ایران زمین

دیدنیها وزیباییهای ایران . همه جای ایران زیباست ، دوام زیبایی درحفظ ونگهداریست. نه درتخریب دستکاری

ایران زمین

دیدنیها وزیباییهای ایران . همه جای ایران زیباست ، دوام زیبایی درحفظ ونگهداریست. نه درتخریب دستکاری

درختان سرو کوهی جیرفت در آستانه انقراض + عکس


درختان سرو کوهی جیرفت در آستانه انقراض + عکس

» سرویس: استان ها - کرمان

یک دکتری بیماری‌شناسی گیاهی گفت: درخت سرو کوهی(ارس) در ارتفاعات شهرستان جیرفت در حال انقراض است، مسئولان هم نسبت به این موضوع کاملاً بی‌تفاوت هستند و هیچ اقدامی نمی‌کنند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه‌ی کویر، «حمید محمدی» با بیان اینکه، استان کرمان در مقایسه با دیگر استان‌ها فعالیت زیادی در حوزه‌ی فضای سبز، مربوط به بخش دولتی توجه کافی ندارد، اظهار کرد: باتوجه به نوع اقلیم گرم و خشک استان کرمان فضای سبز باید، اهمیت بسیار زیادی داشته باشد. دانشگاه شهید باهنر کرمان به طور خود جوش یکسری اقدامات و تحقیقات اولیه را از 2 تا 3 سال پیش روی برخی گیاهان فضای سبز انجام داده است که بیماری‌های مختلفی دارند (بخصوص نارون که در حال زوال است).

این استاد دانشگاه با بیان اینکه برخی اوقات با یک هزینه‌ی بسیار اندک می‌توان بیماری‌ها را به سادگی کنترل کرد و به کنترل شیمیایی نیاز نباشد، ادامه داد: برخی قارچ‌ها را می‌توان با یک رس به موقع جلوی انتشار آن را گرفت. اما بخش دولتی هزینه نمی‌کند و مشخص است که برخی گونه‌های گیاهی از میان می‌روند. دانشگاه نیز اعتبارات چندانی ندارد بنابراین برخی طرح‌ها فقط در حد پایان‌نامه‌های دانشجویی کار شده است.

سرو کوهی ارتفاعات جیرفت رو به نابودی

این دکتری بیماری‌شناسی گیاهی گفت: در شهرستان جیرفت منطقه‌ی کوهستانی آن(دلفارد، ساردوئیه و رمون و سربیژن)، درختان کهنسال سرو کوهی(اورس) دارد و به‌لحاظ ژنتیکی بسیار غنی هستند، این سرو کوهی در مناطق دیگر کشور شاید باشد اما این نوع آن بسیار مهم است، همه رو به نابودی هستند.

وی ادامه داد: در استان کرمان چون از نظر گیاهان داروئی و زینتی غنی است مطالعاتی انجام شده است. بسیاری از قارچ‌هایی که شناسائی شده است در ایران و حتی در دنیا بسیار جدید هستند.

گوش به زنگ! فاجعه چند سال پیش تکرار نشود

محمدی با بیان اینکه برای درختان سرو کوهی باید برنامه‌ریزی شود، تصریح کرد: محیط زیست باید اقدامات لازم را انجام دهد تا فاجعه‌ی چند سال پیش در شمال کشور رخ ندهد. یکی از کارشناسان، مطالعاتی روی برخی درختان بلوط و یا زینتی دیگر انجام داده بود اعلام کرد که یک نوع قارچ وجود دارد و ممکن است که همه‌ی گیاهان را در بر گیرد، در آن زمان مسئولان توجهی نکردند، 2 تا 3 سال بعد این بیماری همه‌گیر شد و بسیاری از گیاهان به این قارچ آلوده شدند و شاهد از میان رفتن گیاهان زیادی شدیم، مسئولان زمانی به فکر افتادند که خیلی دیر شده بود. تکرار نشود.

این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان گفت: اکنون اگر مسئولان بازدید از این منطقه داشته باشند، ارس‌ها با سن بالائی که دارند در حال خشک شدن هستند. لازم است که مطالعات آغاز شود و نوع قارچی که باعث خشکیدن این ارس شده است شناسائی تا برای جلوگیری وانتشار آن اقداماتی شود.

هیچ ارگانی اقدامی نکرده است

این دکتری بیماری‌شناسی گیاهی با اشاره به اینکه، دانشگاه شهید باهنر کرمان نمونه‌برداری‌های اولیه‌ای انجام داده است، اظهار کرد: مطالعاتی نیز انجام شده است، 2 تا 3 نوع قارچ شناسائی کردیم و باید مشخص کنیم این قارچ‌ها بیمارگر هستند.

وی ادامه داد: در استان کرمان هیچ یک از ارگان‌ها پیش قدم نشدند و هیچ اعتباری داده نشده است، وقتی اعتبار نباشد کاری انجام نمی‌شود. اگر از منطقه بازدید شود مشاهده می‌شود، سه، چهارم درخت خشک شده است. ممکن است قارچ‌هایی باشند که با هرس و یا یک راه حل ساده جلوی گسترش آنها را گرفت و از انقراض این نوع درخت جلوگیری کرد.

محمدی خاطرنشان کرد: قارچ‌هایی که روی درخت سرو کوهی است تاکنون در ایران برروی آنها هیچ مطالعه‌ای نشده است و در دیگر کشورها نیز مطالعات اندکی شده است.

به گزارش ایسنا، اکنون نیز برای نجات این گونه‌ی گیاهی دیر شده است، پیش از آنکه نام این گونه‌ی درخت جزو لیست گونه‌های انقراص یافته نوشته شود باید اقدامی شود، تا فردا شرمنده‌ی نسل‌های آینده نشویم.

سرو کوهی

سرو کوهی

سرو کوهی

انتهای پیام


منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران  ایسنا

عبور خط توسعه جاده‌ای از روی حیات‌وحش!

عبور خط توسعه جاده‌ای از روی حیات‌وحش!

» سرویس: استان ها - مرکزی

‌وجود گونه‌های جانوری خاص و نادر در ایران گواهی بر وجود تنوع‌زیستی ویژه و بکر در کشور است. گونه‌هایی که امروز بیش از هر زمانی نیازمند حمایت نوع بشر هستند.

حیات وحش همواره به علل گوناگون همچون شکار، کمبود منابع آبی و غذایی و عوامل دیگر در خطر بوده و هست اما، عامل دیگری نیز حیات گونه‌های جانوری را تهدید می‌کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران‌(ایسنا)، منطقه مرکزی، توسعه شهری و برون شهری نیاز جامعه کنونی است اما، این توسعه امروز بلای جان حیوانات شده است. توسعه‌ای که بدون توجه به حفظ قلمرو حیات‌وحش با قدرت و قوت ادامه دارد و تنها چیزی که برای حامیان حیوانات برجای می‌گذارد، آه و افسوس است.

توسعه جاده‌های برون‌شهری بدون توجه به آنچه تجاوز به قلمرو حیات وحش تعبیر می‌شود، زیستگاه جانوران را تخریب کرده و در مواردی حادتر، کشیدن جاده در میان زیستگاه و ایجاد نکردن شرایط مناسب برای امنیت حیوانات، حوادث و صحنه‌های دلخراشی را از مرگ آنان بر جای می‌گذارد.

زیر گرفته شدن حیوانات توسط خودروها و مشاهده‌ی جنازه خونی، له شده و بی‌جان آنها در وسط و یا کنار جاده قطعاً دل هر انسان طبیعت‌دوستی را به درد می‌آورد اما، ظاهراً در حیطه‌ی توسعه‌ی شبکه جاده‌ای کشور آنچه همواره نادیده گرفته شده حفظ حیات‌وحش و تنوع زیستی است.

