پژوهشکده زیست فناوری پژوهشگاه «رویان» با شبیه سازی جنین یوزپلنگ ایرانی، امیدها برای بقای نژاد این حیوان بینظیر را تازه کرد.
یوزپلنگ آسیایی زمانی در اکثر نقاط آسیا از شبه قاره هند تا افغانستان، ترکمنستان و ایران تا شبهجزیره عربستان و سوریه پراکنده بود، اما در حال حاضر در فهرست جانوران در آستانه انقراض اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت قرار دارد و منحصر به نواحی دور افتادهای در بیابانهای ایران شدهاست. آخرین گزارش مستند از یوزپلنگ در هندوستان به سال 1974 بر میگردد از آن زمان به بعد یوزپلنگ به سرعت از سرتاسر قلمرو خود ناپدید گردید. امروزه ایران آخرین پناهگاه یوزپلنگ آسیایی در دنیا بهشمار میرود.
در رابطه با وضعیت یوزپلنگ آسیایی با آقای رجبعلی کارگر، معاون پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیاییبه گفتگو نشستیم.
وضعیت یوزپلنگ آسیایی در ایران چگونه است؟
آخرین قرائن و شواهد نشان می دهد که یوزپلنگ آسیایی فقط در ایران وجود دارد و در هیچ یک از کشورهای دیگر آسیایی مشاهده نشده است و گزارشی هم نشده است به این خاطر یوزپلنگ آسیایی را نیز یوز پلنگ ایرانی می نامند. در دهه 50 جمعیت این حیوان بین 300 تا 400 قلاده بوده است و در 44 نقطه ایران مشاهده می شده. بعد از آن به علت اینکه طعمه های یوزپلنگ پراکنده شدند و جنگ ایران و عراق رخ داد باعث شد تا زیستگاه این حیوان نا امن شود و در دهه هفتاد به طور ناگهانی کارشناسان بین المللی در پایشی که در ایستگاهها انجام دادند گفتند که کلا یوزپلنگ آسیایی در حال منقرض شدن و از بین رفتن است. تا اینکه در اواخر دهه 70 یک قلاده یوزپلنگ در جاده طبس تصادف می کند و معلوم شد که ما یوزپلنگ داریم. بنابراین سازمان ملل با همکاری ای یو سی ان آمدند و در سال 1380(2001) یک تفاهم نامه ای با سازمان حفاظت از محیط زیست منعقد کردند در جهت حفاظت از یوزپلنگ که در سه بخش آموزش، تحقیقات و حفاظت بود و یک دبیرخانه ای به نام پروژه حفاظت از یوزپلنگ تشکیل دادند و از سال 2001 و کماکان بعد از گذشت 18 سال این پروژه فعال است و کار خود را انجام می دهد و تاکنون نتایج خیلی خوبی هم حاصل شده است. بطوریکه وقتی در دهه هفتاد اعلام می شود که یوزپلنگ آسیایی منقرض شده است اکنون می توانیم ادعا کنیم که کمتر از 47-50 قلاده یوزپلنگ نداریم.
سرشماری یوزپلنگ ها چگونه انجام می شود؟ چه عواملی در کاهش جمعیت یوز ایرانی دخیل هستند؟
ما با استفاده از علم خال شناسی توانستیم 47 یوزپلنگ را شناسایی کنیم. خال های بدن یوزپلنگ ها مانند اثر انگشت های دست است و خال هیچ یوزپلنگی با یوزپلنگ دیگر مشابه هم نیست. ما شاید 12000 هزار عکس از یوزپلنگ ها داشته باشیم ولی با استفاده از تکنیک خال شناسی توانستیم 47 یوز را شناسایی کنیم و از بیشتر آنها بی اطلاع هستیم. در این مدت 18 سال توسط دوربین های تله ای و دوربین های معمولی که از یوزپلنگ ها در زیستگاههای آن ها در سطح کشور عکسبرداری شده است. در 6 استان کشور و در ده منطقه از یوزپلنگ حفاظت می کنیم. یوزپلنگ حیوانی است که شرایط زندگی آن خیلی حساس است و این حیوان خیلی منزوی است و در جاهای دور دست و کویری و دشت های بسیار پهناور زندگی می کند و برای جفتگیری هم یوز ماده باید خیلی بگردد و با یوزهای نر بیشتری جفتگیری کند و چون یوزهای نر اکثرا اسپرم های ناقصی دارند به خاطر همین باردار شدن ماده یوزها سخت است و ثانیا خود یوز یک حیوان مهاجر است و همواره در حال تغییر محل است و رقیب های آن مثل گرگ و پلنگ و کفتار و سگ های گله و خیلی از حیوانات دیگر امکان دارد اگر یوز یا بچه های یوز را ببینند آن را از بین ببرند و عامل بعدی کمبود طمعه های یوز مثل جبیر و آهو… است.
