ایران زمین

دیدنیها وزیباییهای ایران . همه جای ایران زیباست ، دوام زیبایی درحفظ ونگهداریست. نه درتخریب دستکاری

ایران زمین

دیدنیها وزیباییهای ایران . همه جای ایران زیباست ، دوام زیبایی درحفظ ونگهداریست. نه درتخریب دستکاری

میراث فرهنگی مانع از تخریب "سرای عجم" اهواز شد

 

  
مالک بنای تاریخی سرای عجم اهواز ظهر روز یکشنبه (10 شهریور) قصد تخریب این بنا را داشت اما مداخله شماری از دوستداران میراث فرهنگی، کسبه این سرا و نیروهای یگان حفاظت اداره کل میراث فرهنگی خوزستان مانع از انجام این کار شد.

به گزارش ایسنا، این بنای تاریخی که در مرکز شهر اهواز واقع است در اختیار شخصی قرار دارد که مدتی پیش آن را از فهرست آثار ملی خارج کرد و اکنون قصد تخریب آن را دارد.

یکی از کسبه این سرا در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا گفت: طی هفت سال گذشته بارها و بارها مالک سرای عجم قصد تخریب آن را داشت. دو هفته پیش وقتی که صبح به این جا آمدم دیدم که حدود 15 کارگر با وسایل تخریب دم در ایستاده‌اند که با تهدید کسبه محل و طی مراحل قانونی کارگرها برگشتند.



وی افزود: امروز صبح هم به من خبر دادند که ساعت 14:30 امروز برای تخریب سرای عجم وارد عمل خواهند شد و قصد دارند ابتدا هلالی‌ها و ستون‌های این بنا را ویران کنند در حالی که هنوز مجوز تخریب را در اختیار ندارند.

او ادامه داد: آن‌ها گفتند که ما ابتدا ستون‌ها را می‌اندازیم تا این سرا ارزش تاریخی خود را از دست بدهد چون بقیه مغازه‌ها سازه‌هایی معمولی هستند.

به گفته این کاسب: سازمان میراث فرهنگی به محض مطلع شدن نیروهایی برای حفاظت از سرای عجم اعزام کرد و اکنون سه سرباز به صورت تمام وقت در سرای عجم حضور دارند تا اگر کسی برای تخریب اقدام کرد جلوی او را بگیرند.

وی افزود: حضور ماموران یگان حفاظت در این جا به اختیار ما نیست اما این را می‌دانم که مالک از فرصت‌ها استفاده می‌کند چون در روز 13 فروردین امسال هم عده‌ای آمدند و از خلوت بودن شهر استفاده کردند و یکی از طاق‌های سرای عجم را تخریب کردند.

او خاطرنشان کرد: سرای عجم ثبت ملی شده بود اما از فهرست آثار ثبت ملی خارج شد. این سرا برای این که دوباره ثبت ملی شود باید مراحلی را طی کند. پیش‌تر مراحل ثبت ملی دوباره آن طی شده و سازمان میراث فرهنگی کارهای ثبت ملی آن را انجام داده است. اما مالک سرای عجم قصد دارد قبل از این که مراحل ثبت ملی آن به پایان برسد آن را تخریب کند.



این در حالی است که در سرای عجم قسمت‌های تخریب شده‌ای هست که آثار آن دیده می‌شود. یکی دیگر از کسبه محل درباره تخریب سرای عجم می‌گوید: مالک هر روز قصد تخریب آن را دارد. 15 روز پیش هم آمد و با چندین کارگر قصد تخریب آن را داشت که کسبه محل و مغازه‌داران این جا از این کار او ممانعت کردند.

وی افزود: هر روز مالک به بهانه‌ای می‌آید و می‌خواهد این جا را تخریب کند و می‌گوید که بگذارید از ستون‌ها شروع کنم. امروز هم قرار بود بیاید و کار تخریب را شروع کند که اهالی محل و کسبه مانع این کار او شدند.

او ادامه داد: اهالی محل با دیدن وسایل و لودرهای تخریب سریعا به اداره کل میراث فرهنگی اطلاع دادند و آن‌ها هم نیروهای حفاظت خود را به این جا فرستادند.

این کاسب بیان کرد: مالک به ما تذکر داده که روز 30 شهریور تخریب این جا را شروع می‌کند. این در حالی است که مغازه‌های ما سرقفلی دارند. او به ما گفت که اجازه دهید این جا را خراب کنم تا پس از ساختن دوباره آن را به شما تحویل بدهم.

او گفت: در صورت تخریب به مغازه‌های ما آسیب جدی وارد می‌شود. او چون صاحب ملک است اختیار تخریب آن را دارد و ما هم نمی‌توانیم کاری در مقابل او بکنیم و تنها سرقفلی مغازه‌ها را در اختیار داریم.



وی اظهار کرد: کاری از دست ما برنمی‌آید. او حتی تخته سنگی را در مقابل سرای عجم قرار داده تا مانع ورود و خروج به سرای عجم شود و قفل محکمی هم به در این جا زده است.

این کاسب گفت: او هر روز ما را تهدید به تخریب این مکان می‌کند اما ما در مقابل او می‌ایستیم. شخص مالک اهل اصفهان است. من از او می‌پرسم که آیا در شهر شما اجازه تخریب حتی سنگی از آثار باستانی و ابنیه تاریخی را به شما می‌دهند؟

وی بیان کرد: او می‌گوید که این جا ملک من است و می‌توانم آن را تخریب کنم. 11 باب مغازه در سرای عجم وجود دارد. صاحب اصلی سند این جا شخص مالک است ولی سرقفلی هر مغازه در اختیار هر کاسب و مغازه‌دار است.