ماندانا حضرتی محقق محیط زیست و تلفات جاده‌ای در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: استان مرکزی نقاط حادثه‌خیز بسیاری برای حیوانات دارد. یکی از این نقاط که روزانه تلفات زیادی را منجر می‌شود، جاده دانشگاه آزاد آستانه در شهرستان شازند است.

وی با اشاره به اینکه این جاده در مقابل پناهگاه حیات‌وحش راسوند واقع شده است، افزود: وجود این جاده در کنار پناهگاه حوادث بسیاری را تاکنون رقم زده و بسیاری از خزندگان نادر را به کام مرگ فرستاده است.

خزندگان نادر کشور در معرض خطرند

حضرتی اضافه کرد: یکی از تلفات این جاده که شمار بسیاری را به خود اختصاص داده است، مار کوتوله 10 خطی است که در این پناهگاه و اطراف این جاده زندگی می‌کند و در زمره مارهای کمیاب ایران قرار دارد. این گونه تنها در پنج استان کشور از جمله استان مرکزی شناسایی شده‌ اما، به دلیل وجود این جاده و عدم توجه رانندگان تاکنون تعدادی از آنها از بین رفته‌اند.

وی مار آتشی و همچنین دو نمونه روباه را نیز از دیگر تلفات این جاده عنوان کرد و گفت: در ضلع دیگر این جاده باغات و اراضی کشاورزی قرار دارد که مارها را ترغیب به حرکت از یک سوی جاده به سمت دیگر می‌کند، حاشیه خاکی بسیار کوتاه کنار جاده حرکت مارها و دیگر حیوانات را ساده کرده و نهایتاً این امر آمار تلفات را افزایش داده است.

این محقق با اشاره به باور غلط برخی از مردم نسبت به مارها، اظهار کرد: این باور غلط که تمامی مارها خطرناک و مستحق مرگ هستند، باعث شده است که حتی اگر رانندگان متوجه عبور مارها از عرض جاده شوند، همچنان با بی‌تفاوتی این خزنده را زیر بگیرند.

وی همچنین به مرگ یک شغال باردار در این جاده و تعدادی از پرندگان همچون چکاوک و طوقی اشاره کرد و افزود: مرگ پرندگان قطعاً ناگهانی خواهد بود اما، مرگ چهارپایان و خزندگان مسلماً ناگهانی نیست و رانندگان می‌توانند با کاهش سرعت خودروی خود از بروز خطرات احتمالی برای این جانداران جلوگیری کنند.

حضرتی تأکید کرد: قطعاً کمک گرفتن از مردم و آگاه‌سازی در این زمینه می‌تواند به کاهش آمار کشته‌ها کمک کند و حتی نصب سرعت‌گیر و تابلوهای مربوط به عبور حیوانات، قدری کمک‌کننده خواهد بود، هرچند افرادی هستند که همچنان به این امور بی‌توجه باشند.

وی با بیان اینکه سرچشمه‌های رودخانه قره‌چای آب مورد نیاز حیات‌وحش این منطقه را تأمین می‌کند، گفت: گونه‌های جانوری این منطقه برای تأمین آب باید از یک سوی جاده به سوی دیگر عبور کنند؛ براین اساس لازم است در ورودی و خروجی روستاها سرعت‌گیر نصب شود تا حداقل مقداری از حجم تلفات کاهش یابد.

تنها ماهی‌ها از مرگ جاده‌ای جان سالم به در می‌برند!

تلفات جاده‌ای در برگیرنده‌ی گروه‌های مختلفی از حیات‌وحش همچون پستانداران، خزندگان و پرندگان بوده و به نظر می‌رسد تنها در این خصوص ماهیان از مرگ‌های این چنین در امان هستند.

محمود کلنگری فعال محیط‌زیست نیز با تأکید بر این موضوع به ایسنا گفت: از ابتدای سال تاکنون طبق بررسی‌های صورت‌گرفته چهار گونه مار، یک گونه دوزیست، دو گونه سگ‌سان و چهار گونه پرنده تلفات جاده‌ای استان است که شناسایی، نمونه‌برداری و به ثبت رسیده‌اند.

این فعال محیط زیست علل بروز این تلفات را چنین عنوان کرد: احداث جاده در میان زیستگاه‌های مهم و چند تکه شدن این مناطق آمار تلفات را افزایش می‌دهد. بسیاری از گونه‌های حیات‌وحش به منظور تأمین غذای خود در حین مهاجرت از عرض جاده‌ها عبور می‌کنند و حتی برای گرم کردن خود در فصل زمستان از سطح آسفالت‌ها استفاده می‌کنند که این امر تصادفات و تلفات بیشتری را رقم می‌زند.

محیط زیست منفعل عمل می‌کند

وی با تأکید بر منفعل عمل کردن محیط زیست در بحث تلفات جاده‌ای گفت: محیط زیست در برخی موارد کم کاری داشته است به نحوی که در احداث جاده‌های جدید در زیستگاه‌ها‌ یا اطراف مناطق زیست حیات‌وحش ممانعتی نکرده، هرچند در این امور گاهی محیط زیست را دخالت نمی‌دهند.

کلنگری اضافه کرد: در احداث جاده در اطراف منطقه 70 قله اراک نیز لازم بود که محیط‌زیست موضوع را به صورت جدی پیگیری می‌کرد.

وی با بیان اینکه محیط زیست به آسفالت شدن مسیر محلات در محور اراک قم تن داد و این امر قطعاً آمار تلفات را بالا خواهد برد، گفت: یکی از راهکارهای کاهش تلفات حیات‌وحش در جاده‌ها این است که اجازه ندهیم جاده‌های خاکی آسفالت شوند، چراکه در مسیرهای آسفالت سرعت خودروها بالا خواهد بود و قدرت عکس‌العمل سریع نیز به همان اندازه پایین است اما، در جاده‌های خاکی سرعت کم اجازه عکس‌المعل سریع را به فرد می‌دهد و تلفات نیز کمتر خواهد بود.

وی فنس‌کشی اطراف جاده‌ها را به منظور جلوگیری از ورود حیات‌وحش و همچنین ممانعت از جاده‌کشی در برخی از مناطق حساس را بخشی از اقداماتی که دنیا برای کاهش تلفات جاده‌ای حیوانات انجام می‌دهند، عنوان کرد و افزود: در ایران این امر اصلاً مورد توجه نیست و به راحتی در زیستگاه یوزپلنگ آسیاسی در بافق کرمان با وجود دغدغه فعالان محیط زیست جاده‌کشی انجام می‌شود و حتی در پارک ملی گلستان این جاده‌کشی بدون توجه به عواقب آن برای حیوانات به راحتی انجام می‌شود.

این عضو گروه حامیان تنوع زیستی استان یکی از راهکارهای حفظ حیات‌وحش از تلفات جاده‌ای را استفاده از روگذر برای سم‌داران و ایجاد زیرگذر برای گربه‌سانان و پلنگ دانست، چیزی که ما در ایران نداریم و افزود: علاوه بر چنین اقداماتی لازم است که محیط‌بانانی که در زیستگاه‌ها فعال هستند، کارهای پژوهشی و پایش تلفات جاده‌ای را دنبال کنند و زمانی که حیوانات دچار حادثه می‌شوند، گزارش واقعه را ارائه کرده و نسبت به نمونه‌برداری اقدام کنند. این امر علاوه بر اینکه به شناسایی نقاط حادثه‌خیر کمک می‌کند، منجر به فعال شدن محیط‌بانان خواهد شد و زنگ خطر تلفات جاده‌ای را به صدا درخواهد آورد.