چه راهکارهای در ایران برای جلوگیری از انقراض یوز پلنگ ایرانی انجام شده است؟
دولت ایران به طور جدی به این زمینه توجه می کند. مسولین در ریاست جمهوری، مجلس و قوه قضاییه همگی به صورت متحد می خواهند که این گونه را به صورت پرچم که سایه می افکند بر سایه گونه ها بشناسیم، اکنون حداقل 6 میلیون هکتار منطقه زیر پوشش داریم و در فاز سوم که سند 5 ساله آن را برای ارائه آماده کرده ایم و جهت همکاری با کشورهایی که اعلام آمادگی می کنند مساحتی معادل با 10 میلیون هکتار تحت پوشش خواهیم داشت. خوشبختانه در این چند سال از لحاظ اطلاعات عمومی مطالبات مردمی در جهت حساسیت از حفاظت این گونه بسیار بالا رفته است و رسانه ها بسیار حساس شده شدند و مسئولین مملکت همه با هم می خواهند که این گونه را حفظ کنند. البته در تمام دنیا مشکل تهدید و انقراض گونه ها وجود دارد و مختص ایران نیست، تغییرات اب و هوایی و اقلیمی در سراسر دنیا تاثیر می گذارد، خشک شدن آب چشمه ها و آبشخور ها و با رفتن غلظت آبی که مورد حیات وحش قرار می گیرد. در همین مدت سه ساله اخیر جمعیت یوز آفریقایی از 10000 قلاده به 7000 قلاده کاهش پیدا کرده. و مختص خاص کشور ما نیست و در تمام دنیا چنین مسائلی است و ما مفتخریم که توانستیم که این گونه را در سطح قاره اسیا حفظ کنیم و کماکان برای حفظ این گونه سرمایه گذاری می کنیم و از دانش های بین المللی و داخلی نیز برای حفظ این گونه استفاده خواهیم کرد. در شهرهایی که در کنار زیستگاههای یوزپلنگ ایرانی هستند ما در آن شهرها مجسمه و نمادهای یوزپلنگ ایرانی را قراردادند. تابلوهای ورود به شهر را منطقه یوز خیز اعلام کردند. تمبر یوز را چاپ کردند. بردن تصویر یوز در تیم ملی ایران که حرکتی بسیار ارزشمند است. و یک حرکت جمعی برای حفاظت از این گونه و گونه های وابسته مانند جبیرو آهو انجام شده است.
البته اینها به این معنا نیست که یوز در معرض انقراض نباشد که کماکن در معرض انقراض است به خاطر اینکه داشتن 50 قلاده و حتی 100 قلاده به این معنی نیست که ما اینگونه را کاملا از معرض خطر انقراض نجات داده ایم. یوزپلنگ ها بیشتر در استان های مرکزی ایران هستند.
چه قوانینی و مجازاتی برای متخلفینی که به حیات وحش و یوزپلنگ ایرانی آسیب می زند وجود دارد؟
سازمان حفاظت از محیط زیست یکی از سازمان هایی است که قوانین بسیار خوبی در این خصوص دارد و برای هر گونه ای با توجه به حساسیت آن گونه هم جرائم کیفری در نظر گرفته است و هم جرائم نقدی و پرسنل سازمان محیط زیست ضابطان دادگستری هستند یعنی می توانند به صورت قانونی با متخلفین برخورد کنند و آن ها را به مراجع ذی صلاح قانونی معرفی کنند.
ما به صورت مستقیم شکارچی یوز نداریم، ما تا به حال با هیچ شکارچی یوز برخورد نکردیم و نه تخلفی بوده. بلکه طعمه های حیوان و یا نا امنی ایستگاهها باعث شود تا این گونه آسیب ببیند. ما در کشورمان قوانین خیلی خوبی داریم و کشور ما 50 سال است که عضو کنفوانسیون بین المللی است. مردم باید در جاده های به تابلوهای هشدار دهنده در مورد یوز و سایر گونه ها توجه کنند و حتما سعی کنند که مراقب باشند و بیشترین تلفات یوزها در تصادفات بوده و سعی کنند که در جاده هایی که علامت هشدار دهنده در آن ها وجود دارد با سرعت بالا رانندگی نگنند و دقت کنند زیرا که اگر با یک یوز ماده یا مولد برخورد کننده امکان دارد که باعث شود سرنوشت آن 47 یوز دیگر نیز تغییر کند. ما دام های گله را در مقابل حمله احتمالی بیمه کردیم و اگر یوز دامی را بخورد ما هزینه آن دام را پرداخت می کنیم.
آخرین اقدامات در مورد حفظ یوزپلنگهای ایرانی با استفاده از لقاح مصنوعی، پژوهشکده زیست فناوری رویان در اصفهان، شبیه سازی حیوانات در معرض خطر انقراض را در دستور کار خود قرار داده است که تولد قوچ قمیشلو نخستین موفقیت در این زمینه است. پژوهشکده زیست فناوری رویان در اصفهان درصدد است تا بتواند شبیه سازی یوز پلنگ، پلنگ و ببر ایرانی را نیز با موفقیت انجام دهد. در این زمینه با دکتر مهدی حاجیان، عضو هیئت علمی پژوهشکده زیست فناوری پژوهشگاه رویان به گفتگو نشستیم.
شبیه سازی چگونه انجام می شود؟
درباره مراحل شبیه سازی ما به دو قسمت نیاز داریم، یکی تخمک است که در واقع از حیوان ماده گرفته می شود و اسپرم که از حیوان نر گرفته می شود و از ترکیب این دو در واقع یک جنینی ایجاد می شود.
