقه رسیده است. الان به مردم نمیگویند که دریاچه مشکلش چیست، نمیگویند این آب به چاههای حفرشده اطراف میرود.
نماینده ارومیه دو سال قبل در خبرگزاری ملت گفته است 50 روستا تخلیه شده است چون آب آشامیدنی ندارند. رئیس سازمان بازرسی کل کشور هم این گفته را تایید کرده است. الان آمریکا هم مشکلی مانند دریاچه ارومیه را دارد. راه حل دریاچه ارومیه آب ریختن به آن نیست. دوم فروردین در شبکه 6 گفتم تمام کسانی که میخواهند آب به دریاچه ارومیه بریزند خائن هستند. اگر آب به دریاچه ریخته شود وارد چاهها شده و آنها را هم شور میکند. 53 هزار چاه داریم و این چاهها مربوط به حداقل 530 هزار خانوار است و تازه اگر تمام چاهها هم پر شود چقدر پایین رفته است؟ قرار شده است به کشاورزان بگویند از سیستم آبیاری بارانی قطرهای استفاده کنند اما این کار را نمیکنند چون برای هر صد متر، 14 هزار تومان به وزارت نیرو بپردازند. لوله پلی اتیلن هم هر متر 13 هزار تومان است.
بر فرض اینکه همه این مبالغ را دولت بپردازد، مثلا کشاورز سه میلیون درآمد داشته باشد این میزان آب را از او بگیرند و آب را به دریاچه سرازیر کنند. اما این کار هم باید با کانالکشی انجام شود و آب کشاورزی که باید با آن مواد غذایی تامین شود به دریاچه وارد شود و باز هم شور شود، خوب این همان خیانت است.
شما می خواهید آبی را که می تواند خرج تولید محصولات کشاورزی شود را از دست کشاورز بگیرید و به دریاچه بریزید و شور کنید که چه اتفاقی بیافتد؟ سال گذشته در یزد به کشاورزان آب ندادند. امسال به صنایع گفتند آب مورد نیاز را باید از پساب استفاده کنند و به شهرها هم گفتند باید فاضلاب را تصفیه کنند. در کشورهای پیشرفته آب فاضلاب ها را تصفیه کرده هفت بار از پساب استفاده میکنند و در اصفهان گفتند اگر این کار را نکنند دیگر امکان استفاده از آب را نخواهند داشت. نهایتا به کشاورزان اعلام شد که کشت انجام ندهند و مبلغی را بگیرند. کشاورزان اعتراض کرده و استاندار این مبلغ را بیشتر کرد. الان کشاورزانی که با زایندهرود کشاورزی میکردند دیگر این کار را انجام نمیدهند و در مورد دریاچه ارومیه هم همین نظر را دادهاند.
طبق قانون اگر کشاورزی زمینش را کشت میکرده و الان نمیتواند این کار را انجام دهد دولت موظف به جبران خسارت است. الان میگویند کشاورزی نکن و گرمسار، قم، یزد و... آب ندارند و همه میگویند اولویت شهر و صنعت است.
دور دریاچه ارومیه کانال کشی شود
تصمیم مهم در مورد دریاچه ارومیه این است که هر چه زودتر آن را خشک کنند و نمکش را جمع کنند. الان این دریاچه همینطور به حال خودش باقی مانده و میگویند اگر دریاچه خشک شود ریزگردهایش مشکلساز خواهد شد اما این ریزگردها تا ممقان هم نمیرود و بلورهایش نمیشکند.
الان باید دور دریاچه کانالکشی کنیم که هرزآبها در آن نریزد. اصل قضیه این است که آبی وجود ندارد که بخواهند وارد دریاچه کنند و دیگر اینکه گفتهاند 12 سال نیاز است که دریاچه پر شود اما هر چه این آب در دریاچه ریخته شود وارد چاههای اطراف خواهد شد. البته دریاچه ارومیه اهمیت بسیار بالایی دارد. وقتی کوه سهند آتشفشان شد چاله میانه و دریاچه ارومیه درست شد.
در سال 1325 این حوضه را آبریز اعلام کردند. وقتی میگویند آبریز هم آب سطحی و زیرزمینی به آن وارد میشود و اهمیت این دریاچه مانند دریاچه خزر است.
زمان رژیم گذشته گفته میشد که قرار است در ارومیه دانشکده ساخته شود و من مایل بودم که به آنجا بروم و از ابتدای دانشگاه ارومیه در آنجا حضور داشتم. در آن زمان گاهی در این دریاچه آنقدر آب زیاد بود که خانههای مردم در آذرشهر در خطر بود.
دوم اینکه موجودی به نام آرتمیا داشت که ارزش غذایی بالایی داشت. گاهی اوقات از خارج از کشور به ایران میآمدند که از آرتمیا برای کشور خودشان استفاده کنند.
مورد دیگر اینکه پرندگان زیادی از آرتمیا تغذیه میکردند. دور دریاچه هم لجنی بود که برای مشکلات استخوانی و ماهیچه استفاده میکردند. اگر این لجنها در دست خارج از کشور بود از آن استفاده بهتری میکردند.
این دریاچه دو اکوسیستم خاکی داشت. مورد دیگر اینکه این دریاچه دو جزیره داشت که قابل سکونت بود و یک جزیره حیات وحش بود که الان هم هست. دور دریاچه ارومیه هم اکوسیستم حیوانی شامل گاومیشهای باارزش بود. از یک گاومیش ماده استفادههای زیادی میشد. از شیر آن استفاده میشد. برای بارکشی و گوشت هم از آن بهره میبردند و الان سازمان ملل برای بقای این گاومیشها سوبسید میدهد.
دریاچه هم که پرآب بود و در زمان وزش باد بناب، اسکو، ملکان، عجبشیر و... که در شرق دریاچه بودند از آب و هوایی بسیار عالی برخوردار بودند.
در دهه 50 هم کشتیها وارد دریاچه میشد و از نظر جذب توریست مهم بود و مردم ارومیه در آن زمان در کنار دریاچه چاله میکندند و در آن آب میریختند که بتوانند نمک داشته باشند. اما کشاورزها به سمت حفر چاه رفتند و آب سطحی دریاچه خشک شد و دریاچه بیمار شد و الان باید بگوییم کویر ارومیه نه دریاچه ارومیه، چون پنج درصد از دریاچه باقی مانده که تازه آن هم باتلاق است. حالا دریاچه به نمکزار تبدیل شده و همه حتی حیوانات هم در حال از بین رفتن هستند، تا حدی که در دریاچه با ماشین رفت و آمد میکنند و هم باد داغ و هم باد نمک داریم.
حال میخواهند آب تامین کنند ولی نمیتوانند. 10 سال است که به شدت آب دریاچه در حال کم شدن است و طرحهایی داده شده که عملی نیست. طرفداران افراطی محیطزیست میخواهند که سدها شکافته شوند که وزارت نیرو قبول نکرد. پیشنهاد باز کردن رود ارس را دادند که نمایندگان اجازه ندادند. باروری ابر هم نتیجه نداد. گفتند آبخیزداری کنیم که باز هم نتیجه نداد.
سال 1349 پنج رئیس دانشکده من را هم با خودشان به مرز بردند و در سردشت رودی را دیدم که به عراق ریخته میشد. رود زاب صغیر و رود زاب کویر که عراق سد دوکان را تاسیس کرده که این آب در آنجا جمع میشود. پیشنهاد کردم آب رود زاب را به ایران برگردانند که محیط زیست مخالفت کرد چون گفتند این کار پنج سال زمان میبرد و تا آن زمان دریاچه خشک شده و ما میخواهیم فورا دریاچه را نجات دهیم و دوم اینکه این رود آب زیادی ندارد. الان تنها راهی که مانده این است که 40 درصد آب کشاورزی از طریق آبخیزداری برای دریاچه صرف شود. آبخیزداری آب سد را کم میکند. آقای گرشاسبی اعلام کردهاند که با این کار 50 درصد آب دریاچه تامین میشود اما این اشتباه است. سد که ساخته میشود بالادست سد آبخیزداری میکنند که سیلاب به راه نیفتد و در سد گل و لجن پر نشود. هر چه آب با شدت بریزد گل و لای به همراه میآورد. الان 40 متر سد کرج گل است. 85 متر سد دز گل است. تا 25 سال دیگر سدهای تهران پر از گل میشوند. تصمیم گرفتهاند از طریق آبیاری قطرهای صرفهجویی کنند.