همچنین یکی از نیروهای یگان حفاظت میراث فرهنگی خوزستان در این باره گفت: نیروهای یگان حفاظت میراث فرهنگی خوزستان به محض اطلاع از تهدید و اقدام به تخریب سرای عجم ظهر امروز در محل حاضر شدند.

وی تصریح کرد: اگر کسی از طریق زور و اجبار بخواهد وارد این جا شود ما با حفاظت میراث فرهنگی تماس می‌گیریم و آن‌ها برای ما نیرو می‌فرستند.

او گفت: ما سرباز میراث فرهنگی هستیم و در این جا خواهیم ماند و تا زمانی که مشکل این مکان حل شود ما به صورت شبانه‌روزی و نوبتی در این جا حضور داریم.



سرای عجم

 این عمارت که قبل از این در سال 1382 با شماره 10875 ثبت ملی شده بود به تازگی از فهرست آثار ملی خارج و در آستانه تخریب قرار گرفته است.

این بنای تاریخی مربوط به دوره قاجاریه قبلا به عنوان کاروانسرا و بازار و هم اکنون به عنوان انبار  استفاده می‌شود.
 
بنای «سرای عجم» از لحاظ معماری منحصر به فرد و بنایی یک طبقه است و دارای آجر چینی، ستون‌های حجاری شده، حجره‌های متعدد، سنگ‌فرش و در و پنجره چوبی است.
 
این بنا در خیابان پشتی خانه دادرس (دیگر بنای تاریخی ثبت ملی) در اهواز قرار دارد. سرای عجم که در خیابان آزادگان اهواز (۲۴ متری سابق) واقع است در تملک شخصی است که بالکن مهدیان را برای همیشه تخریب کرد و قصد تخریب «سرای عجم» را نیز دارد.
 
همچنین تا سال ۱۳۸۹ بخشی از این بنا تخریب شده و مالک قصد تخریب کل بنا و احداث ساختمانی جدید را در محل آن دارد. سرای عجم از جمله بناهای در معرض خطر است که با ادامه روند تخریب پیش‌بینی می‌شود در آینده تخریب خواهد شد. ضمن آن که مالک بنا سابقه تخریب بالکن مهدیان را در کارنامه خود دارد.



واکنش میراث فرهنگی

افشین حیدری مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری خوزستان در این زمینه اظهار کرد: سرای عجم هویت مردم اهواز بوده و نباید به سادگی از بین برود.

وی با بیان اینکه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان مانع از تخریب این اثر تاریخی شده است، اذعان داشت: این ملک از نظر هویتی و فرهنگی متعلق به همه مردم اهواز است، بنابراین نباید به راحتی تخریب شود.

مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری خوزستان ادامه داد: ما به این امید مانع از تخریب سرای عجم شده‌ایم تا حداقل دیوان عدالت اداری و قوه قضائیه به این باور برسند که با تخریب آثار تاریخی ذره ذره تاریخ کشور را از بین خواهیم برد.

وی با بیان اینکه دیوان عدالت اداری حکم خروج این اثر از ثبت را به مالک وی داده است، عنوان کرد: با وجود اینکه چندین مرتبه با مالک این سرا صحبت کردیم، اما وی راضی نشده و به دنبال تخریب این اثر است.

حیدری با اشاره به اینکه آثار تاریخی حرمت و حریم داشته، متذکر شد: ما تا آخر جلوی آن‌ها ایستاده‌ایم و مانع از تخریب این اثر که هویت مردم اهواز است می‌شویم و امیدواریم با این کار راهی تازه برای جلوگیری از تخریب آثار تاریخی در کشور باز شود.

وی افزود: در این خصوص با استاندار خوزستان و شهردار اهواز صحبت کرده‌ایم و با توافقات انجام شده حاضر هستیم در ازای این ملک زمینی دیگر در اختیار مالک قرار دهیم.



منبع : عصرایران 

جاهای دیدنی گرگان را ببینید / یکی از بهشت‌های شمال ایران

 

شهر گرگان مرکز استان گلستان یکی از سه استان شمالی حاشیه دریای خزر است. گرگان تا اواخر دوره قاجار به نام استرآباد مشهور بود و استرآباد در زمان صفویه «دارالمومنین» نام داشت. درست است که این شهر را همه با جنگل ناهارخوران آن می شناسند اما جاذبه های تاریخی دیگری نیز دارد که اغلب از…

شهر گرگان مرکز استان گلستان یکی از سه استان شمالی حاشیه دریای خزر است. گرگان تا اواخر دوره قاجار به نام استرآباد مشهور بود و استرآباد در زمان صفویه «دارالمومنین» نام داشت.

درست است که این شهر را همه با جنگل ناهارخوران آن می شناسند اما جاذبه های تاریخی دیگری نیز دارد که اغلب از نگاه گردشگران نادیده مانده است.

جنگل ناهار خوران

جنگل نهار خوران

ناهاخوران نقطه ای جنگلی در جنوب شهر گرگان است که در فاصله هشت کیلومتری از مرکز شهر قرار دارد. این منطقه از هوای نسبتا مطبوع و ملایم تری در مقایسه با شهر و مناطق شمالی این منطقه برخوردار است. به مرور زمان و با افزایش جمعیت و وسعت شهر گرگان از حدود ۲۰ سال قبل فاصله بین مرکز شهر و ناهارخوران به صورت یک خیابان عمومی و نسبتا شلوغ و پررفت و آمد تبدیل شده و اکنون یکی از خیابان های اصلی گرگان است. این مسیر که به جاده ناهارخوران مشهور است، مسیری برای پیاده روی و تفریح مردم است. در این جنگل امکانات متعددی همچون آلاچیق، کمپینگ، رستوران، فروشگاه و سرویس بهداشتی برای گردشگران در نظر گرفته شده است.