چه مشکلات و تفاوتی بین شبیه سازی یوزپلنگ با حیوانات دیگر وجود دارد؟
درباره مشکلاتی که در زمینه شبیه سازی یوزپلنگ وجود دارد می توان به این اشاره کرد که یوزپلنگ یک حیوان وحشی است و برخلاف حیوانات اهلی مثل بز، گوسفند و گاو که به صورت روتین در کشتارگاهها کشتار می شوند و ما می توانیم تخمدان آن ها را به آزمایشگاه بیاوریم و از آنها تخمک مورد نیاز را که می تواند بستر مورد نیاز را برای ما فراهم کند تهیه کنیم، اما در مورد حیواناتی مثل یوز که در معرض انقراض است و جنس ماده به خاطر تخمک در دسترس نیست. در واقع از تکنیک دیگری که به نام شبیه سازی بین گونه ای استفاده می کنیم. که در این روش شبیه سازی می آییم و تخمک را از گونه هایی که نزدیک به گونه ای که قرار است شبیه سازی از آن انجام شود می گیریم. در مورد یوز یکی از گونه هایی که نزدیک بوده گربه است و خیلی ها گربه ها را در خانه نگهداری می کنند و به خاطر اینکه با مشکلات دوره ای گربه ها مواجه نشوند تخمدان آنها را خارج می کنند و ما از این تخمدان ها که در کلینیک های دامپزشکی خارج می شود و از آنها به عنوان دهنده تخمک استفاده کردیم و سلول را هم می توانیم از یوزی که موجود است یک نمونه بسیار کوچک بدون اینکه به یوز آسیبی برسد بگیریم و سلول هایش را در آزمایشگاه کشت می دهیم و این سلول ها به تعداد بسیار زیاد می توانند تکثیر پیدا کنند و به صورت فریز شده برای طولانی مدت نگهداری شوند و هر دفعه یک بخش از آن را بتوانیم از فریز خارج کنیم و برای تولید جنین های مورد نظر استفاده کنیم.
آیا برای شبیه سازی از دانش کشورهای دیگر استفاده می کنید یا بومی است؟
در سال 1385 توانستیم در ایران و در پژوهشکده زیست فناوری تکنیک شبیه سازی را بومی کنیم و اولین حیوان شبیه سازی شده که رویانا نام گرفت و گوسفند بود را شبیه سازی کنیم. از آن سال بعد کارهای زیاد دیگری در این زمینه انجام شد مخصوصا برای بهینه کردن مراحل مختلف این پروسه. در زمینه شبیه سازی بین گونه ای توانستیم یک قوچ وحشی که برای منطقه استان اصفهان است را شبیه سازی کنیم که شبیه سازی موفقیت آمیز بود و حتی بعد از بالغ شدن هم توانست زاد و ولد کند و این تکنیک در کشور ما بهینه شده و در مورد حیوان های اهلی می توانیم به جرات بگویم جز سه-چهار کشور اول دنیا هستیم که توانستیم از این تکنیک برای شبیه سازی حیوانات استفاده کنیم در بز حتی توانستیم به تجاری سازی هم برسیم.
آیا پروژه های قبلی شبیه سازی هم در ایران انجام شده است؟ درصد موفقیت آنها چقدر بوده است؟چقدر می توان امیدوار بود که شبیه سازی یوزپلنگ ایرانی با موفقیت انجام شود؟
پروژه های قبلی در کشورما انجام شده و رویانا اولین حیوان شبیه سازی در ایران و خاورمیانه بود، بعد از آن بر روی گونه بز انجام شد و نتایج خوبی به دست آورده ایم و می توانیم بگویم که حدود 45-50 درصد تولید جنین در شرایط آزمایشگاههی و چیزی نیز در حدود سی درصد تولد زنده از انتقال جنین های شبیه سازی شده را داریم.
ما برای شبیه سازی یوزپلنگ ایرانی نیاز به یک سری زیر ساخت ها و یک سری حمایت هایی داریم که بخشی از آن انجام شده است و بخشی دیگر نیاز است که انجام شود و چون در زمینه شبیه سازی بین گونه ای که قبلا در قوچ وحشی قمیشلو موفق بودیم بسیار امیدوار هستیم که بتوانیم در زمینه شبیه سازی یوزپلنگ ایرانی نیز موفق شویم.
آیا تفاوتی در حیوانی که به طور طبیعی بوجود می آید با حیوانی که شبیه سازی می شود وجود دارد؟ آیا نتایج حاصل از این تحقیقات با کشورهای دیگر به اشتراک گذاشته می شود؟
تفاوت حیواناتی که به صورت طبیعی به دنیا می آیند با حیوانات شبیه سازی شده در تنوع ژنتیکی آن ها است، در نوع آزمایشگاهی آن به خاطر اینکه ما از یک نوع سلول استفاده می کنیم شاید آن تنوع ژنتیکی را نداشته باشد که البته این مشکل را می شود با گرفتن سلول از حیوانات مختلف و ایجاد کردن حیواناتی که تنوع ژنتیکی متفاوتی دارند حل کرد. در مورد زاد و ولد آنها ما تابحال همه حیواناتی که شبیه سازی کردیم بعد از بررسی مشخص شد که همه این حیوانات بعد از بلوغ به صورت طبیعی زاد و ولد می کنند و زندگی کردن آنها نیز با حیوانات طبیعی هیچگونه تفاوتی ندارد.
ما هم مثل دیگر کشورها نتایج این تحقیقات را به صورت مقالات مختلف بین المللی منتشر کردیم. همانطور که ما از نتایج دیگر کشورها استفاده می کنیم، نتایج خود را نیز با آنها به اشتراک می گذاریم. مخصوصا در زمینه شبیه سازی جنین یوز ایرانی اولین مقاله ای که کار کرده بودیم را به اشتراک گذاشتیم و نتایج دیگری نیز اگر به دست بیاوریم آن ها را هم انتشار می دهیم.
پژوهشکده زیست فناوری پژوهشگاه «رویان» با شبیه سازی جنین یوزپلنگ ایرانی، امیدها برای بقای نژاد این حیوان بینظیر را تازه کرد.