نمک بلوری دریاچه یک سرمایه ملی است
در گذشته دریاچه ارومیه 30 میلیارد مترمکعب آب داشت ولی الان این میزان به دو میلیارد مترمکعب رسیده است. حساب کردهاند که سالی یک میلیارد مترمکعب به آب دریاچه اضافه شود که این کار 12 سال طول میکشد. نظر من این است که در هر صورت ابتدا باید نمک را جمع کنند. فقط میخواهند در هر شرایطی به دریاچه آب سرازیر کنند. الان طبیعت با دست خودش میلیاردها تن نمک بلوری به ما تقدیم میکند که میتوان از آن استفاده کرد.
اما مشکلشان این است که این نمکها را کجا ببریم؟ ما هر روز دهها میلیون تن نمک نیاز داریم. یکی از موارد استفاده در نفت است که نمک باعث میشود آب پایین رفته و نفت از آن جدا شود.
دوم در پتروشیمی است. در گرمسار دو سوم نمک ایران وجود دارد که گفته میشود تا بیست سال آینده تمام خواهد شد.
در دشت کویر بزرگ مرکزی ایران طرحی با شراکت آلمانها اجرا کردهاند که آب کویر گرفته شود و در پایین آن استخر درست کردهاند که نمک استخراج کنند.
دریاچه مهارلو در جنوب شرق شیراز هم آب شور دارد و فاضلاب شیراز به آن ریخته میشود اما از نمک آن استفاده میشود. در اهواز با هلندیها از آب دریا نمک استخراج میکنند. وزارت صنایع و معادن باید همه این سیستمها را تعطیل کند که به نفعشان است چون مثلا در گرمسار با این وضعیت تا بیست سال آینده منبع نمک نخواهیم داشت.
باید از نمک ارومیه استفاده شود چون الان نمک خیلی گران است. در گذشته به دست آوردن نمک به صورت سیستم انفجاری بود. الان هم با دریل در حال به دست آوردن نمک هستند. نمک دریاچه ارومیه میلیاردها تومان ارزش دارد و میتوان از آن استفاده کرد. در صورت برداشت نمک باد نمک از بین میرود. سوم اینکه مردم این نمک را میخورند در صورتی که این نمک صنعتی و بسیار گران است.
پروفسور علا اعلام کرده است که این نمک را به عنوان نمونه به آمریکا برده و گفتهاند بهترین ماده برای خمیردندان است. الان بسیاری از مردم به دلیل خوردن این نمک بیمار شدهاند. مورد بعدی این است که این نمک به زمین نفوذ کرده و آب چاهها را شور میکند.
محل های استفاده از نمک دریاچه
دورتادور این کویرها الان شیشهسازی و کاغذسازی است که از نمک استفاده می کنند. موادی در چاه نفت هست که نمک کویر در آن ریخته میشود که نفت در قسمت پایینتر قرار بگیرد. در پتروشیمی و داروها هم از نمک کویر استفاده میشود. در کشتیهایی که به مدت طولانی در دریا هستند از کلسیم استفاده میشود که آن را خشک نگه میدارد. در باروت هم از نمک استفاده شده است. کارخانه ذوب آهن اصفهان از نمک استفاده کرده و سولفات سدیم را گرفته و اکسیژنش را گرفته و به سولفید سدیم تبدیل میشود و آهن از سنگ جدا میشود. میلیاردها درآمد که نظریه جدید من است و همه به کویر بستگی دارد.
دریاچه باید تبدیل به پارک شود
پس از جمع کردن نمکها و گل و نمک، ضلع شمالی که گودترین جاست دریاچه خشک میشود. آلمانیها در دانشکده صنعتی شریف اعلام کردهاند که این دریاچه به پارک انرژی خورشیدی تبدیل شود.
نظر من این است که در آنجا بهمدت ده سانت شن و ماسه (90 درصد ماسه و 10 درصد شن) بریزیم و تخم گیاه هم به آن اضافه کرده و ظرف پنج سال با آن بارندگی موجود تبدیل به علفزار میشود و میتوان به بزرگترین پارک گیاهی و حیوانی دنیا تبدیل شود.
خوب حال میگویند این کار گران است. میتوانند نمک این دریاچه را جمع کرده و به سازمان جنگلها و مراتع واگذار کرده و جنگلکاری کنند که در این صورت هوا از داخل جنگل عبور میکند. از نظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و زیست محیطی دریاچه باید خشک شود. اقتصادی به این خاطر که چاهها و زمین را شور کرده است. اجتماعی به خاطر مهاجرت مردم. این دریاچه از زیر همه را نمکزار میکند و آب و خاک را شور میکند. از نظر سیاسی هم ضدانقلابها میگویند جمهوری اسلامی دریاچه را خشک کرد اما ما میتوانیم مانند آمریکا عمل کنیم و این دریاچه را به پارک تبدیل کنیم. به خبرگزاری ایرنا در آذربایجان غربی هم گفتهام به شما قول میدهم اگر این دریاچه به پارک تبدیل شود به قدری زیبا خواهد شد که دریاچه را فراموش کنید.
نوع زراعت را عوض کنید، مردم به روستاها برمیگردند
شور شدن چاهها باعث خشک شدن باغات شده است. باید زراعتی کشت شود که آب کم نیاز داشته باشد، دوم نمک به آب اضافه شود و بعد باغات پسته ایجاد کنند. حتی میتوانند زعفران کاشت کنند. زندگی مردم آن منطقه به کلی با این کار تغییر خواهد کرد. مردم هم به این مناطق برخواهند گشت باید در مرحله اول چاهها را شیرین کرد.
الان همه به رود ارس احتیاج دارند اما در زمستان ارمنستان و ما نیاز به آب نداریم و این آب به دریای خزر میریزد میتوان از تغذیه آب مصنوعی استفاده کرد. در جاهایی که آب شور شده باید چاه حفر کنند و آب شیرین وارد این چاهها شود و سطح آب بالا میآید. با این کار چاهها شیرین میشود. تمام این مشکلات راهحل دارد و کشاورزان که در حال مهاجرت هستند میتوانند برگردند اما این روزها هر روز چاههای زیادی پر میشوند که باعث ایجاد مشکل برای مردم بومی شده است.
در این مناطق مردم مشکل دارند چون آب چاهها شور شده است اما این مطلب را به اطلاع مراجع بالاتر نمیرسانند. به من میگویند چرا اجازه نمیدهی دریاچه پرآب شود؟ در مورد بقیه دریاچهها میشود این کار را کرد اما در مورد دریاچه ارومیه خیر. آب ریختن به دریاچه خیانت است چون باعث نابودی نمک و سرمایه های ملی، شورشدن آب و خاک و نابودی آب است.
گفتگو از آرش نصیری
منبع : زیست نیوز
زیست نیوز- "سعید آقایان" با اشاره به اینکه اعضای این تشکل زیست محیطی در روزهای اخیر از جنگل ابر بازدید بعمل آورده است، افزود: در روزهای اخیر بیش از 70 اصله درخت از جنگل ابر قطع شده است و بخشی از درختان قطع شده نیز در زیر خاک مدفون شدهاند.
وی با بیان اینکه تشکل شاهوار زیست علاوه بر تجمع در جلوی فرمانداری شاهرود با ارسال نامهای به مقام معظم رهبری از ایشان استمداد خواسته است، اظهار کرد: در این نامه از مقام معظم رهبری درخواست شده است که مانع ادامه اجرای مصوبه هیأت دولت در جنگل ابر شوند.
به نقل از ایسنا، وی افزود: راهسازی در جنگل ابر تبعات زیادی بدنبال دارد که قطع درختان کمترین این تبعات است. آقایان اضافه کرد: در حال حاضر مسیری که از طریق آن، آب انتقال داده میشود، دچار رانشهای پی در پی شده و لولهها از هم فاصله گرفته و همین مشکلات بسیاری در آینده بوجود میآورد. وی حضور انبوه افراد و قاچاق چوب را از مهمترین پیامدهای راهسازی در این جنگل منحصر به فرد دانست.
