ایران زمین

دیدنیها وزیباییهای ایران . همه جای ایران زیباست ، دوام زیبایی درحفظ ونگهداریست. نه درتخریب دستکاری

ایران زمین

دیدنیها وزیباییهای ایران . همه جای ایران زیباست ، دوام زیبایی درحفظ ونگهداریست. نه درتخریب دستکاری

روستایی عجیب با نام ایستا

روستایی عجیب با نام ایستا
ثبت شده در تاریخ 20-فروردین-1390 -- تعداد بازدید : 1216 بار
گزارشی خواندنی از مرموزترین روستای ایران!



به گزارش مهر، سکوت حکمفرماست و کسی کاری به کار کسی ندارد. در کوچه ها اثری از رد پای تکه آهنهایی که در شهر "خودرو" نامیده می شود نیست. مردمانی که چون تابلو نقاشی زندگی و آداب و رسوم گذشته را در عصر ارتباطات یدک می کشند.
نه تنها شبها پای تلویزیون نمی نشینند که به شب نشینی هم اعتقادی ندارند. عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و... برای آنان معنا و مفهومی ندارد.
مهمان نواز هستند به شرطی که احدی از زنان قصد ورود به روستای آنان را نداشته باشد. همانطور که تا کنون کسی از دنیای بیرون زنان آنان را ندیده است. متمول هستند و از طریق فروش زمینهای پدریشان در تبریز روزگار می گذرانند.
شناسنامه ندارند و جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمی آیند. هیچگونه خدمات دولتی را دریافت نمی کنند.
جایی که هرگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند
اینجا ایستا است؛ مرموزترین روستای ایران! جایی که هیچگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند و بدون آب لوله کشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشین آلات، وسایل ارتباطی و ... زندگی می کنند.
گروهی از پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی، فقیه مشهور دوره مشروطه که با الهام از آرای تجددستیز او چنین زندگی را در زمانه تسلط مدرنیته سامان داده‌اند.
میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که در هر دو حیطه نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاور‌هایش تاکید می‌کرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا می‌داد.
اهالی روستای ایستا واقع در شرق طالقان اوقات شرعی نماز را با شاخصه‌های خود استخراج کرده و آغاز و پایان ماه مبارک رمضان را نیز با رویت خویش تعیین می‌کنند، به رویای صادقانه معتقدند، آنان به شدت منتظر ظهور امام مهدی ‌(عج) هستند.
فرزندان آن بعد از رسیدن به سن تکلیف مختارند که با آنان زندگی کنند یا به شهر تبریز بازگردند، هیچگونه فعالیت‌ سیاسی و اجتماعی نداشته و باورهای خود را تبلیغ نمی‌کنند.
اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند
اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند و از امکانات رفاهی جدید مانند آب لوله کشی، گاز، برق، تلفن، رادیو و تلویزیون و... استفاده نمی‌کنند.
کودکان آن روستا به سبک سنتی و مکتب خانه‌ای با فراگیری دروسی همانند واجبات و محرمات فقهی، خوشنویسی و اصول عقاید سواددار می‌شوند.
ساعت مچی و دیواری در محل زندگی "اهل توقف" وجود ندارد و سیمان و آهن در معماری خانه‌های آنان به کار نرفته است.
آنان به نحو اسرارآمیزی از مردم فاصله می‌گیرند و کمتر کسی را به خانه خود راه می‌دهند.
از هر نوع مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری می‌کنند و با این عزلت گزینی و انتخاب زندگی رهبانی، هاله‌ای از شایعات و سخنان عجیب را در اطراف خود پراکنده‌اند.

اهالی بومی طالقان که به درستی نمی‌دانند اینان از کجا آمده‌اند و چه مرام و مسلکی دارند، گاه آنان را اسماعیلی مذهب و زمانی دراویش ترک دنیا گفته قلمداد می‌کنند که در انتظار ظهور امام مهدی (آخرین پیشوای شیعیان) هستند.