یوزپلنگ آسیایی زمانی در اکثر نقاط آسیا از شبه قاره هند تا افغانستان، ترکمنستان و ایران تا شبهجزیره عربستان و سوریه پراکنده بود، اما در حال حاضر در فهرست جانوران در آستانه انقراض اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت قرار دارد و منحصر به نواحی دور افتادهای در بیابانهای ایران شدهاست. آخرین گزارش مستند از یوزپلنگ در هندوستان به سال 1974 بر میگردد از آن زمان به بعد یوزپلنگ به سرعت از سرتاسر قلمرو خود ناپدید گردید. امروزه ایران آخرین پناهگاه یوزپلنگ آسیایی در دنیا بهشمار میرود.
در رابطه با وضعیت یوزپلنگ آسیایی با آقای رجبعلی کارگر، معاون پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیاییبه گفتگو نشستیم.
وضعیت یوزپلنگ آسیایی در ایران چگونه است؟
آخرین قرائن و شواهد نشان می دهد که یوزپلنگ آسیایی فقط در ایران وجود دارد و در هیچ یک از کشورهای دیگر آسیایی مشاهده نشده است و گزارشی هم نشده است به این خاطر یوزپلنگ آسیایی را نیز یوز پلنگ ایرانی می نامند. در دهه 50 جمعیت این حیوان بین 300 تا 400 قلاده بوده است و در 44 نقطه ایران مشاهده می شده. بعد از آن به علت اینکه طعمه های یوزپلنگ پراکنده شدند و جنگ ایران و عراق رخ داد باعث شد تا زیستگاه این حیوان نا امن شود و در دهه هفتاد به طور ناگهانی کارشناسان بین المللی در پایشی که در ایستگاهها انجام دادند گفتند که کلا یوزپلنگ آسیایی در حال منقرض شدن و از بین رفتن است. تا اینکه در اواخر دهه 70 یک قلاده یوزپلنگ در جاده طبس تصادف می کند و معلوم شد که ما یوزپلنگ داریم. بنابراین سازمان ملل با همکاری ای یو سی ان آمدند و در سال 1380(2001) یک تفاهم نامه ای با سازمان حفاظت از محیط زیست منعقد کردند در جهت حفاظت از یوزپلنگ که در سه بخش آموزش، تحقیقات و حفاظت بود و یک دبیرخانه ای به نام پروژه حفاظت از یوزپلنگ تشکیل دادند و از سال 2001 و کماکان بعد از گذشت 18 سال این پروژه فعال است و کار خود را انجام می دهد و تاکنون نتایج خیلی خوبی هم حاصل شده است. بطوریکه وقتی در دهه هفتاد اعلام می شود که یوزپلنگ آسیایی منقرض شده است اکنون می توانیم ادعا کنیم که کمتر از 47-50 قلاده یوزپلنگ نداریم.
سرشماری یوزپلنگ ها چگونه انجام می شود؟ چه عواملی در کاهش جمعیت یوز ایرانی دخیل هستند؟
ما با استفاده از علم خال شناسی توانستیم 47 یوزپلنگ را شناسایی کنیم. خال های بدن یوزپلنگ ها مانند اثر انگشت های دست است و خال هیچ یوزپلنگی با یوزپلنگ دیگر مشابه هم نیست. ما شاید 12000 هزار عکس از یوزپلنگ ها داشته باشیم ولی با استفاده از تکنیک خال شناسی توانستیم 47 یوز را شناسایی کنیم و از بیشتر آنها بی اطلاع هستیم. در این مدت 18 سال توسط دوربین های تله ای و دوربین های معمولی که از یوزپلنگ ها در زیستگاههای آن ها در سطح کشور عکسبرداری شده است. در 6 استان کشور و در ده منطقه از یوزپلنگ حفاظت می کنیم. یوزپلنگ حیوانی است که شرایط زندگی آن خیلی حساس است و این حیوان خیلی منزوی است و در جاهای دور دست و کویری و دشت های بسیار پهناور زندگی می کند و برای جفتگیری هم یوز ماده باید خیلی بگردد و با یوزهای نر بیشتری جفتگیری کند و چون یوزهای نر اکثرا اسپرم های ناقصی دارند به خاطر همین باردار شدن ماده یوزها سخت است و ثانیا خود یوز یک حیوان مهاجر است و همواره در حال تغییر محل است و رقیب های آن مثل گرگ و پلنگ و کفتار و سگ های گله و خیلی از حیوانات دیگر امکان دارد اگر یوز یا بچه های یوز را ببینند آن را از بین ببرند و عامل بعدی کمبود طمعه های یوز مثل جبیر و آهو… است.