مدیرعامل "شاهوار زیست"، اطلاع رسانی مستمر و نقش رسانهها را در جلوگیری از آسیبهای بیشتر به جنگل ابر موثر دانست و گفت: همین عوامل باعث شده که 37 نماینده مجلس با ادامه راهسازی در جنگل ابر مخالفت کنند ولی با این حال متاسفانه عملیات راهسازی در جنگل ابر ادامه دارد. وی از فعالیت تشکلها و NGOهای طرفدار محیط زیست شاهرود در این زمینه خبر داد و افزود: متأسفانه بسیاری از کارشناسان محیط زیست و منابع طبیعی که در گذشته با این طرح مخالفت میکردند، به سکوت وا داشته شدهاند
کد خبر: 1074 زمان انتشار: 06 تیر 1391 15:40:00
زیست نیوز- گزارشگر ایسنا در این مطلب آورده است: از بسطام "بایزید" تا جنگل ابر و از آنجا تا آسمان خدا راهی نیست.
همین که به سمت روستای ابر میپیچی و هر چه از سراشیبی روستای ابر بالاتر میروی، به وضوح احساس میکنی که پله پله به ملاقات خدا نزدیکتر میشوی، هر چه بیشتر میروی، ابرها نیز گویی به استقبال تو پایینتر میآیند، انگار کمی آن طرفتر، آسمان، سفره سفید ابریاش را در پیش چشمهای تو گسترده است. از روستای ابر تا جنگل، صدای پای آب است و تلاقی موسیقی چشمه ساران و آواز پرندگان و باد بازیگوش که بر تار برگها زخمه میکشد و البته گه گاه صدای گلولهای...
همین 2 ماه پیش که به آنجا رفتم، درست در روزهایی که بهار اصرار داشت جامه سپید برفیاش را از تن بیرون نکشد ...پیش از ما نم نم باران، صحرا را شسته بود و به قول بایزید "عشق باریده بود"
بعد از 2 بار به بیراهه زدن، راه خاکی جنگل ابر را که پی گرفتیم، جلوتر یک لندرور و پیرمردی که کلاهش را تا لب گوشهایش پایین کشیده بود، پیدا بود. اسلحهاش را نه تنها پنهان نکرد که لولهاش را در مشت چرخاند، رد جنگل ابر را از او گرفتم و پرسیدم، شما شکاربان هستید؟ لوله تفنگش را دوباره جابجا کرد و گفت: نه برای شکار آمدهایم...
از او میپرسم شکار چه؟ میگوید کپک، بلدرچین، پرندگان و ... با خودم میگویم "بیچاره کپکها، بیچاره پرندگان، بیچاره تفنگها که به شکار صدا ناچارند"...
شکارچی گفت: بهتر است جلو نروید، جاده در اثر باران لیز شده و با این خودرو نمیتوانید جلوتر بروید. از دور حجم ابرها که بر گرد کوه حلقه زدهاند، صحنه تماشایی و تابلوی بینظیری را جلو چشمانمان قرار میدهد، کوه، چونان آهن ربایی ابرها را به سمت خود کشیده است و درختها گویی به سمت آسمان به قنوت ایستادهاند...
حالا چند روزی است که میگویند تعدادی از درختانی که در سایه سارشان نشستم و کمی به سکوت گوش کردم، دیگر نیستند و همین بهانهای میشود تا به حرمت آن درختها و چشمهها که خستگی راه را در زلالشان شستم، دست به قلم ببرم و با مدیران مسئول به گفتوگو بنشینم....
کارشناسان معتقدند: جنگل ابر از جنگلهای هیرکانی و از بقایای دوران سوم زمین شناسی است. این جنگل منحصر به فرد در حقیقت مرز بین دو اکوسیستم منطقه نیمه بیابانی و جنگلی است و ارتفاع زیاد از سطح دریا، پایین بودن دما در فصل گرما، پوشش گیاهی متنوع، طبیعت بکر و دست نخورده و تعدد چشمه ساران از مهمترین شاخصههای این جنگل است.
این جغرافیای خاص که دو منطقه کم ارتفاع و مرتفع را بطور توأمان کنار هم قرار داده، منجر به شکلگیری پدیده کمنظیری در طبیعت جنگل ابر شده است و این جنگل در محلی واقع شده که از ضخامت کوههای البرز کاسته شده و به واسطه مجاورت دو ناحیه کم فشار و پر فشار ابرهای گرفتار در پشت این دیواره از لابه لای درهها به سمت جنوب سرازیر شده و جنگلی از ابرهای متراکم را بر فراز درخت های جنگل ابر مینشاند...
مدیران مسئول استان سمنان در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، به اتفاق، قطع گسترده درختان را انکار میکنند، اما از لابه لای گفتگوی آنها میتوان پی برد که همه واقعیت این نیست که میگویند...
مدیرکل راه و ترابری استان سمنان: رسانه ها به دنبال بلوا و هیاهو هستند
مدیرکل راه و ترابری استان سمنان با بیان اینکه در حوزه کاری من جنگلی وجود ندارد، گفت: رسانهها به دنبال بلوا و هیاهو هستند و 6 سال است به شایع قطع درختان در جنگل ابر دامن میزنند.
رجب قربانپور در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه سمنان، با انتقاد از رسانهها و برخی دستاندرکاران حوزه منابع طبیعی و محیط زیست، افزود: منابع طبیعی و حفاظت محیط زیست کاملأ در جریان طرح موسوم به جاده جنگل ابر قرار دارند.
وی با بیان اینکه ما قرار نیست، راهی بسازیم، گفت: این طرح مصوبه هیأت دولت است و رئیس جمهوری، استاندار گلستان را مسئول این طرح قرار داده و از آنجا که جنگل ابر نیز در حوزه استحفاظی استان گلستان است، استاندار گلستان نیز پاسخگو خواهند بود.
وی با بیان اینکه شما رسانهها به دنبال این هستید که این طرح را به زور متوقف کنید، گفت: جنگل ابر هیچ ارتباطی به حوزه استحفاظی ما ندارد و روستای شیرینآباد جزءعلیآباد و علیآباد در حوزه استان گلستان قرار دارد.
وی ادامه داد: جنگل ابر از نظر حفاظت محیط زیست و منبع طبیعی در حوزه استان سمنان قرار دارد، ولی از نظر راهسازی در حوزه استحفاظی این استان قرار ندارد. قربانپور همچنین از قطع درختان در جنگل ابر به عنوان دروغ و شایعه یاد کرد.
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان سمنان: عملیات راهسازی در جنگل ابر در حوزه استحفاظی سمنان بدون قطع حتی یک درخت انجام گرفته است
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان سمنان نیز قطع هر گونه درخت در جنگل ابر را انکار کرد. حمید ظهرابی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه سمنان، با بیان این مطلب، افزود: عملیات راهسازی در جنگل ابر در حوزه استحفاظی استان سمنان بدون قطع حتی یک درخت انجام گرفته و قطع گسترده درختان این جنگل، واقعیت ندارد.
وی اضافه کرد: ساخت جاده در حوزه استحفظی استان گلستان به دلیل شیب زیاد با مشکلاتی مواجه بوده، اما بعید به نظر میرسد این مشکل منجر به قطع درختان جاده منتهی به جنگل ابر شود.
وی با بیان اینکه جنگل ابر در حوزه استان گلستان است و اطلاع دقیقی از وضعیت راهسازی در این جنگل ندارد، گفت: این جنگل از نظر مدیریت منابع طبیعی در حوزه استان سمنان است و بحثهایی که پیرامون قطع درختان در جنگل مطرح شده نه در حوزه سمنان که در حوزه استان گلستان است.
ظهرابی در پاسخ به این پرسش ایسنا که اداره کل حفاظت محیط زیست استان سمنان با توجه به حساسیت و اخباری که رسانهها در روزهای اخیر پیرامون این جنگل منتشر کردهاند، چه اقدامی انجام داده است، گفت: حساسیت مسئولان نیز در این مورد زیاد است و در استان سمنان با برنامهها، هماهنگی و نظارتی که داشته و داریم، بدون شک در عملیات راهسازی در این جنگل هیچگونه قطع درختی نداشته و نخواهیم داشت.
وی همچنین به ایسنا گفت: در روزهای اخیر نیز بررسیهای لازم انجام گرفته و در حوزه استان سمنان در محدوده جنگل ابر هیچگونه قطع درختی نداشتهایم.