منبع : پی سی آنلاین

مجموعه عتیقه ایران از بلژیک وارد تهران شد

مجموعه عتیقه ایران از بلژیک وارد تهران شد

مجموعه اشیاء عتیقه ایران پس از رای دادگاه بلژیک با حضور معاون رییس جمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی وصنایع دستی و گردشگری وارد ایران شد.

کد خبر: ۴۶۱۰۷۶
تاریخ انتشار: ۰۵ دی ۱۳۹۳ - ۰۱:۱۸ - 26 December 2014
مجموعه اشیاء عتیقه ایران پس از رای دادگاه بلژیک با حضور معاون رییس جمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی وصنایع دستی و گردشگری وارد ایران شد.

به گزارش ایرنا، 349 قلم اموال میراثی ایران از بلژیک پس از 33 سال پیگیری و یک سال دیپلماسی فعال حقوقی از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به ایران انتقال یافت.

این اشیا که به کشور بازگردانده شد، متعلق به اواخر هزاره دوم و هزاره اول قبل از میلاد مسیح بوده و حدود 3 هزار سال قدمت دارد و به زودی این اموال در موزه ملی ایران درمعرض دید عموم قرار خواهد گرفت.

دیوان عالی کشور بلژیک در شهر «لی پژ» در دعوای مربوط به اشیاء عتیقه «خوروین» درمحدوده ساوجبلاغ به نفع دولت ایران رای داد.

رای دادگاه بلژیک با تدابیر حقوقی لازم و طی یک هماهنگی فشرده که با سازمان میراث فرهنگی و وزارت خارجه به اجرا در آمد صادر شد. اشیای مذکور از موزه «سنکانتر» به سفارت مسترد شد.

موضوع پرونده مربوط به خروج غیرقانونی 349قلم اشیاء و آثار باستانی مکشوفه از ناحیه «خوروین» است که به دوره اواخر هزاره دوم و هزاره اول قبل از میلاد مربوط می شود.

در سال 1344 یک خانم فرانسوی به نام« وولف کاریوس» که به علت ازدواج با یک ایرانی به نام پروفسور ملکی، ملیت ایران کسب نموده و قریب 18 سال در ایران زندگی می کرده ، از طریق یک دیپلمات بلژیکی ، از اقوام نامبرده به تدریج از کشور خارج شده است.

پس از این که دولت ایران از وجود این اشیاء عتیقه در موزه ای در شهر «گنت» در بلژیک مطلع شد، در سال 1360 در محاکم بلژیک طرح دعوی نمود و اعلام کرد این اشیاء تاریخی و آثار ملی به صورت قاچاق و غیر قانونی از کشور خارج شده و متعلق به دولت است و باید به ایران مسترد شود.

دادگاه بدوی قرار توقیف اشیاء مذکور را صادر کرد اما این فرانسوی الاصل (خانم ملکی ) با ادعای مالکیت اشیاء تاریخی به این قرار توقیف اعتراض کرد و قاضی بلژیکی در شهریور 1361 اشیاء عتیقه را تا پایان دادرسی مطروحه و تا تعیین تکلیف مالکیت آنها در اختیار موزه «سنکانتر» بروکسل قرار داد.

دولت ایران خواهان بازگشت این اشیاء به کشور به دلیل خروج غیرقانونی آن و عدم رعایت قوانین و مقررات کشور مربوط به حفظ آثار ملی و سایر قوانین کشور شده بود.

در جریان دعوی، خانم ملکی، دولت بلژیک و پروفسور واندنبرگ را نیز به دادرسی جلب نمود و مدعی شد که پروفسور واندنبرگ، از باستان شناسان معروف بلژیکی که قبل از آغاز اقدامات قضایی بنا به دستور وی ، اشیا عتیقه مورد بحث را در بخش باستان شناسی دانشگاه گنت تحت سرپرستی خود نگه داری می کرد، با هماهنگی وزارت خارجه بلژیک، وی را از دستیابی به اموال خود محروم نموده است تا دولت ایران فرصت یابد دعوی خود را در مراجع بلژیک مطرح نماید.