ابتدایی‌ترین راهکارها برای کاهش تلفات جاده‌ای اجرایی نمی‌شود

کلنگری اضافه کرد: نصب تابلو و سرعت‌گیر در جاده‌ها ابتدایی‌ترین اقدامی است که می‌توان جهت کاهش تلفات انجام داد، هرچند همین اقدام اولیه که تاکنون صورت نگرفته است، قطعاً کفایت نخواهد کرد.

وی با بیان اینکه وجود تابلو و سرعت‌گیر می‌تواند عمق حوادث را کاهش دهد، گفت: برخورد خودرو با حیوانات بزرگتر همچون خرس، پلنگ و ... علاوه بر اینکه حیوان را از بین می‌برد ممکن است سرنشینان را نیز به خطر بیاندازد پس حداقل با نصب تابلو در این نقاط و جاده‌های مربوط به عبور حیات‌وحش می‌توان خسارات را کاهش داد.

مکاتبات برای نصب تابلو و سرعت‌گیر به نتیجه نرسیده است

مازیار شریفی رئیس حفاظت محیط زیست شازند نیز در خصوص تلفات جاده‌ای این شهرستان به ایسنا گفت: سابق بر این مقرر شد که مناطق تحت مدیریت شهرستان و کریدور حیات‌وحش به کمک اداره راه و شهرسازی مناسب‌سازی و تابلوهایی برای کاهش سرعت در این جاده‌ها نصب شود که علی‌رغم مکاتبات صورت گرفته همچنان اقدامی انجام نشده است.

وی با اشاره به اینکه تلفات جاده‌ای در تمام نقاط استان و کشور رخ می‌دهد، گفت: این تلفات صرفاً مختص شازند نیست اما، مشکلات اقتصادی اقدام در این راستا را به تأخیر انداخته است و قطعاً با ارائه گزارشات و در اختیار داشتن مستندات، اقدام جدی در این رابطه به انجام خواهد رسید.

به گزارش ایسنا، به گفته‌ی مسئولان تعیین محل‌هایی برای گذر حیوانات در ایران و استان مغفول مانده است.

بسیاری از کشورها محل‌های گذری با عنوان زیرگذر و یا روگذر برای عبور حیات‌وحش در نظر گرفته‌اند اما، در ایران چنین چیزی وجود ندارد و زیستگاه حیوانات با کشیدن جاده چند تکه می‌شود.

مهرداد حاجی‌حسینی معاون محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست استان مرکزی در اینباره در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا با تأکید بر اینکه حتی عرض مناسب روگذر و زیرگذر و شکل ظاهری آن باید با زیستگاه همخوانی داشته باشد تا برای حیوانات غیرعادی به نظر نرسد، گفت: برای داشتن چنین معابری از پنج سال پیش با راه و شهرسازی استان مکاتباتی انجام شد اما، تاکنون اقدامی صورت نگرفته است. بعد از تعیین نقاط و جاده‌های حادثه‌خیر استان گزارشی به راه و شهرسازی استان برای نصب تابلو و ایجاد سرعت‌گیر ارسال شد اما، تاکنون عملاً کاری به انجام نرسیده است.

مناطق حادثه‌خیر استان تعیین شده است

وی جاده‌های مجاور منطقه 70 قله اراک، پناهنگاه حیات‌وحش الوند در خمین و جاده روستای کجارستان، جاده‌های اطراف پناهگاه حیات‌وحش جاسب دلیجان و محورهای دلیجان به کاشان، دلیجان به گردنه ازنا و نراق، منطقه راسوند و منطقه شکار ممنوع چالخاتون شازند و روستاهای قاقان، جاده‌های مجاور منطقه شکار ممنوع خرقان و پیرحیدر در زرندیه و جاده‌های خان‌آباد به رازقان و روستان مسرقان را مهمترین مناطق حادثه‌خیز برای حیات‌وحش عنوان کرد.

معاون محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست استان گفت: کلیه این مناطق نیازمند نصب تابلو و سرعت‌گیر هستند که البته این اقدامات نیازمند بودجه، نیروی انسانی و امکانات است و در شرایط فعلی تأمین این هزینه‌ها کاری دشوار است.

حاجی حسینی اضافه کرد: آماری از میزان تلفات جاده‌ای جانواران استان در دست نیست اما، با توجه به گزارشات مردم و فعالان محیط زیست، این محورها تلفات قابل توجهی را داشته‌اند.

عملکرد انسان‌ها، تهدید جدی برای حیات حیوانات

به گزارش ایسنا، تلفات جاده‌ای امروز به معضلی در کشور و استان مرکزی تبدیل شده است که همچنان جان حیوانات را می‌گیرد. توسعه شهری و برون شهری و اقدامات فیزیکی که فقط محدود به شهرها نیست و به خارج از شهرها نیز رسیده، مشکلات جدی را منجر شده و تقویت شبکه جاده‌ای کشور و استان، حیات‌وحش را به چالش کشیده است.

اثرات مثبت جاده‌کشی در کشور برای انسان‌ها و تلاش برای سهولت در سفر، اثرات منفی و خطرناکی را برای حیات‌وحش به دنبال داشته است و در مواردی تکه تکه کردن زیستگاه‌ها و جزیره‌ای کردن محل حیات حیوانات، تأمین غذا و نیازهای آنها را مشکل کرده و توسعه رفاه انسان‌ها تهدیدی جدی برای جان حیوانات شده است.

گزارش از: آذر اسفندیاری، خبرنگار ایسنا منطقه مرکزی







‌انتهای پیام

منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران  ایسنا

خرافات بلای جان حیات وحش خراسان شمالی

خرافات بلای جان حیات وحش خراسان شمالی

» سرویس: استان ها - خراسان شمالی

‌مدیر اداره طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی گفت: یکی از مهم‌ترین دلایل کاهش انقراض گونه‌های حیات وحش، شایعات و خرافاتی هستند که انتشار بی دلیل آن‌ها در بین مردم عامی موجب شده تعداد زیادی از جانوران وحشی توسط انسان‌ها کشته شوند.

اسکندر گردمردی در گفت و گو با خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه خراسان شمالی، افزود: کفتار یکی از مهم ترین جانوران وحشی در طبیعت خراسان شمالی است، این حیوان با جمع آوری و جابجا کردن لاشه‌های موجود در طبیعت و انتقال آن‌ها به لابه لای صخره‌ها، دخمه‌ها، شکاف سنگ‌ها‌ و تغذیه از این لاشه‌ها، شیوع بیماری مسری را کاهش می‌دهد.

وی ادامه داد: مشاهده این گونه در هر منطقه‌ای می‌تواند نوید بخش آینده‌ای روشن برای تمامی گونه‌های جانوری موجود در آن منطقه باشد، چرا که حضور این گونه نشانگر بهبود روابط میان طعمه و طعمه خواری در طبیعت است.

گردمردی اظهار کرد: اما متاسفانه این حیوان ارزشمند به خاطر برخی شایعات بی اساس مورد هجوم افراد ناآگاه واقع می‌گردد، آن‌ها با بیل و چماق و هر آنچه که در دست داشته باشند، به جان این حیوان افتاده و با سگ‌های تربیت شده این حیوان را ‌جرگه(محاصره) می‌کنند‌ و پس از کشتن آن برخی از قسمت‌های پوست کفتار را به بهانه اثرات جادویی جدا کرده و با قیمت قابل توجهی به افراد ساده لوح می‌فروشند.