روستای زیارت

این روستای زیبا که هفت کیلومتر بعد از جاده ناهاخوران به سمت جنوب قرار دارد به لحاظ سبک معماری خانه ها و قدمت تاریخی آن جزو ۲۰ روستای برتر گردشگری ایران است و جزو مهمترین روستاهای هدف گردشگری است. اگرچه در سال های اخیر بافت معماری این روستا به شدت آسیب دیده و زیبایی سابق را ندارد.

آبشار زیارت

این شاخه رودخانه از طریق دو آبشار مجاور از ارتفاع ۱۵ متری به داخل محوطه حوضچه که در محل ریزش ایجاد شده می ریزد. در کل محوطه آبشار ذرات پودر مانند آب در هوا معلق است و به دلیل بالا بودن رطوبت نسبی محیط روی تخته سنگ ها نیز پوشیده از خزه و گلسنگ است. این آبشار در پنج کیلومتری جنوب روستای زیارت و ۱۹ کیلومتری جنوب گرگان قرار دارد.

آبشار باران کوه

آبشار باران کوه یکی دیگر از آبشارهای زیبای استان گلستان است که در مسیر رودخانه شصت کلا و پارک جنگلی باران کوه در ۱۸ کیلومتری جنوب غربی گرگان واقع شده است.

جنگل رنگو

جنگلی است با طبیعتی زیبا که پس از حدود پنج ساعت پیاده روی در امتداد دره و رودخانه آبشار خودنمایی می کند. گرمابه قدیمی و امامزاده ابراهیم از بافت های قدیمی است که در مسیر این جنگل قرار دارد. این جنگل در روستای توشن، پنج کیلومتری جنوب گرگان قرار دارد.

پارک جنگلی قرق

پارک جنگلی قرق از تفرجگاه های مهم گرگان است که شامل پارک وحش، رستوران، فروشگاه، سرویس بهداشتی، امکان کمپینگ و پارک بازی است و در ۲۴ کیلومتری شرق گرگان – جاده اصلی گرگان – مشهد قرار دارد.

منطقه حفاظت شده جهان نما

این منطقه که نام آن از دهکده ییلاقی جهان نما اقتباس شده در سال ۱۳۵۲ بر اساس مصوبه شورای عالی حفاظت محیط زیست با وسعتی معادل ۳۰۶۵۰ هکتار به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام شد. منطقه حفاظت شده جهان نما به علت کوهستانی بودن منطقه و پوشش بوته زاری و علفزاری در کنار درختزارهای تنک، گونه های بسیار با ارزشی از پرندگان را در خود جای داده است. حدود ۷۰ چشمه آبی و چندین رودخانه از زیبایی های دیگر این منطقه است و از گذشته محل گذران اوقات فراغت مردم گرگان بوده است و در ۱۶ کیلومتری جنوب گرگان و جنوب شرقی کردکوی قرار دارد.

موزه گرگان

موزه گرگان در اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۳ در کاخ سلطنتی واقع در پارک شهر فعلی افتتاح شد. موزه گرگان به سه بخش که شامل بخش های باستان شناسی، مردم شناسی و بخش سنگ مزارهایی که به دست آمده از گورستان های قدیمی منطقه است، تقسیم می شود. این موزه به موزه سنگ قبر نیز معروف است.

این موزه در خیابان شهدا، جنب امامزاده عبدا… گرگان قرار دارد. زمان بازدید از موزه ۹ صبح تا ۶ بعدازظهر است.

کاخ اختصاصی

این کاخ با ویژگی های دوران پهلوی ساخته شده است. در حال حاضر از این کاخ به عنوان کتابخانه عمومی استفاده می شود.

زمان بازدید از این کاخ هم هشت صبح تا شش بعدازظهر است.

مسجد جامع گرگان

مسجد جامع گرگان

این مسجد در عصر سلجوقیان احداث شده و دارای منارهای کروی با کتیبه ای به خط کوفی است. این مسجد تاریخی در بافت قدیم شهر است و بعد از میدان شهرداری جنب بازار اصلی شهر (نعلبندان) قرار دارد و از ساعت ۹ صبح تا بعد از اذان مغرب می توان از آن دیدن کرد.

مسجد گلشن

بنای اولیه مسجد را به دوره صفویه منصوب می دانند اما در دوره قاجاریه بازسازی شده است. این مسجد که در خیابان شهید رجایی است در سال های اخیر با وجود ثبت تاریخی تخریب و سعه جدیدی با اسلوب مشابه مسجد قدیمی جایگزین آن شده است.

بازار نعلبندان

از بازارهای قدیمی گرگان است که در روزگاران گذشته از مراکز مهم داد و ستد کالا و توزیع و نشر افکار و عقاید فرهنگی اجتماعی بوده است. امروزه هم این بازار کالبد اصلی داد و ستد در گرگان است. از نظر سبک معماری و راسته های مربوطه این بازار یکی از زیباترین بازارهای منطقه شمال ایران است. این بازار هم در بافت قدیم شهر، بعد از میدان شهرداری قرار دارد.

کاخ شاسمن

این کاخ در شهرستان گرگان واقع شده و بنا به روایتی در سال ۷۹۵ هجری قمری به وسیله امیر تیمور در ساحل رودخانه ساخته شد. این کاخ بعد از اینکه امیرتیمور سراسر مازندران را مورد تاخت و تاز قرار داد، جهت اقامت وی در شهر گرگان ساخته شد.

کاخ آغامحمدخان

این بنا که در کنار پارک شهر نزدیک دروازه بسطام قرار دارد در زمان آغامحمدخان قاجار ساخته شده و هم اکنون در اختیار سپاه پاسداران و غیرقابل بازدید است.