مدیر روابط عمومی منابع طبیعی و آبخیزداری استان سمنان: تا کنون گزارشی مبنی بر قطع درختان جنگل ابر نداشتهایم
مدیر روابط عمومی منابع طبیعی و آبخیزداری استان سمنان گفت: در حوزه استحفاظی استان سمنان هیچگونه فعل و انفعالات و عملیات راهسازی یا چیز دیگری در محدوده جنگل ابر انجام نگرفته است و قطع درختان در جنگل ابر صحت ندارد.
ابوالفضل صیادجو در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه سمنان، افزود: اگر قرار باشد، جادهای در این محدوده احداث یا ترمیم شود، بدون شک با نظارت منابع طبیعی استان انجام خواهد گرفت و تا این لحظه هیچگونه عملیات و اتفاقی در حوزه جنگل ابر و در حوزه استان سمنان نیفتاده است.
مدیر روابط عمومی و سخنگوی منابع طبیعی استان سمنان ادامه داد: جنگل ابر در حوزه منابع طبیعی استان سمنان قراردارد و همکاران قرقبان ما به صورت 24 ساعته در حوزههای منابع طبیعی حضور داند و با حساسیت و بطور روزانه از جنگل ابر بازدید و بر آن نظارت دارند. صیادجو افزود: گشت زنی قرقبانان منابع طبیعی و آبخیزداری استان سمنان بطور مستمر و مداوم انجام میشود و تا کنون گزارشی مبنی بر قطع درختان جنگل ابر نداشتهایم.
وی همچنین گفت: به دنبال پیگیری رسانهها و شایعات مطرح شده پیگیریهای لازم در حوزه منابع طبیعی استان انجام و به صراحت اعلام شد که هیچگونه اتفاقی در جنگل ابر نیفتاده است.
صیادجو همچنین با اشاره به حساسیت این اداره کل در پاسداری از منابع طبیعی و اراضی ملی در حوزه استحفاظی استان گفت: بطور روزانه این مهم رصد میشود و در صورت هرگونه آسیبی به منابع طبیعی و از جمله جنگل ابر بطور قاطع اقدامات قانونی انجام میشود. اگر چه همه مسئولان در همه نهادها و مردم نیز نسبت به این مهم حساسیت دارند و به درستی از منابع طبیعی حفاظت بعمل خواهد آورد.
مدیر روابط عمومی منابع طبیعی استان گلستان: مدارک و شواهد عدم قطع گسترده درختان جنگل ابر که در رسانهها مطرح شده، موجود است
همچنین مدیر روابط عمومی منابع طبیعی استان گلستان نیز در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، منطقه سمنان با بیان اینکه عملیات را سازی در جنگل ابر بر اساس مصوبه دولت و زیر نظر استاندار گلستان انجام میشود، گفت: به هیچ وجه اخباری که پیرامون قطع گسترده در درختان این جنگل در رسانهها مطرح شده، صحت ندارد و مدارک و شواهد آن نیز موجود است.
ناصری افزود: هر گونه اطلاع رسانی پیرامون جنگل ابر به استانداری و شخص استاندار گلستان محول شده است و وی نیز بطور کامل بر عملیات انجام گرفته نظارت کامل دارد.
وی در پاسخ به این سؤال ایسنا که با توجه به بازدید خود از این جنگل ابر، مشاهدات عینی خود را پیرامون قطع احتمالی درختان بیان کند، گفت: نمیتوانم مشاهدات خود را بگویم، اما همین قدر میتوانم بگویم که به هیچ وجه قطع گسترده درختان در این جنگل صحت ندارد. وی همچنین گفت: این جنگل در حوزه استحفاظی در استان سمنان و گلستان قرار دارد.
رئیس شورای اطلاع رسانی استان گلستان: رسانه ها دایه مهربانتر از مادر شدهاند
رئیس شورای اطلاع رسانی استان گلستان و مدیر روابط عمومی استانداری گلستان با بیان اینکه برخی رسانهها دایه مهربانتر از مادر شدهاند، گفت: احداث جاده ابر، مصوبه دولت و از مطالبات مردم است.
حسین عاشور در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، منطقه سمنان، با اشاره به اخبار رسانهها و مطبوعات مبنی بر قطع گسترده درختان جنگل ابر، اظهار کرد: از تعداد دقیق درختان قطع شده اطلاعی ندارم ولی مطمئنأ این اعدادی که مطبوعات و رسانهها عنوان میکنند، واقعیت ندارد.
وی افزود: احداث راه جاده ابر از مصوبات دور اول سفر رئیس جمهوری به استان گلستان است و این مصوبه کاملأ کارشناسی شده و با حضور و هماهنگی مسئولان مرتبط و از جمله منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست به تصویت رسیده است.
وی با بیان اینکه در حال حاضر احداث جاده ابر و عملیاتی کردن مصوبه دولت در حال انجام است، اظهار کرد: این مصوبه با هماهنگی همه مسئولین مرتبط و نماینده ویژه رئیس جمهوری و با هماهنگی محیط زیست انجام میشود و طی آن هیچ گونه آسیبی به محیط زیست وارد نشده و نمیشود.
مدیر روابط عمومی استانداری گلستان ادامه داد: همانطور که معاون استاندار نیز طی مصاحبهای اعلام کرد، قطع گسترده درختان واقعیت ندارد و اجرای مصوبه دولت با هماهنگی دستگاههای ذیربط انجام میشود
کد خبر: 1054 زمان انتشار: 05 تیر 1391 14:20:00
یک لابی قدرتمند منطقه ای پیگیر احداث جاده در جنگل ابر است
به گزارش زیست نیوز به نقل از عصر ایران، پس از آنکه رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در روزهای پایانی خرداد ماه سال جاری، اعلام کرد این سازمان نه تنها مخالف جاده ابر نیست بلکه خواستار تسریع در احداث آن است، بار دیگر موضوع احداث جاده در جنگل زیبای ابر و تخریب این زیست بوم زیبا و منحصر به فرد، در محافل خبری مورد توجه قرار گرفت.
دکتر ناصر کرمی، از فعالان عرصه محیط زیست و مدیر خبرگزاری مستقل محیط زیست ایران هم در واکنش به این تصمیم ، با انتشار یادداشتی تاکید کرد: "جاده ابر می تواند در ایامی نه چندان دور ملاک قضاوت قطعی درباره نه فقط مدیریت سازمان محیط زیست، بلکه حتی کل مدیریت اجرایی کشور باشد. هنوز دیر نیست. همچنان می توان با لغو پروژه مذکور داغ ننگی چنان عظیم را یک عمر به جان نخرید."
عصرایران در پیگیری ماجرای جنگل ابر به سراغ دکتر کرمی رفته و با او گفت و گو کرده است:
موضوع احداث جاده در جنگل ابر از چه زمانی مطرح شد ؟
این موضوع برای اولین بار توسط نماینده وقت علی آباد کتول اعلام شد و در همان زمان هم با اعتراض فعالان و کارشناسان محیط زیست و مسئولان راه سازی روبرو شد. چرا که در حدفاصل شاهرود تا مینودشت، جاده آزاد شهر را داریم که خیلی خوب و مناسب است و با توجه به وجود این جاده ، اصلا ضرورتی برای ایجاد جاده جدید وجود نداشت.
البته گفته شده که احداث این جاده برای رفاه اهالی چند روستا که در دل این جنگل هستند، به تصویب رسیده است. درحالیکه این روستاها نهایتا 5 تا 10 کیلومتر با جاده آزادشهر فاصله دارند و نمی توان با این توجیه به موازات جاده آسانگذر و ایمن آزادشهر-شاهرود جاده دیگری در قلب یکی از کم نظیرترین چشم اندازهای طبیعت ایران احداث کرد.
پس هدف اصلی از احداث این جاده چیست؟
با توجه به زمین های کشاورزی زیادی که در این مسیر قرار دارد و همچنین زمین هایی که جزء منابع طبیعی هستند و با احداث این جاده می توانند تغییر کاربری بگیرند، انگیزه های زیادی می تواند برای استفاده از ارزش افزوده این زمین ها وجود داشته باشد. این ها شبهاتی است که در احداث این جاده وجود دارد.