چه راهکارهای در ایران برای جلوگیری از انقراض یوز پلنگ ایرانی انجام شده است؟
دولت ایران به طور جدی به این زمینه توجه می کند. مسولین در ریاست جمهوری، مجلس و قوه قضاییه همگی به صورت متحد می خواهند که این گونه را به صورت پرچم که سایه می افکند بر سایه گونه ها بشناسیم، اکنون حداقل 6 میلیون هکتار منطقه زیر پوشش داریم و در فاز سوم که سند 5 ساله آن را برای ارائه آماده کرده ایم و جهت همکاری با کشورهایی که اعلام آمادگی می کنند مساحتی معادل با 10 میلیون هکتار تحت پوشش خواهیم داشت. خوشبختانه در این چند سال از لحاظ اطلاعات عمومی مطالبات مردمی در جهت حساسیت از حفاظت این گونه بسیار بالا رفته است و رسانه ها بسیار حساس شده شدند و مسئولین مملکت همه با هم می خواهند که این گونه را حفظ کنند. البته در تمام دنیا مشکل تهدید و انقراض گونه ها وجود دارد و مختص ایران نیست، تغییرات اب و هوایی و اقلیمی در سراسر دنیا تاثیر می گذارد، خشک شدن آب چشمه ها و آبشخور ها و با رفتن غلظت آبی که مورد حیات وحش قرار می گیرد. در همین مدت سه ساله اخیر جمعیت یوز آفریقایی از 10000 قلاده به 7000 قلاده کاهش پیدا کرده. و مختص خاص کشور ما نیست و در تمام دنیا چنین مسائلی است و ما مفتخریم که توانستیم که این گونه را در سطح قاره اسیا حفظ کنیم و کماکان برای حفظ این گونه سرمایه گذاری می کنیم و از دانش های بین المللی و داخلی نیز برای حفظ این گونه استفاده خواهیم کرد. در شهرهایی که در کنار زیستگاههای یوزپلنگ ایرانی هستند ما در آن شهرها مجسمه و نمادهای یوزپلنگ ایرانی را قراردادند. تابلوهای ورود به شهر را منطقه یوز خیز اعلام کردند. تمبر یوز را چاپ کردند. بردن تصویر یوز در تیم ملی ایران که حرکتی بسیار ارزشمند است. و یک حرکت جمعی برای حفاظت از این گونه و گونه های وابسته مانند جبیرو آهو انجام شده است.
البته اینها به این معنا نیست که یوز در معرض انقراض نباشد که کماکن در معرض انقراض است به خاطر اینکه داشتن 50 قلاده و حتی 100 قلاده به این معنی نیست که ما اینگونه را کاملا از معرض خطر انقراض نجات داده ایم. یوزپلنگ ها بیشتر در استان های مرکزی ایران هستند.
چه قوانینی و مجازاتی برای متخلفینی که به حیات وحش و یوزپلنگ ایرانی آسیب می زند وجود دارد؟
سازمان حفاظت از محیط زیست یکی از سازمان هایی است که قوانین بسیار خوبی در این خصوص دارد و برای هر گونه ای با توجه به حساسیت آن گونه هم جرائم کیفری در نظر گرفته است و هم جرائم نقدی و پرسنل سازمان محیط زیست ضابطان دادگستری هستند یعنی می توانند به صورت قانونی با متخلفین برخورد کنند و آن ها را به مراجع ذی صلاح قانونی معرفی کنند.
ما به صورت مستقیم شکارچی یوز نداریم، ما تا به حال با هیچ شکارچی یوز برخورد نکردیم و نه تخلفی بوده. بلکه طعمه های حیوان و یا نا امنی ایستگاهها باعث شود تا این گونه آسیب ببیند. ما در کشورمان قوانین خیلی خوبی داریم و کشور ما 50 سال است که عضو کنفوانسیون بین المللی است. مردم باید در جاده های به تابلوهای هشدار دهنده در مورد یوز و سایر گونه ها توجه کنند و حتما سعی کنند که مراقب باشند و بیشترین تلفات یوزها در تصادفات بوده و سعی کنند که در جاده هایی که علامت هشدار دهنده در آن ها وجود دارد با سرعت بالا رانندگی نگنند و دقت کنند زیرا که اگر با یک یوز ماده یا مولد برخورد کننده امکان دارد که باعث شود سرنوشت آن 47 یوز دیگر نیز تغییر کند. ما دام های گله را در مقابل حمله احتمالی بیمه کردیم و اگر یوز دامی را بخورد ما هزینه آن دام را پرداخت می کنیم.
آخرین اقدامات در مورد حفظ یوزپلنگهای ایرانی با استفاده از لقاح مصنوعی، پژوهشکده زیست فناوری رویان در اصفهان، شبیه سازی حیوانات در معرض خطر انقراض را در دستور کار خود قرار داده است که تولد قوچ قمیشلو نخستین موفقیت در این زمینه است. پژوهشکده زیست فناوری رویان در اصفهان درصدد است تا بتواند شبیه سازی یوز پلنگ، پلنگ و ببر ایرانی را نیز با موفقیت انجام دهد. در این زمینه با دکتر مهدی حاجیان، عضو هیئت علمی پژوهشکده زیست فناوری پژوهشگاه رویان به گفتگو نشستیم.
شبیه سازی چگونه انجام می شود؟
درباره مراحل شبیه سازی ما به دو قسمت نیاز داریم، یکی تخمک است که در واقع از حیوان ماده گرفته می شود و اسپرم که از حیوان نر گرفته می شود و از ترکیب این دو در واقع یک جنینی ایجاد می شود.