دیوار بزرگ گرگان

دیواری است آجری ما بین دشت گرگان و ترکمن صحراست که به عنوان سدی در برابر حملات دشمن در زمان ساسانیان ساخته شده است. این دیوار با ۲۰۰ کیلومتر طولانی ترین اثر معماری ایران باستان و سومین دیوار تاریخی جهان پس از دیوار چین و آلمان است. در نوشته های تاریخی این دیوار را سد اسکندر، سد انوشیروان، سد فیروز، دیوار دفاعی، قزل آلان، مار سرخ و … نامیده اند.

قلعه خندان

یکی از بناهای با ارزش متعلق به دوره صفویه در بلوار مازندران است. بقایایی از برج و بارو و استحکامات قلعه هنوز پابرجاست.

تورنگ تپه

در تورنگ تپه که در ۱۷ کیلومتری شمال شرقی گرگان است آثاری برنزی و آهنی از دوره هخامنشی – اشکانی – ساسانی و اسلامی به چشم می خورد. این تپه از مجموعه چند تپه با برجستگی نزدیک به یکدیگر تشکیل شده است.

پل آق قلا

پل معروف آق قلا روی رودخانه گرگان رود احداث شده است. پایه های این پل از دوره سلجوقی باقی مانده است و در زمان صفویان روی پایه های باقی مانده پل جدیدی احداث شده است. اطراف پل و حاشیه رودخانه فضای مناسبی برای گردشگران فراهم می آورد. این پل در ۱۸ کیلومتری شمال گرگان، ابتدای بافت قدیم شهر آق قلا قرار دارد.

کی برویم؟

از نظر اقلیمی نقاط جنوبی این شهرستان اقلیم کوهستانی و نواحی شمالی اقلیم نیمه مرطوب دارد. آب و هوای گرگان معتدل است؛ هر چند تابستان هایش گرم و کمی شرجی است. این شهر در هر یک از فصول سال زیبایی های خاص خودش را دارد اما به خاطر وجود جنگل در اطراف این شهر توصیه می کنیم که پاییز این شهر را از دست ندهید.

چطور برویم؟

مسافت گرگان تا تهران ۳۹۷ کیلومتر است. شهر گرگان دارای فرودگاه بین المللی است و پرواز مستقیم به عربستان و عراق دارد. پرواز داخلی گرگان هم به شهرهای تهران، مشهد و زاهدان است. مسیر هوایی تهران تا گرگان ۳۵ دقیقه زمان می برد. همچنین مسیر تهران به گرگان دارای خط راه آهن است.

چی بخریم؟

نان خرمایی، حلوا آماج و نان زنجبیلی گرگان برای علاقه مندان به شیرینی سوغات دلپذیری است. برای خرید قالی و قالیچه و پشتی های ترکمن و انواع جاجیم هم می توانید به گرگان سفر کنید.

 

منبع : ایران ویج

  

در رثای یک ثروت تجدید‌ناپذیر و ملی با نرخ پایه ۱.‌۷ میلیارد تومان!

به مناسبت روز ملی یوز؛

 

تلاش برای مراقبت از یوزهای باقی مانده در فلات ایران، دچار ‌تناقض شده و نوعی بی‌اهمیتی و تشتت در آن آشکار می‌شود که نگران کننده است، زیرا این گونه به نظر می‌رسد که بنیانگذاران این روز ملی، به رغم ثبت شدن این مناسبت در تقویم، شکست خورده و یا دست‌کم موفقیت درخوری به دست نیاورده‌اند، مگر این که در خلال گذر زمان، اتفاقی بر خلاف آنچه جریان دارد، روی دهد.
کد خبر: ۳۴۲۱۱۱
تاریخ انتشار: ۰۹ شهریور ۱۳۹۲ - ۲۱:۳۹
یک میلیارد و ۷۵۰ میلیون تومان به ظاهر عدد درشتی است؛ اما نه هنگامی که صحبت از ثروتی تجدید‌ناپذیر در میان باشد؛ ثروت ملی بی‌نظیری که معادل نرخ یک ساختمان فکسنی چند طبقه در جنوب شهر تهران، نرخ چند خودروی لوکس یا یک ویلای نه چندان لوکس در حوالی دماوند، بسیار کمتر از هزینه مورد نیاز برای بنای یک سوله و حتی خیلی کمتر از نرخ سرقفلی یک مغازه کوچک در میانه‌های تهران ارزش‌گذاری شده است!

به گزارش «تابناک»، نهم شهریور سال ۷۳، درست نوزده سال پیش در چنین روزی، هنگامی که گرمای شدید در کوران خشک‌سالی آن روز‌ها، یوز مادر را مجبور کرد که بر ترس مواجهه با دیگر موجودات و به ویژه انسان فائق آمده و به همراه سه توله‌اش به آبشخوری در نزدیکی شهر بافق نزدیک شود، شاید کسی گمان نمی‌کرد که قرار است این خانواده به دقیقه نکشیده، به ضرب سنگ و چوب چند نادان نابود شده و سرنوشتی چنان تلخ رقم بخورد که از باب تقبیح، مثال زدنی است.

در رثای یک ثروت تجدید ناپذیر و ملی با نرخ پایه 1.7 میلیارد تومان!
خواهران مارتیا: شهریور 73
(تصاویر: پایگاه خبری دیدبان محیط زیست و حیات وحش ایران)

آن روز دو توله یوز نادر کشته شدند و مادر زخمی‌شان هم گریخت و دیگر هرگز دیده نشد تا از آن خانواده چهار نفره، «ماریتا» زنده ‌مانده و تا نه سال بعد، در تنهایی و غربت، زندگی (بخوانید اسارت) در پارک پردیسان را تجربه کند.