خانم ملکی و آقای واندنبرگ در اثنای دعوی فوت کردند اما ورثه آنها دعوی را ادامه دادند. البته دادگاه، ادعای خانم ملکی نسبت به جلب دولت بلژیک و ورثه واندنبرگ به دادرسی را نیز وارد ندانست.

طبق محتویات پرونده، این خانم فرانسوی الاصل (خانم ملکی) مدعی بود این اشیا را در یک حفاری مجاز علمی و با مجوز مسوولان وقت دولت ایران کشف نموده و قسمتی را نیز از فروشندگان محلی در ایران خریداری کرده و حتی فاکتور خرید در دست دارد و بنابراین مالک قانونی این اشیا محسوب می شود.

وی مدعی بود مقامهای وقت ایران (در دهه 40 و 50) از جمله وزیر وقت فرهنگ، از علاقه وی به اشیا عتیقه منطقه خوروین و جمع آوری یک مجموعه ارزنده، تشکر کرده اند. علاوه بر این، وی مدعی بود که اساسا ادعای ایران مشمول مرور زمان نیز شده است.

استدلال های حقوقی ایران در مقابل دولت جمهوری اسلامی ایران استدلال می کرد که اشیا مذکور جنبه میراث فرهنگی و آثار ملی دارد و متعلق به دولت است و به صورت غیر قانونی از کشور خارج شده و مالکیت خانم ملکی مشروع نیست.

به علاوه اشیاء مکشوفه هرگز به مقامات ایرانی گزارش و معرفی نشده، در صورتی که طبق قانون ایران، کلیه افراد کاشف یا غیر کاشف که اشیاء باستانی و آثار ملی در دست دارند، موظفند هنگامی که این قبیل اشیاء و آثار ملی را به دست می آورند، مراتب را به مقامات ذی صلاح ارائه و گزارش نمایند تا تکلیف آن روشن شود.

دادگاه مرحله بدوی در بلژیک در سال 1377 دعوای ایران مبنی بر مالکیت و استرداد این اشیاء به ایران را رد نمود. به نظر قاضی دادگاه مذکور، قوانین ایران من جمله قانون حفظ آثار ملی نشان نمی دهد که ایران به اشیاء و آثار باستانی مکشوفه در منطقه خوروین، حق مالکیت داشته باشد.

ایران از این رای، استیناف خواهی کرد و دادگاه استیناف «لی یژ» نهایتا پس از تبادل لوایح متعدد و کارشناسی های مکرر و جلسات دفاعیات شفاهی که تا سال 1392 طول کشید، به علت مرور زمان، بار دیگر ادعای جمهوری اسلامی ایران را رد کرد. اما دولت ایران و سازمان میراث فرهنگی از پیگیری دست نکشیدند و از این تصمیم فرجام خواهی کرد و موضوع به دیوان عالی کشور بلژیک ارجاع گردید.

در اثر تلاش و دفاعیات حقوقی که به عمل آمد و به دنبال جلسه رسیدگی مهر ماه 1392 در دیوان عالی کشور بلژیک، رای دادگاه استیناف (مبنی بر شمول مرور زمان نسبت به ادعای مالکیت ایران) نقض شد و پرونده به شعبه دادگاه استیناف هم عرض در «لی یژ» احاله گردیده تا مجددا به ادعاهای ایران رسیدگی نماید.

اینک دادگاه استیناف «لی یژ» به موجب رای آبان 1393 ادعاهای خانم ملکی را رد کرده و مالکیت جمهوری اسلامی ایران روی مجموعه اشیا عتیقه و آثار باستانی خوروین را محرز دانسته و حکم کرده که مجموعه مزبور باید به دولت ایران مسترد شود.