وی تاکید کرد: کفتار اگرچه چهره چندان خوشایندی ندارد، اما حیوانی بسیار بی آزار و در عین حال مفید برای انسان‌ها‌ست.

این مسئول توضیح داد: گزارش‌های متعددی مبنی بر تلفات تعمدی کفتار، شکار و به دام انداختن آن به ادارات محیط زیست ارسال شده ‌که در اکثر موارد بخش‌هایی از پوست حیوان کنده شده است.

وی گفت: آمار مستدلی درباره این گونه تلفات وجود ندارد، چراکه افراد خاطی پس از کشتن حیوان و جداکردن بخش‌هایی از پوست، لاشه را به داخل چاه‌های متروکه می‌اندازند.

مدیر اداره طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی تصریح کرد: به نظر می‌رسد فرهنگ سازی گسترده‌ای برای رهایی از خرافات شایع در بین مردم صورت گیرد، مدارس پایه‌های خیلی خوبی برای مطرح کردن این گونه مسائل و مقابله با خرافات این چنینی درباره حیات وحش باشند.

به گفته وی، نقش رسانه‌ها در این فرهنگ سازی و آموزش کلیدی خواهد بود.

‌انتهای پیام

منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران  ایسنا

کشف جدید دانشمندان: ایران منشا کشاورزی در ۱۲ هزار سال پیش بود(+عکس)

کشف جدید دانشمندان: ایران منشا کشاورزی در ۱۲ هزار سال پیش بود(+عکس)
شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۴۳
کد مطلب: 182757
 
نیکولاس کونارد که تحقیقات تحت رهبری او به یافته های جدید ختم شده، می گوید، پس از پیشنهاد یک همکار ایرانی پروژه تحقیقاتی شان ، یک محوطه را به عمق ۸ متر حفر کرده اند و به یک کلونی انسانی متعلق به ۱۲ هزار سال پیش رسیده اند.

بر اساس یافته های جدید باستان شناختی ۱۲ هزار سال پیش در منطقه زاگرس ایران کشاورزی می شده است.

به گزارش عصر ایران به نقل از شبکه خبری " ان بی سی " آمریکا یافته های جدید باستان شناختی در منطقه تپه های چغا گاوانه در اسلام آباد غرب بقایایی از دانه های گندم، جو و عدس را از یک کلونی انسانی متعلق به ۱۲ هزار سال پیش نشان می دهد.

از سال ۲۰۰۹ حفاری هایی به رهبری " نیکولاس کونارد " باستان شناس دانشگاه " توبینگن" آلمان در این منطقه آغاز شده بود.

هدف از این طرح مطالعاتی که "پروژه باستان شناختی زاگرس مرکزی(CZAP)" نام گرفته و یک برنامه تحقیقاتی مشترک بین ایران و انگلیس است، پژوهش در مورد منشاهای یکجانشینی، اهلی گری و کشاورزی در غرب ایران است.

طبق فرضیه پشین دانشمندان، منشا کشاورزی در منطقه ای در غرب " هلال حاصلخیز"( دانشمندان اصطلاح هلال حاصلخیز را به عنوان منشا پیدایش کشاورزی در خاورمیانه نام می برند) در بین عراق و ترکیه و سوریه و اردن می دانستند اما با یافته جدید دانه هایی متعلق به ۱۲ هزار سال پیش به همراه اشیایی از زندگی دوران سنگی انسان در تپه های چغا گاوانه در اسلام آباد غرب در استان کرمانشاه در منطقه زاگرس ، منشا پیدایش کشاورزی های اولیه را به ایران منتقل می کند.

نیکولاس کونارد که تحقیقات تحت رهبری او به یافته های جدید ختم شده،می گوید، پس از پیشنهاد یک همکار ایرانی پروژه تحقیقاتی شان، یک محوطه را به عمق ۸ متر حفر کرده اند و به یک کلونی انسانی متعلق به ۱۲ هزار سال پیش رسیده اند.

کونارد که یک سنگ شناس است صدها دانه جو و گندم و عدس را برای مطالعات بیشتر به همکار خود خانم " سیمون ریئل" در دانشگاه توبینگن آلمان می فرستد و وی در مطالعات بیشتر بر روی این دانه ها متوجه می شود این دانه ها متعلق به ۱۲ هزار سال پیش هستند.

تحقیقات باستان شناسان در منطقه تپه های چغا در اسلام آباد غرب

دانه جو کشف شده زیر میکروسکوپ

ابزارهای سنگی کشف شده از محوطه

منبع : اقتصاد ایران آنلاین

کشورهای عربی در حال خرید هدفمند اجناس تاریخی اصفهان هستند / 25 هزار قطعه تاریخی دارم اما ...

کشورهای عربی در حال خرید هدفمند اجناس تاریخی اصفهان هستند / 25 هزار قطعه تاریخی دارم اما ...

سه شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۲۸

کد مطلب: 121716
 
دو سال پیش به موزه دستبرد زدند. نگهبان های شب را کتک زدند و از موزه سرقت کردند، خیلی شانس آوردیم که برای نگهبانان اتفاقی نیفتاد. به پلیس آگاهی و سازمان میراث فرهنگی مراجعه کردم و اعلام کردم از من سکه و اسکناس دزدیده اند، سفال 5هزار ساله را برده اند. برای کارشناسی به موزه آمدند و گفتند آقای حسین پناه خیلی شانس آورده اید. با اجناسی که شما دارید تا حالا 10 بار باید از شما سرقت می کردند! شما سه میلیون و 700 هزار تومان ماهانه به ما بپردازید تا 2 نفر نگهبان مسلح برای شما بفرستیم.
کشورهای عربی در حال خرید هدفمند اجناس تاریخی اصفهان هستند / 25 هزار قطعه تاریخی دارم اما ...
 
حسین حسین پناه متولد سال ۱۳۳۴ صاحب اولین موزه خصوصی تاریخ و باستان شناسی در اصفهان است.او با ۲۵هزار قطعه شیء در قالب بیش از ۳۰ مجموعه موزه ای استثنایی ساخته است. می گوید که ۵۰ سال سابقه مجموعه داری او به زمانی برمی گردد که تنها هفت سال داشت و به تشویق پدرش تمبر جمع می کرد.

فرد خوش کلام و خوش برخوردی که دغدغه فرهنگ و تمدن ایران را دارد و وقتی که از اشیاء عتیقه و میراث فرهنگی ایران زمین سخن می گوید، برق چشمان اش دیدنی است. برای تاسیس موزه اش قید شرکت بازرگانی و بیست سال زندگی در پایتخت را زده تا موزه اش را در اصفهان و در محله پدری اش برپا دارد.

حسین پناه اگرچه از سازمان میراث فرهنگی گلایه بسیار دارد اما می گوید که عاشق موزه و تک تک اجناسی است که در اختیار دارد و به رغم مشکلات پیش رو در ادامه راهش مصمم است.

آقای حسین پناه برای شروع کمی از خودتان و موزه تان بگویید.
در سال ۱۳۸۴ مجلس شورای اسلامی قانونی را تصویب کرد که طبق آن همه افراد می توانند موزه خصوصی داشته باشند. همان سال اولین مجوز موزه خصوصی تاریخ و باستان شناسی در اصفهان را گرفتم. بعد از کسب مجوز دو خانه قدیمی را برای محل موزه خریداری کردم. ۴ سال مرمت خانه ها طول کشید. خود خانه ها، موزه هستند. ۱۶۷ سال قدمت دارند و سه ویژگی منحصر به فرد دارند: حجاری روی سنگ، گچ بری روی دیوارها و سقف های طرح دار.