چه مشکلات و تفاوتی بین شبیه سازی یوزپلنگ با حیوانات دیگر وجود دارد؟
درباره مشکلاتی که در زمینه شبیه سازی یوزپلنگ وجود دارد می توان به این اشاره کرد که یوزپلنگ یک حیوان وحشی است و برخلاف حیوانات اهلی مثل بز، گوسفند و گاو که به صورت روتین در کشتارگاهها کشتار می شوند و ما می توانیم تخمدان آن ها را به آزمایشگاه بیاوریم و از آنها تخمک مورد نیاز را که می تواند بستر مورد نیاز را برای ما فراهم کند تهیه کنیم، اما در مورد حیواناتی مثل یوز که در معرض انقراض است و جنس ماده به خاطر تخمک در دسترس نیست. در واقع از تکنیک دیگری که به نام شبیه سازی بین گونه ای استفاده می کنیم. که در این روش شبیه سازی می آییم و تخمک را از گونه هایی که نزدیک به گونه ای که قرار است شبیه سازی از آن انجام شود می گیریم. در مورد یوز یکی از گونه هایی که نزدیک بوده گربه است و خیلی ها گربه ها را در خانه نگهداری می کنند و به خاطر اینکه با مشکلات دوره ای گربه ها مواجه نشوند تخمدان آنها را خارج می کنند و ما از این تخمدان ها که در کلینیک های دامپزشکی خارج می شود و از آنها به عنوان دهنده تخمک استفاده کردیم و سلول را هم می توانیم از یوزی که موجود است یک نمونه بسیار کوچک بدون اینکه به یوز آسیبی برسد بگیریم و سلول هایش را در آزمایشگاه کشت می دهیم و این سلول ها به تعداد بسیار زیاد می توانند تکثیر پیدا کنند و به صورت فریز شده برای طولانی مدت نگهداری شوند و هر دفعه یک بخش از آن را بتوانیم از فریز خارج کنیم و برای تولید جنین های مورد نظر استفاده کنیم.
آیا برای شبیه سازی از دانش کشورهای دیگر استفاده می کنید یا بومی است؟
در سال 1385 توانستیم در ایران و در پژوهشکده زیست فناوری تکنیک شبیه سازی را بومی کنیم و اولین حیوان شبیه سازی شده که رویانا نام گرفت و گوسفند بود را شبیه سازی کنیم. از آن سال بعد کارهای زیاد دیگری در این زمینه انجام شد مخصوصا برای بهینه کردن مراحل مختلف این پروسه. در زمینه شبیه سازی بین گونه ای توانستیم یک قوچ وحشی که برای منطقه استان اصفهان است را شبیه سازی کنیم که شبیه سازی موفقیت آمیز بود و حتی بعد از بالغ شدن هم توانست زاد و ولد کند و این تکنیک در کشور ما بهینه شده و در مورد حیوان های اهلی می توانیم به جرات بگویم جز سه-چهار کشور اول دنیا هستیم که توانستیم از این تکنیک برای شبیه سازی حیوانات استفاده کنیم در بز حتی توانستیم به تجاری سازی هم برسیم.
آیا پروژه های قبلی شبیه سازی هم در ایران انجام شده است؟ درصد موفقیت آنها چقدر بوده است؟چقدر می توان امیدوار بود که شبیه سازی یوزپلنگ ایرانی با موفقیت انجام شود؟
پروژه های قبلی در کشورما انجام شده و رویانا اولین حیوان شبیه سازی در ایران و خاورمیانه بود، بعد از آن بر روی گونه بز انجام شد و نتایج خوبی به دست آورده ایم و می توانیم بگویم که حدود 45-50 درصد تولید جنین در شرایط آزمایشگاههی و چیزی نیز در حدود سی درصد تولد زنده از انتقال جنین های شبیه سازی شده را داریم.
ما برای شبیه سازی یوزپلنگ ایرانی نیاز به یک سری زیر ساخت ها و یک سری حمایت هایی داریم که بخشی از آن انجام شده است و بخشی دیگر نیاز است که انجام شود و چون در زمینه شبیه سازی بین گونه ای که قبلا در قوچ وحشی قمیشلو موفق بودیم بسیار امیدوار هستیم که بتوانیم در زمینه شبیه سازی یوزپلنگ ایرانی نیز موفق شویم.
آیا تفاوتی در حیوانی که به طور طبیعی بوجود می آید با حیوانی که شبیه سازی می شود وجود دارد؟ آیا نتایج حاصل از این تحقیقات با کشورهای دیگر به اشتراک گذاشته می شود؟
تفاوت حیواناتی که به صورت طبیعی به دنیا می آیند با حیوانات شبیه سازی شده در تنوع ژنتیکی آن ها است، در نوع آزمایشگاهی آن به خاطر اینکه ما از یک نوع سلول استفاده می کنیم شاید آن تنوع ژنتیکی را نداشته باشد که البته این مشکل را می شود با گرفتن سلول از حیوانات مختلف و ایجاد کردن حیواناتی که تنوع ژنتیکی متفاوتی دارند حل کرد. در مورد زاد و ولد آنها ما تابحال همه حیواناتی که شبیه سازی کردیم بعد از بررسی مشخص شد که همه این حیوانات بعد از بلوغ به صورت طبیعی زاد و ولد می کنند و زندگی کردن آنها نیز با حیوانات طبیعی هیچگونه تفاوتی ندارد.
ما هم مثل دیگر کشورها نتایج این تحقیقات را به صورت مقالات مختلف بین المللی منتشر کردیم. همانطور که ما از نتایج دیگر کشورها استفاده می کنیم، نتایج خود را نیز با آنها به اشتراک می گذاریم. مخصوصا در زمینه شبیه سازی جنین یوز ایرانی اولین مقاله ای که کار کرده بودیم را به اشتراک گذاشتیم و نتایج دیگری نیز اگر به دست بیاوریم آن ها را هم انتشار می دهیم.
قلعه ماران یا میران یا موران در قله ای به ارتفاع 2430 متری در قسمت جنوب غربی شهر رامیان در استان گلستان واقع شده است. این قلعه در زمینی به مساحت سه کیلومتر مربع ساخته شده است. برخی مدعی هستند که قلعه ماران پایتخت ییلاقی اشکانیان بوده است که تیرداد آن را ساخته و به دارا که همان داریون یونانیان بود، اعطا کرده است.