اما این همه ماجرا نبود، چراکه داستان دردناک کشته شدن بازماندگان گونه منقرض شده در بسیاری از کشورهای همسایه کشورمان، با ابتکار شماری از هم‌وطنانمان روز ملی یوز را خلق کرد؛ روزی که سال‌ها غیر رسمی ماند تا سرانجام از سال ۸۶ به تقویم رسمی کشور راه یافت تا شاید در سایه یادآوری خاطره تلخ رقم خورده در این روز، بازماندگان یوز ایرانی از عرصه گیتی محو نشوند.

بدین ترتیب از درون یک اتفاق شوم و دردناک، به یازی دوست‌داران محیط زیست در کشورمان، یک رویداد ملی با نگرش محافظت از آخرین بازماندگان یوز آسیایی،‌‌ همان جانور بی‌نظیری که تنها در فلات ایران باقی مانده و بحق ایرانی است، رقم خورد تا مسائل مرتبط با پاسداشت این گونه جدی‌تر از پیش پیگیری شود.

در رثای یک ثروت تجدید ناپذیر و ملی با نرخ پایه 1.7 میلیارد تومان!
مارتیا در پارک پردیسان تهران

ماحصل این اتفاق در سال‌های بعد، کنترل شدیدتر مناطق زیست این گونه نادر بود تا به مرور شش میلیون هکتار از سطح کشور، شامل 39 درصد از مناطق تحت حفاظت، به واسطه مراقبت از بازماندگان یوز، تحت حفاظت ویژه قرار بگیرد تا در سایه این اقدام، تنوع زیستی این مناطق هم از موهبت پاسداشت بهره مند شوند.

این در حالی است که حفاظت از گونه در خطر انقراض یوز چندان جدی انگاشته نشد تا حتی آمار دقیقی از یوز ایرانی در دست نباشد تا سرانجام سال گذشته برای نخستین بار طرح پایشی آغاز شده و با استفاده از دوربین‌های تله‌ای، تعداد بازماندگان این پستاندار خوش نقش و چابک در مناطق مختلف شمارش شده و در نهایت تخمین زده شود که تعداد یوزهای باقی مانده بسیار کمتر از آنچه تصور می‌شد، حدود هفتاد قلاده است؛ تعدادی بسیار اندک که درصد پایینی از آنها را مادگان تشکیل داده‌اند تا قدرت زاد و ولد و تکثیر آن خیلی کم ارزیابی شود.

اما همه این آمار ناامید کننده در کنار خطرات بسیاری که نسل این گونه را تهدید می‌کنند (مانند خطر دریده شدن توسط سگهای گله به ویژه در نزدیکی آبشخورها، خطر تصادف با خودروهایی که از  جاده های واقع شده در مناطق حفاظت شده می‌گذرند و ...)، دست به دست هم داده‌اند تا دورنمای خوبی از سرنوشت این ثروت باقی مانده ترسیم نشود.

در رثای یک ثروت تجدید ناپذیر و ملی با نرخ پایه 1.7 میلیارد تومان!
اگر به این موارد، بدست نیامدن موفقیت در تکثیر یوز تا کنون (طرح دلبر و کوشکی)، خطر شکار شدن و مواردی از این دست را بیافزاییم، بی شک آینده نگران کننده ای در حفاظت از این میراث گرانبها متصور خواهیم شد؛ به ویژه آنکه در آخرین جدول نرخ جریمه برای شکار گونه های مختلف جانوری در کشورمان، هرچند گران ترین جریمه برای یوز در نظر گرفته شده ولی با لحاظ این نکته که آمار یوزهای ایرانی باقی مانده کمتر از هفتاد قلاده تخمین زده می‌شود، ارزش تمامی بازماندگان این گونه در خطر انقراض در کشورمان کمتر از دو میلیارد تومان خواهد بود (70 قلاده ضرب در 25 میلیون تومان جریمه برای کشتار هر یوز)!

اینجاست که تلاش برای مراقبت از یوزهای باقیمانده در فلات ایران دچار نوعی تناقض شده و نوعی بی اهمیتی و تشتت در آن آشکار می‌شود که نگران کننده است؛ نگران کننده است چون این گونه به نظر می‌رسد که بنیان گذاران روز ملی یوز، به رغم ثبت شدن این مناسبت در تقویم، شکست خورده و یا دست کم موفقیت درخوری به دست نیاورده اند مگر اینکه در خلال گذر زمان، اتفاقی بر خلاف آنچه جریان دارد به وقوع بپیوندد.

در رثای یک ثروت تجدید ناپذیر و ملی با نرخ پایه 1.7 میلیارد تومان!

نگران کننده است چون وقتی بدانیم سرنوشت یوز، تنها غیرانسانی که در سرزمین‌مان روزی در تقویم به آن اختصاص یافته، روز خوشی نیافته، نمی‌توانیم امیدوار باشیم که امثال گور، جبیر، گوزن زرد، خرس سیاه و قهوه‌ای و ... از انقراض در امان بمانند.

نگران کننده است چون ثروتی در پس آن نهفته است که به تنهایی می‌تواند معرف کشورمان در سراسر جهان باشد اما روز به روز تحلیل رفته و به نابودی نزدیک می‌شود ولی برای مراقبت از آن هنوز نتوانسته‌ایم به ساکنان اطراف مناطق زیست آن آموزش دهیم که چگونه این گوهر را پاس داشته و در حفظ آن سهم ایفا کنند.