اما در مورد خود موزه: یک فوتبالیست را در نظر بگیرید که فوتبال در خون او بوده و در دوران بچگی به دنبال توپ بوده و فوتبال عشق اش بوده. من هم به همین نحو بودم. ۵۰ سال پیش من کلاس اول ابتدایی بودم، تمبر جمع می کردم. از پول توجیبی که پدرم می داد تمبر می خریدم و بعد از ۵۰ سال هنوز کلکسیون تمبرم را دارم و این شاید آغازی بود برای جمع کردن کلکسیون های بعدی. کلکسیون های صوتی، تصویری و... از دبستان تا دانشگاه و از دانشگاه تا رسیدیم به اینجا.



از کلکسیون تان بگویید. چه اشیایی جمع کرده اید؟
۲۵هزار قطعه شیء در قالب بیش از ۳۰ مجموعه در موزه داریم، مجموعه های سکه، اسکناس، تمبر، سفال مفرغ (با هفت هزار سال پیشینه)، انواع تابلوهای ایرانی و خارجی، ظروف قلم زنی، انواع سماور، انواع دوربین عکاسی و فیلم برداری، لوازم صوتی که به جرات می توانم بگویم در سطح خاورمیانه و حتی اروپا حرف برای گفتن داریم.

فقط ۱۲۷۰ تا رادیوی لامپی داریم. ۵۰-۴۰ تا گرامافون ساخت کشورهای مختلف، گرام سیمی، حدود ۱۴۰۰۰ صفحه صوتی گرامافون، اکثر سمفونی های دنیا را داریم به عنوان مثال موسیقی جشن کریسمس یک قرن پیش در انگلیس را داریم.

ساعت های مچی، ساعت های دیواری، ساعت های ایستاده و ساعت های جیبی، بیش از ۴۷۰۰ قطعه عکس و سند و قباله، دستنوشته، موزه مردم شناسی داریم. دستگاهی داریم به نام زرکِشی. مخصوص گلابتون است. دستگاهی ست که طلا را به صورت نخ درمی آورد. انواع ماشین های اداری، کلکسیون کتاب های درسی از دوران امیرکبیر تا سال ۱۳۵۷(۱۵۰ ساله).

موزه تان به طور رسمی افتتاح شده است؟
بله. بعد از کسب مجوز، در سال ۱۳۸۵ محل موزه هنرهای تزیینی اصفهان از طرف مدیرکل وقت میراث فرهنگی اصفهان در اختیار ما قرار گرفت تا زمانی که مرمت محل اصلی موزه تمام شود. در سال ۱۳۸۶ هم به صورت رسمی موزه را در محل کنونی اش افتتاح کردیم.

در دانشگاه در رشته های تحصیلی با گرایش هنر تحصیل کرده اید؟
خیر! من فوق لیسانس بازرگانی دارم. ۲۰ سال شرکت بازرگانی ساختمانی داشتم. بعد از اینکه موزه را تاسیس کردم شرکت را تعطیل کردم. من ساکن تهران و خیابان سهروردی بودم اما به خاطر موزه به اصفهان نقل مکان کردم.

جمع کردن کلکسیون در خانواده شما سابقه داشت؟
نه ؛ به این صورت نبود. مشوق اصلی من در این راه پدرم بودند. ایشان مرا حمایت می کردند و حتی گاهی برایم خرید می کردند.

مجموعه داران معمولاً به دنبال جمع کردن دو سه چیز می روند. علت این همه تنوع در کلکسیون شما چه بوده است؟
محیط و فضا برایم فراهم بود. از کودکی که این کار را شروع کردم پدرم مرا تشویق کرد حتی پول توجیبی مرا اضافه کرد. اوایل فقط تمبر می خریدم. بعدتر پول هایم را جمع می کردم و گرام می خریدم. در دوران دبیرستان وسایل صوتی هم به سبد خریدم اضافه شد. در دوره دانشگاه به خرید اجناس خارجی هم گرایش پیدا کردم. رئیس موزه کالسووی آلمان به همراه یک گروه شش نفره آمدند و قراداد همکاری بین موزه ما و آنها برای برگزاری نمایشگاه در آلمان و ایران امضا شد.

رئیس موزه کالسووی می گفت برای من خیلی جالب است، من فکر می کردم حالا که برای بازدید از یک موزه خصوصی آمده ام احتمالاً تنها شاهد بازدید اجناسی مربوط به فرهنگ ایران خواهم بود اما حالا می بینم که اجناس مربوط به اکثر کشورها در این جا هست.

بنده در جوابش گفتم فرهنگ کشورها برای من هیچ فرقی نمی کند. من به همان اندازه که برای فرهنگ شاخ آفریقا ارزش قائلم برای اروپا، آمریکا، آسیا و هر گوشه جهان ارزش قائلم. ما یک خالق داریم و همه مخلوق او هستیم. سنگ نگاره هایی که ۳۰-۴۰ هزار سال قدمت دارند و در یکی از ایالت های آمریکا هستند و نقوشی که روی کوه ها کشیده اند با سنگ نگاره هایی که در قسمت مرکزی ایران حوالی خمین کشیده شده اند، همخوانی دارند. پس ما نمی توانیم بگوییم فرهنگ ما بالاتر یا پایین تر از آنهاست. همه ساخته دست بشرند و قابل احترام.


کلکسیون تان را چطور جمع کرده اید؟ آیا برای خرید به کشورهای خارجی هم رفته اید؟
هم سفر خارجی رفته ام و هم داخلی. وقتی شما کاری را شروع می کنید مدتی طول می کشد تا در سطح محله، شهر و کشورت شناخته شوی. الان خوشبختانه در اکثر شهرهای ایران مردم از ارزش اجناس قدیمی مطلع اند. این افراد با ما تماس می گیرند چون می دانند که خریداریم و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی اجناس شناسنامه دار می شوند. فروشنده ها معمولاً از فروش راضی هستند چون می دانند که با این کار اجناس شان در کشور باقی می ماند. قبلاً به عناوین مختلف سعی می کردند اجناس را از کشور خارج کنند که یا گیر می افتادند و مجازات می شدند یا اینکه موفق می شدند کالا را از کشور خارج کنند و هویت فرهنگی ایران را از کشور خارج می کردند.

خوشبختانه حالا که از خروج اجناس به خارج از کشور جلوگیری می شود، افراد اشتیاق بیشتری به فروش اجناس شان در داخل کشور دارند. ترجیح می دهند به میراث فرهنگی بفروشند و مخصوصاً از خرید اجناس شان توسط موزه های خصوصی استقبال می کنند. چون افراد از مراجعه به بخش دولتی می ترسند؛ برای اینکه باید در مورد اینکه جنس را از کجا آورده اند توضیحات قانع کننده ای به میراث فرهنگی بدهند.

اما بخش خصوصی مانند پزشک و وکیل است؛ ما جنس را می بینیم قدمت اش را می گوییم و قیمت اش را. فردی که ۲۰ سال شیئی را در خانه نگه داشته و از عرضه اش می ترسد وقتی می فهمد موزه خصوصی راه اندازی شده بسیار راحت مراجعه می کند.


نگهداری این همه شیء با این تنوعی که از آن سخن می گویید، مشکل نیست؟
نگهداری اجناس خیلی سخت است. اکثراً آسیب پذیرند. مثلاً سفال باید در دمای مشخصی نگهداری شود، نقاشی ها همینطور.