رامیان به علت موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی که داشت مورد توجه حکومت ها در ادوار مختلف تاریخ بوده است. در زمان تیموریان، تیمور به همراه پسرش به نام میرانشاه وارد رامیان شد و در ماران دو دژ ساخت که یکی از آنها به نام قلعه میرانشاه نامیده شد و از آن پس قلعه به قلعه میران مشهور شد.
کوهی که قلعه ماران در آن قرار دارد، بلندترین کوه در بخش رامیان گرگان است. سر کوه مسطح و مرتع گاو و گوسفندان است و چشمه آبی بر سر کوه قرار دارد که مورد استفاده دامداران قرار می گیرد. گندم های ذخیره شده در زمان امیرخان سردار برادر محمدزمان خان در چاه های این قلعه به مانند زغال تا به امروز باقی مانده است.
برای رسیدن به قلعه ماران باید از روستای پاقلعه عبور کرد. جادهی این روستا از میان جنگل های سرسبز و زیبایی می گذرد. این روستا یکی از مسیرهای اصلی صعود به قله ماران محسوب می شود. روستا در فصل سرد خالی از سکنه می شود. در نظر داشته باشید مسیر دسترسی به قلعه، شیب دار و کاهی لازم به استفاده از دست برای عبور از بخشهای سنگی کوه است. تابستان و اوایل پاییز بهترین فصل برای بازدید از این قلعه است.
رودخانه نوردی در یکی از بکرترین مناطق استان مازندران
تنگه ای با دیواره های سنگی عظیم و بلندی که انگار تا آسمون رسیده اند، درختان و گیاهان رونده ای که به داخل دره سرازیر شده و صدای غرش رودخانه ای که گاهی آرام است و گاهی وحشی و درنده، تمامی این جملات اما شاید تنها گوشه ای از زیبایی طبیعت تنگ دار یا تنگه دار را برایتان به تصویر بکشد. تنگه دار که در استان مازندران قرار دارد، یکی از زیباترین و مهیج ترین جاذبه های گردشگری نوشهر هست. تنگه دار می تواند بهترین انتخاب شما برای سفر یکروزه، رودخانه نوردی و عکاسی باشد. بنابراین با ما همراه باشید در گشت و گذار در تنگ دار نوشهر …
تنگ دار نوشهر | آمازون ایران
اینجا را آمازون ایران می نامند، تنگه ای بکر که تنها صدای جریان آب و پرندگان در آن شنیده می شود. تنگ دار نوشهر، طبیعتی دست نخورده و متفاوت از آنچه تا به امروز دیده اید دارد. این رودخانه سرکش در دل جنگل های خانیکان نوشهر قرار دارد و برای رسیدن به ابتدای تنگه آن، باید حدود ۴۰۰ متر را در آب پیاده روی کنید. در ابتدا که پاهایت را داخل آب خنک رودخانه می گذاری، با ملایمت با تو برخورد می کند. از تو بالا می کشد و در بعضی از مناطق تا زانوهایت نیز می رسد، تا آنجایی که باید مسافتی کوتاه اما نفس گیر را در تن این رودخانه وحشی شنا کنید. از این رو شاید تنگ دار نسبت به تنگه واشی فیروزکوه و یا تنگه هلت لرستان کمی بیشتر آدرنالین شما را افزایش دهد. به همان نسبت هم اگر احتیاط را رعایت نکنید، خطرناک است. در بعضی از قسمت های تنگه و به طور میانگین برای سه بار به هنگام عبور از میان رودخانه و سنگ هایش باید شنا کرد. بنابراین اگر شنا بلد نیستید، از همسفران خود و با کمک از طناب و زنجیرهایی که وجود دارد با خیال راحت و با پوشیدن جلقه نجات از قسمت های عمیق عبور کنید.
نکات مهم برای داشتن تجربه ای دلچسب و امن
به جز کوله ای یک روزه، وسیله دیگری با خود به داخل تنگه نبرید، عمق آب در بعضی از قسمت ها به بیش از سه متر می رسد و راهی جز سراپا خیس شدن وجود ندارد. بنابراین کافیست تا یک دست لباس خشک و حوله در ماشین داشته باشید. قبل از وارد آب شدن برای جلوگیری از اسپاسم ماهیچه هایتان، به بدنتان روغن زیتون بمالید و ضد آفتابِ ضد آب را هم فراموش نکنید. کفش مچ دار و محکم و یا صندل و دمپایی های مخصوص به پیمایش در آب و رودخانه نوردی نیز از لوازم مورد نیاز و ضروری شما هستند. به هیچ عنوان به تنهایی از تنگه عبور نکنید. یک لحظه غفلت و برداشتن قدم اشتباه می تواند باعث آسیب شود، آسیبی که حتی اگر جدی هم نباشد، با تنها بودن در دره، سرد بودن آب و سخت بودن مسیر، خطرناک است. در مسیر حوضچه و استخرهای طبیعی کوچکی دیده می شود که می توانید در آن ها آب بازی کنید اما به هیچ عنوان شیرجه زدن را بدون رعایت اصول ایمنی امتحان نکنید. برای شیرجه در استخرهای طبیعی ابتدا باید حوضچه را تا انتهای آن شنا کرد و عمق آن را تخمین زد، سپس از ارتفاعی کم اولین پرش را انجام داد تا مطمئن شد. راهنماهای محلی و لیدرهای گروه های طبیعت گردی معمولا مناطق امن برای پرش را می شناسند. از شوخی های نا به جا در داخل آب جدا خودداری کنید، خستگی و ناهموار بودن مسیر می تواند آسیبی جبران ناپذیر به همراهان شما و یا خودتان وارد کند. بعد از تمام کردن پیمایش تنگه دار نیز، در صورتی که احساس خستگی نداشته باشید، می توانید گشت و گذاری در جنگل خانیکان داشته باشید.