مراحل بررسی این طرح چگونه طی شد که نهایتا هفته گذشته رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست خواستار تسریع اجرای آن شد؟
در یکی از سفرهای استانی دولت، لابی محلی قدرتمندی که با محوریت نماینده وقت علی آباد کتول، به دنبال احداث این جاده بود در میان مصوبات یک شبه دولت در سفر استانی، امضایی هم برای احداث این جاده گرفتند. در آن زمان خانم جوادی رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست بودند و با این طرح مخالفت کردند. اما لابی قوی پشت این ماجرا به پی گیری های خود ادامه داد و نهایتا با آمدن مدیریت جدید سازمان حفاظت محیط زیست روند اجرایی شدن پروژه سرعت پیدا کرد.
با توجه به اینکه این جاد در حدفاصل دو استان قرار دارد، این لابی محلی دقیقا متعلق به کدام منطقه است؟
لابی مورد نظر از سوی استان گلستان و مازندران است و همانطور که گفتم محوریت آن هم با نماینده وقت علی آباد کتول بود. تلاش های آن ها در شرایطی صورت می گرفت که وزارت راه احداث این جاده را ضروری نمی دانست و حتی وقتی من با استاندار وقت سمنان هم صحبت کردم، ایشان گفتند ما به دنبال احداث این جاده نیستیم و ضرورتی برای احداث آن نمی بینیم.
نظر نماینده سمنان چه بود؟
نماینده وقت سمنان آقای کواکبیان بودند که دغدغه زیست محیطی نداشتند. ایشان بیشتر به دنبال مسائل سیاسی هستند و علی رغم اینکه موافق اجرای این پروژه نبودند، اما در عین حال مخالفتی هم اعلام نمی کردند . فکر می کنم که دوست نداشتند وارد این ماجرا شوند.
درنهایت،احداث این جاده چه آسیب هایی را به جنگل ابر وارد خواهد کرد؟
احداث این جاده،حداقل 50 درصد ارزش اکولوژیکی جنگل ابر را کاهش می دهد. نظور از ارزش اکولوژیکی هم پوشش گیاهی و گونه های جانوری و زیست بوم طبیعی و بکر منطقه است. درکنار این خسارت بزرگ، با عبور جاده از جنگل ابر، این منطقه از یک چشم انداز بکر طبیعی تبدیل به یک طبیعت جاده ای در معرض تخریب خواهد شد.
در حال حاضر این پروژه در چه مرحله ای قرار دارد؟
هفته گذشته آقای محمدی زاده رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، اعلام کردند که این طرح تصویب شده و بر اجرای سریع آن تاکید کردند. برخی شواهد و اخبار هم حاکی از آن است که قبل از این اعلام، کارگاه های پروژه در منطقه دایر شده و حتی شایع شد که بخشی از درخت ها هم شبانه قططع یا ریشه کن شده و تمام آن ها به همراه لودرها و سایر ماشین آلات فورا از منطقه خارج شده است. البته ما نتوانستیم از این اتفاقات تصویری به دست بیاوریم و این اخبار را مستند سازی کنیم.
آیا می توان از طریق قضایی مانع شکل گیری این ضایعه شد؟
در حال حاظر سازمان حفاظت از محیط زیست به عنوان مرجع قانونی تصمیم گیر درباره منابع طبیعی، احداث این جاده را تصویب کرده است. این موضوع برخورد قضایی با ماجرا را بسیار سخت می کند. چون در کشور ما متاسفانه مدعی العموم شکایات فردی درباره مسائل محیط زیستی را نمی پذیرد. مثلا یک شهروند نمی تواند به دلیل صدماتی که از آلودگی هوا دیده، از کارخانجات خودروسازی به علت تولید خودروی نامرغوب و آلاینده شکایت کند. در این زمینه هم حتی اگر شکایتی به مدعی العموم ببریم، از نظر مرجع قضایی، نهادی که صلاحیت اعلام نظر دارد، همان سازمان حفاظت از محیط زیست است. این مسئله باعث می شود که برخورد قضایی ساده نباشد.
با این حساب آیا راهکاری برای جلوگیری از این اتفاق وجود دارد؟
آنچه به نظر من می رسد، بیدار کردن وجدان عمومی است. این کار هم به وسیله رسانه ها و تشکل های غیردولتی فعال در زمینه محیط زیست امکان پذیر است. متاسفانه تشکل های واقعی محیط زیستی در ایران نداریم و اغلب این تشکل ها در واقع کلوپ هایی هستند که افراد برای سرگرمی در آن جمع می شوند. اینکه عده ای دور هم جمع شوند و هر ازگاهی به جمع آوری زباله های کوه ها و سایر مناطق بپردازند را نمی توان تشکل حفاظت از محیط زست دانست. بنابراین تنها جایی که می توان امید داشت با همه محدودیت ها، بتواند مانع وقوع این اتفاق شود همین رسانه ها هستند.
منبع : زیست نیوز
به گزارش خبرنگار مهر، استان همدان از مناطق مهم و شاخص کشور با توجه به سابقه تاریخی و تمدنی کهن و طبیعت بکر ، جاذبه های اکوتوریسمی فراوانی را در دل خود جای داده است که بدون شک و اغماض یکی از شهرستان های استان همدان با قابلیت و پتانسیل جذب بالای گردشگر و توریست نهاوند است.
نهاوند صاحب قدیمی ترین تمدن در استان همدان و غرب کشور است که آثار به دست آمده در تپه گیان نهاوند، سابقه تمدن این منطقه را به بیش از شش هزار سال قبل می برد و آنچه در تاریخ به شایستگی ثبت شده اینکه از سال 612ق.م که دولت آشور به دست مادها از بین رفت و امپراتوری ماد تشکیل شد، همواره منطقه نهاوند بخشی از سرزمین ماد بوده است.
شهرستان نهاوند به خاطر داشتن موقعیت استراتژیک و راهبردی ممتاز، آب فراوان و زیستگاه های طبیعی مناسب در دوره های تاریخی و اسلامی مختلف مورد توجه بوده که در این بین قدیمی ترین تمدن شناخته شده در نهاوند تپه گیان است.
گیان بزرگترین مرکز بخش قدیمی و تاریخی شهرستان نهاوند است که در دشت گیان و در 18 کیلومتری جنوب غربی نهاوند قرار دارد و وجود تپه گیان و سراب گیان در این منطقه باعث تلاقی تاریخ و طبیعت کهن شهرستان نهاوند شده و منطقه ای که قطعه ای از بهشت روی زمین نام گرفته را به زیبایی ترسیم کرده است.
سراب گیان پر بازدیدترین سراب غرب کشور است که به بهشت گمشده غرب کشور شهرت دارد اما در حال حاضر از نبود امکانات و زیر ساخت های مناسب برای جذب و رضایت گردشگر رنج می برد.
هر چند در سالهای گذشته شهرداری گیان با اعتبار محدود و کم گام در ایجاد امکانات رفاهی مردم و گردشگران گذاشته و احداث 20 چشمه سرویس بهداشتی، نصب 110 سطل زباله، احداث پارکینگ های موقت، نصب 30 عدد آلاچیق و بیش از 60 سکوی بتونی نشیمن و رنگ آمیزی محیطی موفق به حل قسمتی از مشکلات و کمبودهای خدمات رفاهی در این سراب شده اما برای تبدیل سراب گیان به قطب گردشگری و جذب توریست نهادها و دستگاه های متولی باید به کمک شهرداری گیان بیایند تا مشکلات سراب گیان حل شود، سرابی که هنوز از سیستم روشنایی، آنتن دهی تلفن همراه، راه دسترسی مناسب محروم مانده است.
اما در همین زمینه استاندار همدان در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: سراب گیان علاوه بر جاذبه طبیعی برای میراث فرهنگی ارزش تاریخی نیز دارد چرا که " تپه گیان" نیز در انجا واقع شده است.
محمد ناصر نیکبخت با بیان اینکه سراب گیان نهاوند یکی از زیبا ترین و پر آب ترین سرابهای کشور است که دومی ندارد، گفت: با توجه به زیبایی و طبیعت بکر سراب گیان ظرفیت تبدیل آن به قطب توریستی غرب کشور وجود دارد اما متأسفانه در سالهای گذشته برای جذب گردشگر و اقامت مسافران در این سراب اقدامات لازم و کافی انجام نشده که مهمترین علت آن مشخص نبودن متولی این دو سراب است.
وی اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را متولی اصلی تمام مراکز گردشگری تاریخی و طبیعی عنوان کرد و گفت: تا یک ماه آینده باید دستگاه های متولی برق، مخابرات و راه و شهرسازی امکانات خود را در سراب گیان متمرکز کنند.