در خانه ای که بازسازی کرده اید. تمامی شرایط را برای نگهداری اشیاء در نظر گرفته اید؟
بله! هر آنچه که یک موزه در حد استاندارد جهانی به آن نیاز دارد برای موزه ام پیش بینی کرده ام. ولی به مشکل مالی خوردم و برخی دستگاه ها را نتوانستم تهیه کنم.

پرسنل موزه تان را چطور انتخاب کردید؟
از طریق انجمن موزه داران کشور کلاسی برگزار کردیم. یک دوره شش ماهه مباحث موزه داری را برای دوستان و هنرمندان تدریس کردیم. بعد از پایان دوره از آن ها امتحان گرفتیم و من پرسنل موزه ام را از میان قبول شدگان این دوره انتخاب کردم.

قبل از تصویب قانون و بعد از تصویب قانون در وضعیت شما تغییری ایجاد شده است؟
قبل از تصویب قانون من مجموعه ام را در خانه ام داشتم. دوستان و هنرمندان برای بازدید می آمدند.به تکمیل کلکسیون ام هم مشغول بودم.

رابطه تان با سازمان میراث فرهنگی چطور است؟
اگر میراث فرهنگی، حمایت ها و کمک هایش نبود ما به این مرحله نمی رسیدیم. اما من به عنوان اینکه میراث فرهنگی متولی ۱۰۰ درصدی این مقوله است انتظاراتی داشته ام که برآورده نشده اند. مشکل از میراث فرهنگی اصفهان یا تبریز یا شیراز نیست، مشکل از میراث فرهنگی کل کشور است. شنیده ام که آقای ملک زاده رئیس کل میراث فرهنگی شده اند. من شخصاً از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شدم.

چرا؟ آقای ملک زاده در زمینه میراث فرهنگی تخصص دارند؟
با دیدی که نسبت به ایشان دارم و با شناخت دوری که از ایشان دارم، خوشحال شدم. ایشان در این زمینه تا حدودی سابقه کار دارند. کسی که رئیس میراث فرهنگی می شود باید دلسوز باشد و کار کند. نسبت به هویت فرهنگی ما احساس مسؤولیت داشته باشد. الان سازمان میراث فرهنگی در این وادی ها نیست. در کشورهای خارجی اهمیت زیادی به موزه هایشان می دهند، سازمان میراث فرهنگی از ما نمی پرسد چه می کنید، حتی ما را به چشم رقیب نگاه می کنند.

یکی از دوستان من دو سال پیش روزنامه ای را نشانم داد که نوشته بود در انگلیس فردی موزه جاروبرقی تاسیس کرده و در آن ۱۳۵ جاروبرقی را در معرض دید گذاشته است. دولت انگلیس از این فرد حمایت می کند. مگر از اختراع جاروبرقی چند سال می گذرد که موزه داشته باشد؟ ببینید کشور ما و انگلیس چقدر فرق دارند. الان در اصفهان باید حداقل ۵۰ موزه خصوصی فعالیت داشته باشند.

چند موزه خصوصی در اصفهان هست؟
به نام تاریخ و باستان شناسی فقط موزه ما فعالیت می کند.

شما اطلاع دارید چند موزه خصوصی در اصفهان و در کل ایران وجود دارد؟
نمی دانم. این ها را باید از سازمان میراث فرهنگی بپرسید.


شما با موزه داران خصوصی دیگر در ارتباط نیستید؟
در ارتباط هستم اما اکثر افراد مجموعه دار هستند. موزه دار و مجموعه دار فرق می کنند. موزه دار باید یک سری خصوصیت ها داشته باشد. از نظر کیفیت و کمیت اجناسی که دارد و از نظر سطح سواد و شناختی که نسبت به اجناس دارد باید در سطح بالایی باشد. من ادعایی ندارم اما بعد از پنجاه سال اجناس ام را می شناسم. با تک تک شان زندگی می کنم.

افرادی هستند که فوق لیسانس مرمت از میراث فرهنگی دارند ولی هیچ شناختی نسبت به اجناس ندارند. چون صرفاً مباحث را به طور تئوریک خوانده اند. این فرق می کند با کسانی که این سفال ها را دیده اند، لمس اش کرده اند. کارشناسان نباید کتابی باشند باید عملی کار کرده باشند. ما کارشناسانی داریم که تا جنس را می بینند، قدمت اش را دقیق می گویند، اصل و تقلبی بودن اش را تشخیص می دهند حالا شما بیا و کربن گیری ۱۴ انجام بده.

آلمانی ها که آمده بودند پیشنهاد دادند تمام کلکسیون صوتی مرا بخرند. گفتم هیچ کدامشان را نمی فروشم. پیشنهاد دیگری مطرح کردند که ما اجناسی که از کشور شما داریم اعم از سفال و مفرغ و سکه را به شما می دهیم، این رادیوگرام ها را که مربوط به کشور خودمان است از شما می خریم. من پذیرفتم. ولی وقتی فکرش را کردم قیدش را زدم چون از مشکلات اش ترسیدم، چون فرد دلسوزی نداریم که با او مشورت کنم و ماجرا را به او بگویم و او از من در این راه حمایت کند تا اجناسی را که مربوط به پیشینه تاریخی ایران است و به ناحق از کشورم خارج شده به ایران بازگردانم و وصله ای به من نچسبانند.

حمایت های میراث فرهنگی بسیار مهم است. ما پشتوانه فرهنگی عظیمی داریم. آنها می آیند فیلم ۳۰۰ را می سازند. چرا ما باید به آنها اجازه دهیم که چنین فیلمی را بسازند؟ یا سریال حریم سلطان را ببینید. به این وسیله برای خودشان فرهنگ سازی می کنند. عرب ها سه سال است به اصفهان آمده اند و جنس می خرند. نباید خوشحال شویم که خنجر ۵۰ هزار تومانی را ۲ میلیون می فروشیم چون ما با این کار فرهنگ و میراث تاریخی مان را می فروشیم.

آنها دارند در امارات موزه تاسیس می کنند، اجناس فولادی را از ایران می خرند و به نام خودشان ثبت می کنند. امارات ۵۰ سال است که از زمان تاسیس اش می گذرد، پیشینه تاریخی ندارند. ما نباید همیشه از دولت توقع داشته باشیم. منِ نوعی باید خودم در زمینه فرهنگی قدم بردارم، نباید چشم امیدم را به دیگران بدوزم. اگر عشق و علاقه به فرهنگ ایران و احساس مسؤولیت وجود داشته باشد می توان مثمر ثمر بود.

منِ حسین پناه اعتقادم این است که درست نیست ۷۰-۶۰ سال از خدا عمر بگیرم و از موهبت هایش استفاده کنم و بعد بمیرم و همه چیز تمام شود. مرگ زمانی خوب است که آدمی اثر و ردّی از خودش بر جای بگذارد. هر کس در جایگاه خودش اگر احساس مسؤولیت کند وضعیت تغییر خواهد کرد.

مردم اصفهان شما را به عنوان موزه دار خصوصی می شناسند؟
اهالی هنر کمابیش مرا می شناسند. اما عامه مردم نه. این هم یک وظیفه دیگر میراث فرهنگی است که به نظرم در اجرای آن کوتاهی کرده است. میراث فرهنگی از یک آگهی تلویزیونی حتی در شبکه استانی هم دریغ کرده است.

با توجه به اینکه افراد زیادی از کشورهای مختلف برای بازدید اصفهان می آیند، آیا شما تا به حال میزبان توریست های خارجی بوده اید؟
خیر! موزه ما را نمی شناسند. باز هم جا دارد که گله ای از میراث فرهنگی کنم. آن ها مهمان خارجی دارند و می توانند موزه ما را به توریست ها معرفی کنند.