نگران کننده است چون روز ملی یوز هر ساله می‌آید و می‌رود اما هنوز حتی نتوانسته‌ایم مستندی در خور از مناسبت این روز تقویم‌مان تهیه کرده و به مردم نشان دهیم تا بدانند تنها بی‌بی‌سی برای نشان دادن زیبایی‌های خدا روی زمین هزینه نکرده و دوربینش را نشانه نمی‌رود.

در رثای یک ثروت تجدید ناپذیر و ملی با نرخ پایه 1.7 میلیارد تومان!
نگران کننده است چون می‌دانیم تعداد زیادی از تلفات جمعیت این حیوان در سالهای اخیر در تصادفات جاده‌ای رقم خورده ولی هنوز جاده از زیست‌گاهشان عبور می‌دهیم و مخالفان آسفالت شدن آن را، مخالفان تامین آسایش زندگی روستاییان می‌نامیم.

شاید بد نیست به بهانه روز ملی یوز، طرح‌های تعریف شده برای حفاظت از این میراث ملی را بازنگری کنیم تا سیر نزولی جمعیت یوز ایرانی که سال‌ها پیش کلید خورده و با شدت و ضعف تداوم یافته است را متوقف کنیم؛ برای شروع چه بسا بد نباشد ارزش واقعی هر یوز را محاسبه کرده و اعلام کنیم تا معلوم شود که قصدمان حفاظت از میراثی تجدید ناپذیر و به غایت گران‌بهاست.

 

منبع : تابناک 

کلیساهای آذربایجان

 

 

نگاه شما:

کد خبر: ۳۴۱۹۶۵
تاریخ انتشار: ۰۹ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۴
مجموعه کلیسا های آذربایجان در سال 2008 در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.در سفری که به آذربایجان داشتم از دو کلیسای سنت استپانوس در جلفا و قره کلیسا در چالدران تصاویری تهیه کردم که زیبایی های این دو بنای تاریخی را نشان می دهد.

فرستنده: علی کامرانی
منبع : تا بناک

آشوراده 44 سال پیش منطقه حفاظت شده اعلام شد تا امروز هبه شود؟!

      
 
در حاشیه واگذاری بکرترین بخش تالاب بین‌المللی توسط متولیان حفاظت؛
بدین ترتیب، منطقه بکری که به مرور و طی سالهای متوالی ارزش بی نظیر آن بیش از پیش معلوم شده و بر ممنوعیت دست درازی بر آن تاکید می‌شد، امروزه چند گام برای واگذاری قلب آن به بخش خصوصی را طی کرده است؛ هرچند مسئولان محیط زیستی معتقدند که واگذاری رخ نداده و ورود بخش خصوصی به جزیره، ویرانی به همراه نخواهد آورد چراکه این تفکرات شوم در اثر ناصبوری خبرنگاران ایجاد شده است!
کد خبر: ۳۴۱۷۸۹
تاریخ انتشار: ۰۸ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۶
کافی است کمی به پیگیری اخبار محیط زیست علاقمند بوده و یا دست کم داستان عجیب و غریب سالهای اخیر درباره واردات ببر سیبری به کشورمان برای احیای نسل ببر مازندران(!) را مطالعه کرده باشید؛ همین اندازه آگاهی کافی است تا نام «میان‌کاله» برایتان آشنا باشد؛ منطقه‌ای به غایت زیبا و استثنایی که به تازگی از باب نقل یک خبر تلخ، بار دیگر نامش بر زبان‌ها افتاده و سرنوشتش نامعلوم شده است.

به گزارش «تابناک»، اخبار ریز و درشت زیست محیطی در هفته سپری شده را که زیر و رو کنیم، بخش بزرگی از آنها به واگذاری جزیره آشوراده در پناهگاه حیات‌وحش میانکاله و حاشیه های ریز و درشت آن ارتباط خواهد یافت؛ واگذاری عجیبی که این بار نه با مصوبه دولت، بلکه مستقیما از طریق سازمان محیط زیست انجام شده تا شدت تعجب از انجام چنین اقدام متناقضی با وظایف این سازمان، کاری کند که فراموش کنیم چگونه قرار است یک شرکت لبنی (شرکتی که آشوراده را با همکاری استانداری گلستان هبه گرفته!) زیر ساخت های گردشگری را در آن منطقه بکر فراهم آورد؟!

پر واضح است که نقل چنین خبری با حاشیه‌های فراوان روبرو خواهد شد؛ همین طور هم شد تا از سویی منتقدانِ شگفت زده صف کشیده و در نکوهش واگذاری بکرترین بخش تالاب بین‌المللی میان کاله، آن هم توسط نهاد متولی حفاظت از این میراث، قلم فرسایی و البته روشنگری کنند و از سوی دیگر، مدیران برجای مانده از دولت دهم از اقدام خود دفاع کرده و بی پولی و کمبود اعتبار را عامل اصلی شکل گیری این تصمیم ذکر کنند.

آشوراده کجاست و ویژگی‌های منحصر به فرد آن چیست؟

آشوراده یا به زبان ترکمنی، آشیرآدا (به معنای جزیره آشور از ترکیب دو کلمه آشیر=آشور و آدا=جزیره) در حقیقت قسمت کوچکی از انتهای شبه جزیره دراز میان کاله است که پیشروی آب دریای خزر در گذشته های بسیار دور، آن را از خشکی پهناور جدا کرده و خلیج زیبای گرگان را پدید آورده است.
آشوراده 44 سال پیش منطقه حفاظت شده اعلام شد تا امروز هبه شود؟!
پناهگاه حیات وحش میان‌کاله از سه بخش شکل گرفته: شبه جزیره میان‌کاله (محدوده مشخص شده با رنگ مشکی)، جزیره آشوراده (محدوده مشخص شده با رنگ قرمز) و خلیج گرگان
این جزیره که تنها جزیره ایرانی دریای خزر به شمار می‌آید، در حقیقت با حفر کانالی در سده‌های گذشته از شبه جزیره مجاور (که آن هم در سالهای نه چندان دور، آشوراده نامیده می‌شده) جدا شده تا از تمامی مناطق دور و اطراف خود بکرتر مانده و جزیره ای شکل بگیرد که در شمال به دریای خزر و در جنوب همسایه خلیج گرگان بوده و از شرق به آبراهی باریک موسوم به «تنگه چپق‌اوغلی» و از غرب به کانال طبیعی خزینی منتهی شود تا تمام و کمال این مجموعه در کنار شبه جزیره میان‌کاله و خلیج گرگان، پناهگاه حیات وحش میان‌کاله نام بگیرد.