نیکبخت بیان داشت: جاده ورودی سراب گاماسیاب نهاوند تا 10 روز آینده توسط اداره راه و شهرسازی استان همدان آسفالت و وضعیت پارکینگ این سراب اصلاح می شود.
استاندار همدان گفت: باید زیر ساخت ها و شرایط و امکانات لازم برای استقرار و سکونت چند روزه گردشگران و توریست ها در سراب گیان نهاوند مهیا و فراهم شود.
اما مشکل سراب گیان تنها نبود زیر ساخت ها و روشنایی و راه دسترسی مناسب نیست بلکه اجرای طرح ضعیف و ناقص ساماندهی سراب گیان نهاوند است که صدای همه مردم و مسئولان و گردشگران را درآورده است.
چند سالی است که برای توسعه گردشگری در نهاوند و با هدف تقویت صنعت توریسم، کار ساماندهی این سراب توسط اداره میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری آغاز شد و امروز با پیشرفت 50 درصدی کاملا تعطیل و نیمه کاره رها شده است.
مطالعه و تهیه این طرح از سال 87 آغاز و عملیات اجرایی آن در سالهای 89 و 90 شروع شد و اعتبار تخصیص یافته آن هم یک میلیاردو 100 میلیون تومان بود.
اما علیرغم وعدههای متولیان آن، این پروژه هنوز به اتمام نرسیده چراکه زمانی کمبود اعتبار و زمان دیگر سردی هوا طرح ساماندهی سراب گیان نهاوند را به تعطیلی کشاند بطوریکه در اوج فصل گردشگری و بازدید مسافران از این منطقه بکر و زیبا با طرح نیمه تمامی روبرو هستیم که با نمای نیمه کاره و تخریبی در سرچشمه بزرگترین جنگل طبیعی غرب کشور، چند سالی است سوهان روح و اسباب دردسر مردم شده است.
فرماندار نهاوند نیز در این خصوص در گفتگو با مهر از اختصاص مبلغ 970 میلیون تومان اعتبار به ساماندهی نقاط گردشگری نهاوند خبر داد و گفت: صنعت گردشگری در اشتغال زایی و تقویت اقتصاد کشور بسیار موثر است و دولت توجه جدی به تقویت این صنعت دارد.
امامعلی عبدالملکی گفت: امکانات رفاهی و اقامتی صنعت توریسم شهرستان نهاوند پاسخگوی مطالبات گردشگران نیست و باید با تشویق بخش خصوصی به سرمایه گذاری در این بخش، امکانات و تجهیزات رفاهی و اقامتی مناسبی را برای صنعت توریسم در نهاوند فراهم کنیم.
عبدالملکی ادامه داد: شهرستان نهاوند در غرب کشور و در بعضی موارد در سطح کشور دارای مناطق و مراکز گردشگری و توریستی بی نظیری است به همین منظوربخش صنعت گردشگری شهرستان نهاوند با هدف ایجاد اشتغال، جذب توریست و تبلیغ فرهنگ اصیل منطقه نهاوند باید احیا شود.
وی برای رفع مشکلات و تامین زیرساخت های مکان های گردشگری نهاوند در سال جاری 970 میلیون تومان از محل اعتبارات شهرستانی اختصاص یافته است.
وی از انجام عملیات آبیاری تحت فشار و قطره ای 300 هکتار از اراضی جنگی سراب گیان، نصب 110 سطل زباله و نصب 30 آلاچیق در سطح سراب گیان نهاوند خبر داد و گفت: برای احداث امکانات رفاهی سراب گیان 120 میلیون تومان اعتبار تخصیص یافته است.
اما برای شنیدن حرفای شهردار گیان بعنوان متولی فعلی سراب گیان همراه وی به سراب گیان رفتیم.
شهردار گیان در ابتدا گفت: تعمیر و بازسازی سراب گیان نهاوند به منظور جذب بیشتر گردشگران به این شهرستان از اولویت های شهرداری است.
هوشنگ کیانی گفت: به منظور ارائه خدمات بهتر و حفظ این جنگل طبیعی و زیبا از هر ماشینی که به جنگل وارد شود سه هزارتومان ورودی اخذ می شود که پول های جمع شده صرف نظافت و بهداشت سراب می شود و تاکنون از محل همین در آمدها در پنج نقطه ازجنگل بدون آسیب رساندن به درختان بیش از40 سرویس بهداشتی احداث شده است.
کیانی بزرگترین مشکل سراب گیان را نبود سیستم روشنایی و راه دسترسی عنوان می کند و اضافه می کند شهرداری گیان دو سال پیش جاده ورودی جدیدی برای سراب گیان تعریف کرده اما برای اتمام کار و آسفالت جاده جدید با کمبود اعتبار روبرو شدیم.
وی ادامه داد: مسئولان استانی وکشوری باید توجه جدی به حفظ تنها جنگل و سراب طبیعی غرب کشور در گیان داشته باشند، چراکه این جنگل با مشکلات فراوان روبرو است و تلاش مدیر و پرسنل زحمت کش منابع طبیعی نهاوند و شهرداری گیان بدون اعتبارات کافی راه به جایی نمی برد و در آیند شاهد آسیب رساندن جدی به این جنگل خواهیم بود.
شهردار گیان مشکل دیگر سراب گیان را در خصوص کمبود آب سراب گیان و برداشت های بی رویه آب زیرزمینی در دشت دلفان استان لرستان که در آن طرف کوه ودر همسایگی سراب گیان قرار دارد عنوان کرد و گفت: این اقدام موجب کاهش آب این سراب در سال های اخیر شده است.
اما در بازدید از سراب گیان به اتفق شهردار این منطقه با چند نفر از گردشگران و مهمانان سراب گیان نهاوند همراه شدیم تا نظر آنها را در مورد امکانات سراب گیان جویا شویم.
نسترن عسگریان که از شهرستان بروجرد به نهاوند آمده است در جواب پرسش مهر می گوید: این جاذبه طبیعی به عنوان یکی از مکانهای گردشگری نه تنها شهرستان نهاوند، بلکه غرب کشور و استان همدان مطرح است اما چنان که باید نسبت به معرفی آن به عموم مردم حتی در استان همدان و استانهای همجوار اقدامی انجام نشده است.
وی گفت: راه ناهموار، دسترسی آسان به این مکان را از مسافران علاقه مند سلب می کند در حالی که وجود یک راه دسترسی مناسب از حداقل امکاناتی است که باید یک منطقه توریستی ایجاد شود.
وی با اشاره به وسعت زیاد سراب گیان نهاوند و شگفتی ها و جاذبه های بی نظیرآن ادامه داد: متأسفانه هیچ گونه امکانات و خدماتی برای اسکان مسافران و گردشگران در شب وجود ندارد و هیچ مرکز خریدی هم در سراب دیده نمی شود.
امید عالمی که دیگر مهمان سراب گیان نهاوند از شهرستان سمنان است که تعریف سراب گیان نهاوند را از یکی از دوستان خود شنیده نیز به مهر گفت: عدم وجود امکانات روشنایی کافی باعث می شود تا با غروب آفتاب و کاستن از روشنایی روز، عملاً استفاده از این مکان زیبا برای گردشگران و مسافران غیرممکن و سخت شود.
عالمی معتقد است تعبیه امکانات جانبی در کنار نقاط طبیعی توریستی، باعث جذابیت بیشتر مکان شده و رغبت مسافران را افزایش می دهد.
وی گفت: متاسفانه سراب گیان فاقد کمترین حد این امکانات است در حالی که در این خصوص متولیان امر با ایجاد یک شهربازی کوچک و نصب دکه هایی برای فروش برخی اقلام مورد نیاز مردم مانند مواد خوراکی هم بر جذابیت محیط افزوده و هم می توانند از درآمد آن برای رسیدگی به وضعیت سراب استفاده کنند.
امید عالمی عدم آنتن دهی تلفن همراه را در سراب گیان فاجعه خواند و گفت: خدا نکند مهمانی که به این منطقه آشنایی ندارد در این جنگل گم شود.
آنچه مسلم است اینکه نهاوند اگر چه دارای مواهب طبیعی و تاریخی فراوان و بی نظیری است اما تاکنون هیچ کدام از زیرساخت های لازم برای جذب گردشگری در آن ایجاد نشده است.