آیا موزه شما در لیست آثار تاریخی شهر اصفهان ثبت شده است؟
خیر. کسی پیدا شود و به مسؤولان بگوید شمایی که برای موزه من مجوز صادر کرده اید، در قبال من مسؤولیت دارید. چرا برای فلان روستا که چند شتر برای بازدید گذاشته، تبلیغ اینترنتی می کنید و پوستر چاپ می کنید ولی برای موزه تاریخ و باستان شناسی با ۲۵هزار قطعه شیء این کار را انجام نمی دهید؟ درد من این است.

موزه چهلستون در ایام عید روزانه ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر بازدیدکننده دارد، چه اتفاقی می افتد اگر پوستری از موزه ما بزنند که فقط مردم بدانند چنین موزه ای وجود دارد؟ این وظیفه سازمان میراث است که اگر پیگیر اصل ۴۴ است و می خواهد اصل خصوصی سازی را رونق بخشد از امثال من حمایت کند.


شما از چه راه هایی برای برقراری ارتباط با مردم و جذب مخاطب استفاده کرده اید؟ به خاطر تشابه اسمی با حسین پناهی حتی پیدا کردن نام شما در اینترنت مشکل است.
دو ویدئوی کوتاه برای معرفی موزه ساختیم. به دوستان سفارش دادم که بسازند. آن ها را روی سایت یوتیوب قرار دادیم. صفحه ای برای موزه در فیس بوک ساختیم که علاقمندان را در جهت شناخت موزه یاری کنیم. سعی کردم سایت موزه را راه اندازی کنم. اما احساس کردم افرادی که می خواهند سایت را طراحی کنند آنچه را مدنظر من است تحویلم نخواهند داد. اخلاق خودم هم طوری ست که وقتی می خواهم چیزی بخرم یا بهترین اش را می خرم یا اینکه نمی خرم. می خواهم سایت مجموعه استثنایی و در حد موزه باشد. دوست دارم به دو زبان انگلیسی و فارسی باشد. امیدوارم به زودی بتوانیم راه اندازی اش کنیم.

برنامه های فرهنگی هنری خاصی در موزه تان برگزار می کنید؟
در حوض خانه موزه جلسات حافظ خوانی داریم. شاهنامه خوانی در حیاط موزه برگزار می شود. جشن مهرگان را برگزار می کنیم. امسال هم قصد داریم با همکاری آقای رضا بهرامی نژاد و دوستان هنرمندشان جشن شب یلدا را برگزار کنیم. از نظر کاری با دانشگاه هنر اصفهان ارتباط داریم. دانشجویان مرمت به موزه مراجعه می کنند و ما سفال، مفرغ، خنجر یا تابلوهای نقاشی را در اختیارشان می گذاریم و برای تزشان روی اینها تحقیق می کنند و کارشان که تمام شد اجناس را برمی گردانند.

مشکلی در استرداد اجناس برایتان به وجود نیامده است؟
مشکل که هست، مثلاً یک بار مفرغ مان گم شد. ولی با این حال این کاری است که باید انجام شود. باید روی فرهنگ و اشیای باستانی تحقیق شود. شیوه های حفظ و نگهداری را به امانت گیرندگان آموزش می دهیم که به شیء کمتر آسیب وارد شود. جالب اینجاست که خودِ میراث فرهنگی اشیای تاریخی را در اختیار دانشجویان نمی گذارد و اعلام می کنند که اجازه چنین کاری را ندارند.


جایی خواندم شما پیشنهاد وام ۳۰ میلیارد ریالی را برای انتقال موزه تان به تهران نپذیرفته اید. چرا؟
بله. چنین پیشنهادی داشتم. حتی پیشنهاد دادند علاوه بر این مبلغ، مکان هم برای موزه در اختیارم می گذارند. اما من حس ناسونالیستی ام گل کرد و گفتم من اگر می خواهم قدمی بردارم باید در شهر خودم و در محله پدری ام باشد. محلی که اکنون موزه در آن قرار دارد جزو قدیمی ترین محله های اصفهان است و در بافت قدیمی شهر قرار دارد. من دو خانه بسیار قدیمی را خریدم و با هزینه شخصی آن ها را مرمت کردم.

میراث فرهنگی برای مرمت خانه ها به شما کمک کرد؟
بله. ما را معرفی کردند تا بتوانیم وام بگیریم. ۵۰۰ میلیون وام گرفتیم. بیش از یک میلیارد هزینه مرمت خانه ها شد. ۷۰۰ میلیون اش را گفتند خودمان باید بپردازیم؛ ۵۰۰ میلیون اش هم که وام بانکی بود. ۵۰۰ میلیون هم هزینه خرید خانه ها کرده بودیم و خودمان پرداختیم. حالا هم قسط های بانک عقب افتاده اند و به مشکل شدیدی برخورده ایم. میراث فرهنگی هم هیچ حمایتی نمی کند. البته سه ماه پیش استاندار اصفهان برای بازدید از موزه تشریف آوردند و قریب به چهار ساعت وقت گذاشتند.

دکتر ذاکر اصفهانی وقتی متوجه مشکلات ما شدند، به معاون شان دستور دادند که ۱۰۰ میلیون بودجه از تهران درخواست کنند تا میراث فرهنگی اصفهان از ما خرید کند. بودجه اختصاص یافت و ما خیلی خوشحال شدیم. اما سرپرست موقت میراث اصفهان به استانداری رفت و بودجه را صرف میدان انقلاب اصفهان کرد و گفت از ردیف بودجه دیگری به آقای حسین پناه بدهید. به ما چیزی تعلق نگرفت.
من می خواستم اجناسی را که به جان ام بسته اند به میراث فرهنگی بفروشم و قسط وام بانکی را بپردازم اما متاسفانه محقق نشد چون دغدغه میراث فرهنگی ایران را ندارند و تخصص لازم برای این کار را ندارند.

یعنی ترجیح دادید موزه تان در اصفهان باشد تا اینکه در تهران باشد ولی از اندک حمایت میراث برخوردار باشید.
ترجیح می دادم. ولی حالا دیگر نه. من با سیاست کاری نداشته ام و هیچ وقت دنبال رابطه با مسؤولان نبوده ام. ولی حالا دلم می خواهد کسی پیدا شود که عرق ملی داشته باشد و دغدغه پیشینه تاریخی و میراث فرهنگی ایران را داشته باشد این مصاحبه را بخواند و جایی را در اختیار من بگذارند، من موزه ای را در تهران تاسیس می کنم که نه تنها در ایران بلکه در خاورمیانه حرفی برای گفتن داشته باشد هر تعهدی هم بخواهند، می دهم.

از درآمد موزه هم چیزی نمی خواهم فقط مدیریت اش با من باشد. مجوز کافی شاب و چایخانه سنتی و ... هم داریم که پولسازند. اما من هیچ وقت دنبال شان نرفته ام چون کارم فرهنگی ست و دغدغه ام چیز دیگری است. این مدت تنها هزینه کرده ام. موزه من ۵-۴ نفر نگهبان شب دارد که بالاخره هزینه دارند.