تالاب بین‌المللی و پناهگاه حیات وحش میانکاله طبق مصوبه شماره ۱۲ مورخ ۱۳۴۸/۸/۱۲ شورای عالی سازمان شکاربانی و نظارت بر صید وقت، به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام شد تا در ادامه و به دلیل اهمیت اکولوژیک منطقه، بر اساس مصوبه ۷۸ مورخ ۱۳۵۴/۵/۲۱ شورای عالی حفاظت محیط زیست با وسعت ۶۶,۹۳۳ هکتار به عنوان پناهگاه حیات وحش میانکاله ارتقا بیابد.
آشوراده 44 سال پیش منطقه حفاظت شده اعلام شد تا امروز هبه شود؟!
همچنین مجموعه تالاب‌های میانکاله، خلیج گرگان و لپوی زاغمرز به دلیل تنوع کم‌نظیر اکوسیستم‌ (در برگیرنده ۹ تیپ از ۴۲ تیپ تالاب شناخته شده جهان) و دارا بودن معیارهای حائز اهمیت کنوانسیون تالاب‌های بین‌‌المللی (حائز ۶ معیار از ۸ معیار مربوط به شناسایی تالاب‌های با اهمیت بین‌المللی)، در سال ۱۳۵۴ در زمره اولین دسته از تالاب‌هایی بوده که در فهرست کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده و علاوه بر آن، در زمره یکی از ۹ ذخیره‌گاه زیست‌کره در سال ۱۳۵۵ به کمیته برنامه انسان و کره مسکون یونسکو (MAB) معرفی و انتخاب گردیده است.

واگذاری جزیره دست کم از دو سال پیش آغاز شده است

اکنون که ویژگی های منحصر به فرد پناهگاه حیات وحش میان‌کاله را بار دیگر برشمردیم، دشوار نیست که حدس بزنیم جزیره واقع شده در بطن آن، تا چه اندازه خاص تر بوده و به جهاتی می‌تواند قلب منطقه باشد؛ جزیره‌ای که از دیرباز مورد طمع بسیاری بوده تا روزگاری توسط صفوی ها به شکارگاه تبدیل شده، روزگاری به اشغال روس ها در آمده و مناظر ناب آن، چشم انداز اشغالگران شود، 44 سال پیش ناب بودن آن کشف شده و حفاظت شده خوانده شود ولی همان روزگار نیز استحصال چهال درصد خاویار کشور از اطرافن آن کاری کند که سردخانه شیلات در حاشیه آن تاسیس شود و خلاصه به جایی برسد که یک روز نهاد متولی پاسداری از آن، به خاطر مشتی پول حاضر به واگذاری اش شود.

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
گوشه‌هایی از حیات وحش آشوراده (منبع: پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران)

بدین ترتیب، منطقه بکری که به مرور و طی سالهای متوالی ارزش بی نظیر آن بیش از پیش معلوم شده و بر ممنوعیت دست درازی بر آن تاکید می‌شد، امروزه چند گام برای واگذاری قلب آن به بخش خصوصی را طی کرده است؛ هرچند مسئولان محیط زیستی معتقدند که واگذاری رخ نداده و ورود بخش خصوصی به جزیره، ویرانی به همراه نخواهد آورد چراکه این تفکرات شوم در اثر ناصبوری خبرنگاران ایجاد شده است!

این در حالی است که با برملا شدن نیت شوم مسئولان استانی با همراهی سازمان محیط زیست، آشکار شده که واگذاری جزیره به بخش خصوصی خیلی پیشتر کلید خورده و دست کم دو سال پیش با واگذاری 50 هکتار از مجموع بیش از 600 هکتار وسعت جزیره به شرکت لبنی موافقت شده تا گردشگری در آن رونق بیابد ولی گویا رونق شدیدتر گردشگری مسئولان را مجاب کرده که خیلی بیش از این مقدار را به شرکت لبنی خاص واگذار کنند!

واکنش مسئولان محیط به انتشار خبر این رسوایی چه بود؟

فرهاد فلاح، مشاور عالی رییس سازمان محیط زیست در واکنش به این اخبار، با رد هرگونه واگذاری جزیره آشوراده گفت: اساسا مالکیت این جزیره با سازمان محیط زیست نیست که بخواهد آن را واگذار کند اما از حدود یک سال و نیم پیش طرحی برای واگذاری مدیریت این جزیره به بخش خصوصی مطرح شد که از طریق استانداری و میراث و فرهنگی استان گلستان از سازمان محیط زیست استعلام شد و ما با رعایت الزامات زیست محیطی با آن موافقت کردیم.

وی در پاسخ به اینکه سازمان محیط زیست بدون مصوبه دولت حق ندارد که چنین واگذاری انجام دهد، اظهار داشت: این بحث واگذاری را تنها رسانه ها مطرح می کنند؛ سازمان محیط زیست تاکنون حتی یک سانتی متر از اراضی تحت مدیریتش را واگذار نکرده چون اساسا چنین اختیاری ندارد اما با توجه به کمبود اعتبارات در این سازمان، مانند هر سازمان دیگری واگذاری مدیریت به بخش خصوصی طبق اصل ۴۴ هیچ منع قانونی ندارد.