فراهم کردن زیرساخت های لازم در حوزه گردشگری به تنهایی و با سرمایه اندک شهرستانی امکان پذیر نیست و باید برای رسیدن به این هدف از سرمایه گذاران بخش خصوصی استفاده کرد.
و در پایان اینکه نهاوند و مناطق گردشگری آن به خصوص سراب گیان دارای قابلیت های فراوان برای جذب گردشگر است که استفاده بهینه از این ظرفیت ها، رونق اقتصادی شهرستان نهاوند و شهر گیان را به همراه خواهد داشت.
منبع : زیست نیوز
به گزارش خبرنگار مهر، استان همدان از مناطق مهم و شاخص کشور با توجه به سابقه تاریخی و تمدنی کهن و طبیعت بکر ، جاذبه های اکوتوریسمی فراوانی را در دل خود جای داده است که بدون شک و اغماض یکی از شهرستان های استان همدان با قابلیت و پتانسیل جذب بالای گردشگر و توریست نهاوند است.
نهاوند صاحب قدیمی ترین تمدن در استان همدان و غرب کشور است که آثار به دست آمده در تپه گیان نهاوند، سابقه تمدن این منطقه را به بیش از شش هزار سال قبل می برد و آنچه در تاریخ به شایستگی ثبت شده اینکه از سال 612ق.م که دولت آشور به دست مادها از بین رفت و امپراتوری ماد تشکیل شد، همواره منطقه نهاوند بخشی از سرزمین ماد بوده است.
شهرستان نهاوند به خاطر داشتن موقعیت استراتژیک و راهبردی ممتاز، آب فراوان و زیستگاه های طبیعی مناسب در دوره های تاریخی و اسلامی مختلف مورد توجه بوده که در این بین قدیمی ترین تمدن شناخته شده در نهاوند تپه گیان است.
گیان بزرگترین مرکز بخش قدیمی و تاریخی شهرستان نهاوند است که در دشت گیان و در 18 کیلومتری جنوب غربی نهاوند قرار دارد و وجود تپه گیان و سراب گیان در این منطقه باعث تلاقی تاریخ و طبیعت کهن شهرستان نهاوند شده و منطقه ای که قطعه ای از بهشت روی زمین نام گرفته را به زیبایی ترسیم کرده است.
سراب گیان پر بازدیدترین سراب غرب کشور است که به بهشت گمشده غرب کشور شهرت دارد اما در حال حاضر از نبود امکانات و زیر ساخت های مناسب برای جذب و رضایت گردشگر رنج می برد.
هر چند در سالهای گذشته شهرداری گیان با اعتبار محدود و کم گام در ایجاد امکانات رفاهی مردم و گردشگران گذاشته و احداث 20 چشمه سرویس بهداشتی، نصب 110 سطل زباله، احداث پارکینگ های موقت، نصب 30 عدد آلاچیق و بیش از 60 سکوی بتونی نشیمن و رنگ آمیزی محیطی موفق به حل قسمتی از مشکلات و کمبودهای خدمات رفاهی در این سراب شده اما برای تبدیل سراب گیان به قطب گردشگری و جذب توریست نهادها و دستگاه های متولی باید به کمک شهرداری گیان بیایند تا مشکلات سراب گیان حل شود، سرابی که هنوز از سیستم روشنایی، آنتن دهی تلفن همراه، راه دسترسی مناسب محروم مانده است.
اما در همین زمینه استاندار همدان در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: سراب گیان علاوه بر جاذبه طبیعی برای میراث فرهنگی ارزش تاریخی نیز دارد چرا که " تپه گیان" نیز در انجا واقع شده است.
محمد ناصر نیکبخت با بیان اینکه سراب گیان نهاوند یکی از زیبا ترین و پر آب ترین سرابهای کشور است که دومی ندارد، گفت: با توجه به زیبایی و طبیعت بکر سراب گیان ظرفیت تبدیل آن به قطب توریستی غرب کشور وجود دارد اما متأسفانه در سالهای گذشته برای جذب گردشگر و اقامت مسافران در این سراب اقدامات لازم و کافی انجام نشده که مهمترین علت آن مشخص نبودن متولی این دو سراب است.
وی اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را متولی اصلی تمام مراکز گردشگری تاریخی و طبیعی عنوان کرد و گفت: تا یک ماه آینده باید دستگاه های متولی برق، مخابرات و راه و شهرسازی امکانات خود را در سراب گیان متمرکز کنند.
نیکبخت بیان داشت: جاده ورودی سراب گاماسیاب نهاوند تا 10 روز آینده توسط اداره راه و شهرسازی استان همدان آسفالت و وضعیت پارکینگ این سراب اصلاح می شود.
استاندار همدان گفت: باید زیر ساخت ها و شرایط و امکانات لازم برای استقرار و سکونت چند روزه گردشگران و توریست ها در سراب گیان نهاوند مهیا و فراهم شود.
اما مشکل سراب گیان تنها نبود زیر ساخت ها و روشنایی و راه دسترسی مناسب نیست بلکه اجرای طرح ضعیف و ناقص ساماندهی سراب گیان نهاوند است که صدای همه مردم و مسئولان و گردشگران را درآورده است.
چند سالی است که برای توسعه گردشگری در نهاوند و با هدف تقویت صنعت توریسم، کار ساماندهی این سراب توسط اداره میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری آغاز شد و امروز با پیشرفت 50 درصدی کاملا تعطیل و نیمه کاره رها شده است.
مطالعه و تهیه این طرح از سال 87 آغاز و عملیات اجرایی آن در سالهای 89 و 90 شروع شد و اعتبار تخصیص یافته آن هم یک میلیاردو 100 میلیون تومان بود.
اما علیرغم وعدههای متولیان آن، این پروژه هنوز به اتمام نرسیده چراکه زمانی کمبود اعتبار و زمان دیگر سردی هوا طرح ساماندهی سراب گیان نهاوند را به تعطیلی کشاند بطوریکه در اوج فصل گردشگری و بازدید مسافران از این منطقه بکر و زیبا با طرح نیمه تمامی روبرو هستیم که با نمای نیمه کاره و تخریبی در سرچشمه بزرگترین جنگل طبیعی غرب کشور، چند سالی است سوهان روح و اسباب دردسر مردم شده است.
فرماندار نهاوند نیز در این خصوص در گفتگو با مهر از اختصاص مبلغ 970 میلیون تومان اعتبار به ساماندهی نقاط گردشگری نهاوند خبر داد و گفت: صنعت گردشگری در اشتغال زایی و تقویت اقتصاد کشور بسیار موثر است و دولت توجه جدی به تقویت این صنعت دارد.
امامعلی عبدالملکی گفت: امکانات رفاهی و اقامتی صنعت توریسم شهرستان نهاوند پاسخگوی مطالبات گردشگران نیست و باید با تشویق بخش خصوصی به سرمایه گذاری در این بخش، امکانات و تجهیزات رفاهی و اقامتی مناسبی را برای صنعت توریسم در نهاوند فراهم کنیم.
عبدالملکی ادامه داد: شهرستان نهاوند در غرب کشور و در بعضی موارد در سطح کشور دارای مناطق و مراکز گردشگری و توریستی بی نظیری است به همین منظوربخش صنعت گردشگری شهرستان نهاوند با هدف ایجاد اشتغال، جذب توریست و تبلیغ فرهنگ اصیل منطقه نهاوند باید احیا شود.
وی برای رفع مشکلات و تامین زیرساخت های مکان های گردشگری نهاوند در سال جاری 970 میلیون تومان از محل اعتبارات شهرستانی اختصاص یافته است.
وی از انجام عملیات آبیاری تحت فشار و قطره ای 300 هکتار از اراضی جنگی سراب گیان، نصب 110 سطل زباله و نصب 30 آلاچیق در سطح سراب گیان نهاوند خبر داد و گفت: برای احداث امکانات رفاهی سراب گیان 120 میلیون تومان اعتبار تخصیص یافته است.
اما برای شنیدن حرفای شهردار گیان بعنوان متولی فعلی سراب گیان همراه وی به سراب گیان رفتیم.
شهردار گیان در ابتدا گفت: تعمیر و بازسازی سراب گیان نهاوند به منظور جذب بیشتر گردشگران به این شهرستان از اولویت های شهرداری است.