منبع :  تابناک

دیـدنی های استان یـزد؛ دومیـن شهر تاریـخ

دیـدنی های استان یـزد؛ دومیـن شهر تاریـخ

 





یزد اولین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی جهان بعد از شهر ونیز ایتالیاست. استان یزد از سرزمینهای کهن و تاریخی ایران زمین و از نظر جغرافیایی در منطقه جنوب شرق ایران و همچنین مرکز ایران واقع شده است. شهر تاریخی یزد به شهر بادگیرها معروف است و به تحقیق، نسبت به سایر شهرهای مرکزی ایران دارای بیشترین تعداد بادگیر است. در این شهر، مرتفع ‌ترین بادگیر جهان یعنی بادگیر باغ دولت آباد با ارتفاع در حدود ۳۴ متر وجود دارد.

این شهر که به جز "شهر بادگیرها" به "شهر دوچرخه‌ها" نیز معروف است، در منطقه‌ای خشک و بیابانی قرار گرفته است. شهر یزد بین رشته‌های شیرکوه و خرانق و در دشتی گسترده به نام دشت یزد اردکان قرار گرفته ‌است. آبادانی یزد از سدهٔ "پنجم هجری" به بعد بوده و اتابکان فارس از مهم‌ترین عوامل پیشرفت این شهر در سده‌های گذشته به‌شمار می‌روند.

واژهٔ یزد در لغت به معنای مقدس و پاک بوده و وجه‌تسمیهٔ این شهر، سرزمین مقدس و شهر خداست. یزد پناهگاه بسیاری از دانشمندان و بزرگانی بوده که در زمان حملهٔ مغولان به ایران در سده‌های هفتم و هشتم هجری، این شهر را سکونتگاه و محل زندگی خود قرار داده بودند. در این ایمیل تنها به بخشی از ده‌ها مکان دیدنی و تاریخی این استان پرداخته شده است.


مسجد جامع یزد

بر اساس اسناد تاریخی مسجد جامع یزد را بر جای آتشگاه ساسانی ساخته‌اند و سنگ بنای آن توسط علاءالدوله گرشاسب نهاده شده و بنای اصلی مسجد کنونی، از آثار سید رکن الدین محمد قاضی است. این بنا از لحاظ خوابیدگی گنبد، سردر رفیع و بلند و کاشی‌کاری‌های زیبا و منحصر به فرد، شهرت دارد.
 


مجموعه امیر چخماق

امیر جلال‌الدین چخماق شامی در دوره تیموریان، به امر شاهرخ تیموری حکومت یزد را بر عهده گرفت. او با کمک همسرش فاطمه خاتون در این مکان، میدان‌گاهی و در اطراف آن آب انبار، خانقاه، مدرسه، کاروانسرا، چاه آب، بازار و از همه مهمتر مسجد امیر چخماق را بنا کرد. تاریخ بنای آن مربوط به قرن نهم هجری قمری می‌باشد.
 


بقعه سید رکن الدین

سید رکن‌الدین محمد قاضی عارف و دانشمند قرن هشتم هجری قمری، مدرسه رکنیه را بنا کرد. در کتب تاریخی یزد، از این مدرسه و قسمت‌های مختلف آن مانند رصدخانه، دارالکتب با سه هزار جلد کتاب، دارالسیاده و دارلادویه یاد شده است. اکنون از آن مدرسه، بقعه‌ای باقی مانده که مدفن خود سید رکن‌الدین است.
 


زندان اسکندر یا مدرسه ضیائیه

این بنا از آثار ضیاءالدین حسین رضی پسر شرف‌الدین علی یزدی است که در سال ۶۳۱ هجری قمری آن را بنیان نهاد و بنای آن در سال ۷۰۵ هجری قمری توسط پسرانش به اتمام رسید. گنبد این زندان یا مدرسه که از پای تا سر از خشت خام ساخته شده، دارای تزئینات و آرایش گچ‌بری نقاشی با آبرنگ طلایی و لاجوردی بوده که در حال حاضر قسمت‌هایی از آن بر روی گچ سفید باقی مانده است.
 