دو سال پیش به موزه دستبرد زدند. نگهبان های شب را کتک زدند و از موزه سرقت کردند، خیلی شانس آوردیم که برای نگهبانان اتفاقی نیفتاد. به پلیس آگاهی و سازمان میراث فرهنگی مراجعه کردم و اعلام کردم از من سکه و اسکناس دزدیده اند، سفال ۵هزار ساله را برده اند. برای کارشناسی به موزه آمدند و گفتند آقای حسین پناه خیلی شانس آورده اید. با اجناسی که شما دارید تا حالا ۱۰ بار باید از شما سرقت می کردند! شما سه میلیون و ۷۰۰ هزار تومان ماهانه به ما بپردازید تا ۲ نفر نگهبان مسلح برای شما بفرستیم. سؤالی که از مسسولان دارم این است که من که کار فرهنگی می کنم و زندگی و سرمایه ام را در این راه گذاشته ام آیا برای تامین امنیت موزه هم باید هزینه بپردازم. استانداری و فرمانداری، نیروی انتظامی و میراث فرهنگی این همه نیرو دارند، نمی توانند حداقل در تامین امنیت موزه یاری ام کنند؟ آیا من باید از نگرانی خودم هم شب ها در موزه بمانم؟

در این سال ها سعی نکردید با مسؤولان ملاقاتی داشته باشید تا از فشار مشکلات شما کاسته شود؟
دو سه بار تقاضای ملاقات با رئیس جمهور کرده ام. نامه نوشته ام. اما حتی جواب نامه ام را هم نگرفته ام. آقای احمدی نژاد کسی هستند که خیلی پشتکار دارند. باید منصف باشیم. خیلی فعال هستند. من تا به حال سه بار نامه نوشته ام آخرین نامه ای که نوشتم یک ماه پیش بود؛ آقای احمدی نژاد برای بازدید از مسجد جامع اصفهان آمده بودند که در یونسکو ثبت جهانی شده است. من از ایشان انتظار دارم. من در حد خودم دِین خودم را به مملکت ام ادا می کنم. رئیس جمهور در قبال رایی که مردم به او می دهند باید کار کند. نامه آخری که برای رئیس جمهور نوشتم، روی پاکت درشت نوشتم" تو رو خدا جواب بدید" واقعاً دیگر نمی دانم باید چکار کنم.


تقاضای شما از آقای احمدی نژاد چیست؟

من مشکلات مالی دارم. جنس هم خیلی زیاد دارم. صغیر نیستم و انتظار صدقه هم ندارم. من اجناس ام به جان ام بسته اند، دلم نمی آید بفروشمشان. کمکم کنند. من دست به دامان ریاست جمهوری شدم که بزرگ ترین قدرت اجرایی کشور است، اما تاکنون هیچ جوابی نگرفتم.

تا به حال پیش آمده کسی از شما بپرسد چرا فلان مجموعه را ندارید؟
سال گذشته با من تماس گرفتند و گفتند کلاس چهارم ابتدایی را برای بازدید به موزه شما خواهیم آورد. پرسنل موزه ما فوق لیسانس تاریخ و باستان شناسی هستند مرا بر حذر داشتند که بچه ها ممکن است خسارت بزنند و خرابی به بار آورند. من گفتم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، روزی که بچه ها می آیند هم هیچ کدام تان را لازم ندارم. خودم می خواهم برای تک تک شان توضیح بدهم، صاحبان اصلی این موزه این بچه ها هستند. این ها آینده سازان فردای ایران هستند.

بچه های مدرسه که آمدند در حیاط موزه مجسمه های حضرت موسی(ع) و حضرت محمد(ص) را دیدند. داشتم برایشان از قدمت محل موزه صحبت می کردم که یکی از آنها پرسید چرا تندیس امیرکبیر را نگذاشته اید؟ من باورم نمی شد که امیرکبیر را بشناسند. من آن روز از آن پسربچه خجالت کشیدم. بازدید بچه ها که از موزه تمام شد با همکار نقاش ام تماس گرفتم و از او خواستم تا فردای آن روز قبل از ظهر برای موزه تابلویی از امیرکبیر بکشد. بعد با مدیر مدرسه تماس گرفتم و از او خواستم به موزه بیاید. وقتی مدیر تابلوی نقاشی را دید، شوکه شد و رفت و بچه ها را دوباره با خودش آورد. ما با این نسل طرفیم.

برای کسی که ابتدای راه است و می خواهد موزه خصوصی راه اندازی کند، چه پیامی دارید؟
اگر واقعاً بدانم آن فرد با تمام دلش می خواهد این کار را انجام دهد و همدرد خودم است و دغدغه فرهنگ ایران را دارد با تمام توان کمک اش می کنم. راه هایی را که خودم رفته ام و انتهای اش چیزی جز بن بست نبوده برایش تشریح می کنم تا او راه های دیگر را امتحان کند. کوتاه ترین مسیر را به او نشان می دهم. هر شهری که باشد برایم فرقی ندارد، اگر بدانم یک موزه خصوصی دیگر در این کشور راه اندازی می شود، با تمام وجودم یاری اش می کنم.

کدام مجموعه تان را خودتان بیشتر دوست دارید؟
نمی توانم بگویم. هر کدام را بگویم در حق بقیه شان اجحاف کرده ام. شما سفال های ما را ببینید، سفال هایی با قدمت هفت هزار سال! با یکسری از اساتید و دانشجویان فوق لیسانس تاریخ و باستان شناسی در حال مستندسازی تاریخ این سفال ها هستیم تا همه دنیا بدانند که قدمت این سفال ها چقدر است. سؤال سختی پرسیدید. شاید بتوانم بگویم رادیوها را بیشتر دوست دارم.

برای چند سال آینده چه فکرهایی برای موزه تان دارید؟ این مجموعه چه سرانجامی خواهد داشت؟
خودم به شخصه علاقه داشتم موزه ام در اصفهان بماند. ولی حالا که اینجا هستم دلم می خواهد موزه ام را به تهران بیاورم. با توجه به مشکلات و فشارهای مختلفی که بر من وارد شده، اگر شهرداری کمک کند و جایی را در اختیارم بگذارد و به من اجاره بدهد، موزه را به پایتخت منتقل می کنم. هیچ هم نمی خواهم. حاضرم با مشارکت شهرداری این موزه را تاسیس کنم، حتی حاضرم نام حسین پناه را هم بردارم. فقط دل ام می خواهد مدیریت موزه را به خودم بسپارند. هدف من این است که این موزه وجود داشته باشد تا مردم بیایند و بازدید کنند.

اگر رئیس سازمان میراث فرهنگی بودید چه می کردید؟
پاسخ سؤال شما سخت است. من در این حد نیستم که رئیس میراث فرهنگی باشم، ولی می توانم مشاور خوبی برای رئیس باشم. حرف دل مردم را می دانم. نارسایی ها و مشکلات این حوزه را می شناسم. اگر رئیس میراث بودم تمام بودجه ام را به خرید اشیای باستانی اختصاص می دادم و بعد دنیا هنر ایران را می دید و درک می کرد و از نظر اعتبار جهانی رتبه اول به ایران اختصاص می یافت.

نمی دانم چرا این کار را نمی کنند؟ نمی دانم چرا همه چیز را با سیاست مخلوط می کنند. من اگر رئیس سازمان میراث فرهنگی بودم برجی را در حد برج میلاد موزه می کردم. هر طبقه اش را هم یک نوع شیء می گذاشتم. یک طبقه سفال، یک طبقه مفرغ، یک طبقه جواهر، موزه ای مثل لوور فرانسه و حتی از آن برتر می شد. اصلاً چنین موزه ای را به عنوان موزه خصوصی ایران تاسیس می کردم. مجموعه دارهایی را می شناسم که اجناسی دارند که حتی موزه ملی ندارد.

منبع: عصر ایران


منبع : اقتصاد ایران آنلاین