هوشنگ کیانی گفت: به منظور ارائه خدمات بهتر و حفظ این جنگل طبیعی و زیبا از هر ماشینی که به جنگل وارد شود سه هزارتومان ورودی اخذ می شود که پول های جمع شده صرف نظافت و بهداشت سراب می شود و تاکنون از محل همین در آمدها در پنج نقطه ازجنگل بدون آسیب رساندن به درختان بیش از40 سرویس بهداشتی احداث شده است.
کیانی بزرگترین مشکل سراب گیان را نبود سیستم روشنایی و راه دسترسی عنوان می کند و اضافه می کند شهرداری گیان دو سال پیش جاده ورودی جدیدی برای سراب گیان تعریف کرده اما برای اتمام کار و آسفالت جاده جدید با کمبود اعتبار روبرو شدیم.
وی ادامه داد: مسئولان استانی وکشوری باید توجه جدی به حفظ تنها جنگل و سراب طبیعی غرب کشور در گیان داشته باشند، چراکه این جنگل با مشکلات فراوان روبرو است و تلاش مدیر و پرسنل زحمت کش منابع طبیعی نهاوند و شهرداری گیان بدون اعتبارات کافی راه به جایی نمی برد و در آیند شاهد آسیب رساندن جدی به این جنگل خواهیم بود.
شهردار گیان مشکل دیگر سراب گیان را در خصوص کمبود آب سراب گیان و برداشت های بی رویه آب زیرزمینی در دشت دلفان استان لرستان که در آن طرف کوه ودر همسایگی سراب گیان قرار دارد عنوان کرد و گفت: این اقدام موجب کاهش آب این سراب در سال های اخیر شده است.
اما در بازدید از سراب گیان به اتفق شهردار این منطقه با چند نفر از گردشگران و مهمانان سراب گیان نهاوند همراه شدیم تا نظر آنها را در مورد امکانات سراب گیان جویا شویم.
نسترن عسگریان که از شهرستان بروجرد به نهاوند آمده است در جواب پرسش مهر می گوید: این جاذبه طبیعی به عنوان یکی از مکانهای گردشگری نه تنها شهرستان نهاوند، بلکه غرب کشور و استان همدان مطرح است اما چنان که باید نسبت به معرفی آن به عموم مردم حتی در استان همدان و استانهای همجوار اقدامی انجام نشده است.
وی گفت: راه ناهموار، دسترسی آسان به این مکان را از مسافران علاقه مند سلب می کند در حالی که وجود یک راه دسترسی مناسب از حداقل امکاناتی است که باید یک منطقه توریستی ایجاد شود.
وی با اشاره به وسعت زیاد سراب گیان نهاوند و شگفتی ها و جاذبه های بی نظیرآن ادامه داد: متأسفانه هیچ گونه امکانات و خدماتی برای اسکان مسافران و گردشگران در شب وجود ندارد و هیچ مرکز خریدی هم در سراب دیده نمی شود.
امید عالمی که دیگر مهمان سراب گیان نهاوند از شهرستان سمنان است که تعریف سراب گیان نهاوند را از یکی از دوستان خود شنیده نیز به مهر گفت: عدم وجود امکانات روشنایی کافی باعث می شود تا با غروب آفتاب و کاستن از روشنایی روز، عملاً استفاده از این مکان زیبا برای گردشگران و مسافران غیرممکن و سخت شود.
عالمی معتقد است تعبیه امکانات جانبی در کنار نقاط طبیعی توریستی، باعث جذابیت بیشتر مکان شده و رغبت مسافران را افزایش می دهد.
وی گفت: متاسفانه سراب گیان فاقد کمترین حد این امکانات است در حالی که در این خصوص متولیان امر با ایجاد یک شهربازی کوچک و نصب دکه هایی برای فروش برخی اقلام مورد نیاز مردم مانند مواد خوراکی هم بر جذابیت محیط افزوده و هم می توانند از درآمد آن برای رسیدگی به وضعیت سراب استفاده کنند.
امید عالمی عدم آنتن دهی تلفن همراه را در سراب گیان فاجعه خواند و گفت: خدا نکند مهمانی که به این منطقه آشنایی ندارد در این جنگل گم شود.
آنچه مسلم است اینکه نهاوند اگر چه دارای مواهب طبیعی و تاریخی فراوان و بی نظیری است اما تاکنون هیچ کدام از زیرساخت های لازم برای جذب گردشگری در آن ایجاد نشده است.
فراهم کردن زیرساخت های لازم در حوزه گردشگری به تنهایی و با سرمایه اندک شهرستانی امکان پذیر نیست و باید برای رسیدن به این هدف از سرمایه گذاران بخش خصوصی استفاده کرد.
و در پایان اینکه نهاوند و مناطق گردشگری آن به خصوص سراب گیان دارای قابلیت های فراوان برای جذب گردشگر است که استفاده بهینه از این ظرفیت ها، رونق اقتصادی شهرستان نهاوند و شهر گیان را به همراه خواهد داشت.
منبع : زیست نیوز
«منوچهر پاشایی» کارشناس گردشگری روستایی استان کرمانشاه در گفتوگو با (ایسنا)، منطقهی کرمانشاه، دربارهی روستای هدف گردشگری حریر، اظهار کرد: روستای حریر از توابع شهرستان دالاهو در استان کرمانشاه در 5 کیلومتری شهر کرندغرب، 37 کیلومتری شهر اسلامآبادغرب و 100 کیلومتری شهر کرمانشاه قرار دارد.
وی ادامه داد: این روستا از شمال به دهستان کوزران، از شرق به دهستان حومهی شمالی، از جنوب شرقی به دهستان حومه و از غرب و جنوب غربی به شهرستان سرپل ذهاب محدود میشود. روستای حریر در محدودهی کوهستانی غرب استان کرمانشاه استقرار یافته است.
این کارشناس گردشگری روستایی در خصوص آب و هوای این روستا گفت: آب و هوای این روستا در بهار و تابستان معتدل و در زمستان سرد است و رودخانهی حریر از وسط این روستا میگذرد.
پاشایی تصریح کرد: قدمت روستای حریر بهگفتهی مردم روستا به دوران حکومت نادرشاه میرسد، بنای امامزاده سیدرضابیگ نشان از قدمت طولانی این روستا دارد.
وی خاطرنشان کرد: مردم حریر به زبان کردی و با لهجهی گورانی سخن میگویند. مردم این روستا مسلمان و اکثراً پیرو اهل حق و بخشی نیز پیرو مذهب شیعهی جعفری هستند.
این کارشناس گردشگری اظهار کرد: روستای کوهستانی حریر در شیبی ملایم استقرار یافته و بافتی متمرکز دارد. خانههای روستائیان غالباً دو طبقه است و حالت پلکانی آن چشمانداز زیبایی به روستا بخشیده است.
پاشایی خاطرنشان کرد: روستای حریر بعلت برخورداری از موقعیت طبیعی و اقلیمی مطلوب، مناظر و جلوههای منحصر به فردی دارد، مراتع حاصلخیز و سرسبز روستا، بخصوص با چشماندازهای کوهستانی در فصول بهار، تابستان، پائیز زیباییهای شگفتانگیز و جلوههای جذابی پدید میآورد.
وی تصریح کرد: یکی از چشماندازهای بسیار زیبای روستا، مناظر اطراف سراب حریر(سراب سیدرضابیگ) است که از درختان بلند، گیاهان و گلهای وحشی پوشیده شده است. روستای زیبای حریر مشرف به کوهستانی است که دامنهی آن را گیاهان و درختچههای کوتاه و زمینهای زراعی و مرتعی پوشانیده و مناظر زیبایی را بهوجود آورده است.
این کارشناس گردشگری روستایی گفت: در بالادست روستای حریر چشمهای با آب زلال میجوشد. در روستا درخت کهنسال و تنومندی وجود دارد که برای روستائیان بسیار مقدس است و بهگفتهی سالخوردگان روستا قدمت این درخت به 150 سال پیش برمیگردد. در داخل و اطراف روستا انواع درختان بلوط، کیکم، بادام و چهار درخت به نام (چهار ملکه) در داخل محدوده سیدرضابیگ وجود دارد.
پاشایی در خصوص بازیهای محلی این روستا خاطرنشان کرد: گرزان، چوتوپ، خومان شارکی، قاواتان، گردکان بازی، قل قلان و قمچان از بازیهای محلی مردمان این روستای دیدنی استان کرمانشاه است.
منبع : زیست نیوز