نکات مهم بازدید و بهترین فصل سفر
بهترین فصل سفر برای بازدید از تنگ دار نوشهر، تابستان هست یعنی زمانی که دمای هوا برای آب بازی و پیمایش دره مناسب هست. در بهار اما پایین بودن درجه حرارت آب و تند شدن جریان رودخانه ممکن است اذیت کننده باشد. ورود به تنگه در فصل پاییز و زمستان هم غیرممکن و خطرناک است. بهترین زمان برای شروع پیمایش نیز ساعات اولیه صبح است تا زمان کافی برای رودخانه نوردی، استراحت و برگشت به سمت خودروها را قبل از تاریک شدن هوا داشته باشید.
اقامت
بسیاری سفر به تنگ دار را در قالب برنامه ای یکروزه انجام می دهند اما درصورتی که در بین مسیر سفر چند روزه خود تنگ دار را برای پیمایش انتخاب کرده اید، کمپینگ در جنگل خانیکان و یا ماندن در واحدهای اقامتی چالوس یا نوشهر، بهترین انتخاب شما است. پیشنهاد ما به شما اما رزرو آنلاین اقامتگاه های نوشهر و اقامتگاه های چالوس از سایت اتاقک است.
دسترسی و آدرس تنگ دار
تنگ دار در استان مازندران قرار دارد و برای رسیدن به آن باید به سمت شهرستان نوشهر حرکت کنید و پس از رد کردن روستای کشک سرا وارد جاده جنگلی خانیکان بشوید.
دریاچه ارواح نوشهر، با درختان شکسته ی ایستاده در آب، از لا به لای مه و شاخ و برگ انبوه جنگل، آنچنان منظره ترسناک و وهم آلودی را رقم زده است که پاهایتان به هنگام نزدیک شدن به آن سست خواهد شد. دریاچه ای با درختان تیز و کشنده ای که سر از آب بیرون آوره اند، ابرهایی که مانند مردابی سپید رنگ بر روی آب می لغزند و آماده پایین کشیدنتان در آب هستند، در کنار صدای حیوانات، همه و همه، تماشای غروب در این منطقه را به یکی از ترسناک ترین تجارب زندگی شما تبدیل خواهد کرد. بنابراین باید بدانید که داستان واقعی بازدید از این منطقه نه در بدو ورود بلکه از زمان تاریکی هوا آغاز می شود.
کابوسی از جنس تاریکی و مرگ
با فرا رسیدن شب، تابیدن نور مهتاب بر تن دریاچه و رقصیدن سایه درختان بر سطح آب، باور خواهید کرد که هرآنچه درباره دریاچه ارواح گفته اند، حقیقت دارد. درست همین زمان است که رفتن به نزدیکی آب ترسناک می شود و ترجیح می دهید در کنار دوستان و در منطقه نور آتش باقی بمانید. با رسیدن صبج اما، تمام سایه ها و درختان خوفناک شب قبل جایشان را به منظره ای شبیه به تراژدی بعد از جنگ می دهد. درختانی که شکسته، نیمه جان و یا سبز و استوار در میان آب خودنمایی می کنند با پس زمینه ای از جنگل و آسمان آبی که به سوژه ای بی نظیر برای عکاسی تبدیل شده اند. منظره ی بی نظیر این منطقه و بکر بودن جنگل های اطراف آن، همگی باعث شده اند تا دریاچه ارواح نوشهر یا دریاچه ممرز، در فهرست میراث ملی طبیعی ثبت شود. دریاچه ارواح ۷۰۰ متر طول و ۳۰۰ متر عرض دارد و باید توجه کرد که به هیچ عنوان برای شنا و یا قایق سواری مناسب نیست. در عوض می توانید از عکاسی، کمپینگ و جنگل نوردی در این منطقه لذت ببرید.
اقامت
بسیاری از افرادی که راهی دریاچه ممرز یا همان دریاچه ارواح می شوند، لوازم مورد نیاز برای کمپینگ را همراه خود دارند، اما در صورتی که شب مانی در کنار دریاچه و ماندن در جنگل انتخاب شما نیست، می توانید به شهر نوشهر بازگردید و یا خانه های روستایی اطراف را برای یک شب اجاره کنید. البته پیشنهاد ما برای شما، چک کردن اقامتگاه های نوشهر برای رزرو آنلاین از طریق سایت اتاقک است.
مسیر دریاچه ارواح نوشهر
برای رسیدن به دریاچه ارواح باید راهی استان مازندران و شهرستان نوشهر شوید. درست در کیلومتر ۱۲ جاده نوشهر و پس از عبور از جاده ونوش، جاده فرعی روستای چلندر و صلاح الدین کلای سفلی قرار دارد که باید وارد آن شوید. توجه کنید که مسیر دسترسی دریاچه به صورتی است که تنها خودروهای آفرود می توانند آن را بپیمایند. پس از عبور از روستاها به محیط بانی منطقه خواهید رسید و کاهای اداری مود نیاز شما برای ورود به منطقه انجام خواهد شد. جاده شمالی بعد از محیط بانی را باید برای ۱۰ کیلومتر ادامه دهید تا رسیدن به تابلو دشت و بند ممرز درنهایت جاده جنگلی زیبا پیش روی شما نیز، به دریاچه ارواح نوشهر خواهد رسید.