فلاح در ادامه توجیهات دیگری هم به بهانه کمبود اعتبارات افزود و گفت: در حال حاضر به دلیل نبود امکانات گردشگری در جزیره آشوراده اگرچه گردشگران زیادی به آنجا مراجعه می‌کنند، وضعیت این جزیره اصلا مناسب نیست و ما امیدواریم با همکاری بخش خصوصی بتوانیم امکاناتی که سازمان قادر به ایجاد آنها نیست را برای گردشگران فراهم کنیم تا از این طریق بتوان الزامات زیست محیطی را که هم اکنون در آنجا رعایت نمی شود، اعمال کرد.
 
 
 
 
 
 
سازمان محیط زیست، جای سازمان گردشگری را گرفت!

بدین ترتیب آشکار می‌شود که ظاهرا مسئولان سازمان محیط زیست محدوده های تحت اختیار خود را به سان ابزار کاری می‌بینند که گاه می‌توانند با به مزایده گذاشتن اقلام مستهلک شده آنها، تامین هزینه های سازمان را به انجام برسانند که اگر غیر از این چنین تفکری بر سازمان حاکم بود، واگذاری منطقه حفاظت شده و بخشی از یک تالاب بین المللی در راستای مجوزهای صادر شده در اصل 44 تفسیر نشده و جنبه ملی و حتی جهانی ماجرا، دست کم در ظاهر حفظ می‌شد.

از این نکته عجیب که بگذریم، قرار گرفتن مشاور سازمان محیط زیست در جایگاه مدافع حقوق گردشگران و ایفای نقش سخنگوی سازمان گردشگری، ابهام دیگری است که در سخنان فلاح به چشم می‌خورد که از دید وی، تعامل با دیگر دستگاه ها و نگاه صرف نکردن به مجموعه تحت امر خود توصیف می‌کند چراکه به گفته وی: در کل دریای خزر همین یک جزیره وجود دارد که متعلق به کشور ایران است و نمی توان تقاضای گردشگران را برای حضور در آن نادیده گرفت!

البته این تمام سخنان عجیب و غریب این مقام نیست چراکه وی بعد از این همه دفاع از حقوق گردشگران برای تفرج در یکی از استراتژیک ترین زیستگاه های کره زمین، موافقت سازمان خود را منوط به یک شرط دانسته است: اینکه همه زیر ساخت ها باید طبق موازین زیست محیطی ساخته شوند؛ به عنوان مثال اجازه ساخت هتل های بلند مرتبه و یا جاده ای درجه یک در این جزیره داده نمی شود.
 
 
 
 
 
 
بدین ترتیب نه تنها کرامت وجودی سازمان محیط زیست آشکار می‌شود، بلکه معلوم می‌شود که همه چیز آنگونه که به نظر می‌رسد هم دچار بی قانونی و قانون شکنی نیست چراکه ظاهرا می‌توان یک منطقه با ظرفیت های بالای اکولوژیکی را تبدیل به منطقه گردشگری کرد، به گونه ای که ضوابط هم رعایت شده باشد!

البته فلاح به این توضیحات بسنده نکرده و در اقدامی پیش‌دستانه، در پاسخ به این ابهام که تجربه سازمان متبوعش حتی بدون حضور گردشگران چندان موفق نبوده، می‌گوید: ما چنین تجربه ای در هیچ یک از مناطق حفاظت شده نداریم. از سوی دیگر تمام کشورهای دنیا تجربه موفق حضور گردشگران در مناطق حفاظت شده با رعایت موازین زیست محیطی را دارند اما شما رسانه ها هرگز اجازه تجربه کردن این موضوع را به سازمان محیط زیست نداده‌اید!

از واکنش خیلی ملایم مجلسیان تا سکوت دولتمردان

بدین ترتیب ماجرای عجیب این واگذاری در حالی شاخ و بال یافته و حتی گفته می‌شود که به اخراج مدیر کل دفتر امور زیستگاه ها هم به دلیل مخالفت با این واگذاری منجر شده که رییس فراکسیون محیط‌زیست مجلس شورای اسلامی ضمن تاکید بر ویژگی های منحصر به فرد آشوراده، در واکنشی به شدت خنثی، این اقدام را «بدسلیقگی» خوانده و اضافه کند: ما هم اعتراض خود را نسبت به این مسئله اعلام کرده‌ایم؛ البته اعتراضات فراکسیون محیط‌ زیست تنها راجع به آشوراده نیست بلکه برکناری چند مدیر در یکی دو هفته اخیر اتفاق افتاده و خیلی پسندیده نیست و جامعه هم تایید نمی‌کند.

از این واکنش آهسته بهارستان نشینان که بگذریم، هنوز اعتراضی از جانب دولت مردان به ماجرا در دسترس نیست که شاید علت آن، انتخاب نشدن رئیس سازمان محیط زیست باشد. بدین ترتیب چه بسا با انتخاب رئیس جدید این سازمان و تعیین آخرین معاون تعیین نشده رئیس جمهور، واکنش به غائله آشوراده در روزهای آینده ابعاد دیگری به خود گرفته و حتی پای اظهار نظر سازمان گردشگری هم به ماجرا باز شود.

همین موضوع امیدوارمان خواهد کرد منطقه‌ای که 44 سال پیش منطقه حفاظت شده اعلام شده، امروز به راحتی و با کوتاهی مسئولان هبه نشده و به بهانه کمبود بودجه یا اعتبار، چوب حراج بر آن زده نشود.

 

 

منبع : تابناک