آتشکده زرتشتیان

یزد با وجود داشتن آتشکده‌های فراوان از گذشته به عنوان منطقه مذهبی برای زرتشتیان و افراد علاقمند به دین زرتشت محسوب می‌شود. از معروف ترین بناهای زرتشتیان، آتشکده یزد است که گفته می‌شود قدمت آتش آن به ۱۵۰۰ سال می‌رسد. بنای تازه در سال ۱۳۱۳ هجری شمسی تحت نظارت و سرپرستی ارباب جمشید امانت ساخته شده است.
 


سرزمین آتشکده‌ها

آتشکده یزد محل نگهداری آتش مقدس زرتشتی در شهر یزد و نیایشگاه زرتشتیان ساکن در این شهر است. ساختمان اصلی آتشکده بر ارتفاعی حدود ۲۱ متر از زمین و در میان حیاط بزرگی که درختان همیشه سرسبز سرو و کاج آن را پوشانده، قراردارد. نگاره فروهر و سرستون‌های سنگی آن زیبایی ویژه‌ای بدان بخشیده و روبروی این بنا حوض آبی قرار دارد. اینکه آتشکده‌ها کنار آب باشند از خصوصیت‌های آتشکده‌ها بوده است.
 


آب انبار شش بادگیری

آب انباری قدیمی با شش بادگیر که در محله تل قرار دارد. این بنا دارای دو ورودی در شمال و جنوب مخزن آب است و مخزن اصلی آب انبار، گنبد تخم مرغی شکلی دارد. ساختمان ۵۵ پله دارد که بین پله‌های ۲۵ و ۲۶ آن از بالا، یک هشتی با سنگ فرش آجری قرار دارد و طاق بعد از هشتی شروع می شود. ارتفاع بادگیرها ۱۰ متر است.
 


مجموعه مارکار

این مجموعه شامل: مدرسه، پرورشگاه، آب انبار و برج ساعت است که در محله تل شهر یزد قرار دارد. این مجموعه به خواست پشوتن جی سابایی مارکار، از زرتشتیان مقیم هندوستان ساخته شد. ساختمان دارای ۲ قسمت است: آموزشگاه که ۱۸ اتاق و پرورشگاه ۳ سالن خواب و یک سالن با گنجایش ۸۰۰ کودک را دارد. برج ساعت مارکار که به یادبود فردوسی شهرت دارد، در سال ۱۳۲۱ ساخته شد و توسط بانی آن به این ساختمان اهدا شد.
 


خانه قدیمی لاری‌ها

خانه لاری‌ها با توجه به نوع شغل و تمکن صاحب خانه از دو قسمت تشکیل می‌شد و هر قسمت عملکرد خود را داشت. اندرونی به عنوان ماوا و مسکن محارم و بیرونی به اسکان و پذیرایی میهمانان اختصاص داشت. از قسمت شمالی به عنوان زمستانه و از قسمت جنوبی به عنوان تابستانه استفاده می شد. در پاییز به عنوان بهار خواب استفاده می‌شد.
 


خانه ملک التجار

این خانه در حدود ۱۲۰ سال قبل در یکی از بازارهای مهم شهر، ساخته شده و متعلق به ملک‌التجار است. ورودی خانه دارای کوچه‌ای دراز و باریک با دیوارهای بلندی است. تزئینات داخلی اتاق‌های آن دست کمی از خانه‌های قدیمی دیگر ندارد. این خانه در حال حاضر تبدیل به مهمانسرای سنتی شده است.
 


خانه رسولیان

این خانه در محله سهل بن علی در مرکز بافت قدیم شهر یزد قرار دارد. این بنا در سال ۱۲۸۳ هجری شمسی مصادف با سال‌های آخر حکومت سلسله قاجار، به همت حاج میرزا کاظم رسولیان و به دست استاد محمد حسن محمد رحیم ساخته شد. این خانه تا چند سال پیش مسکونی بود اما در حال حاضر دانشکده معماری یزد در آن مستقر است.
 


سرو چهارهزار ساله

یکی از درختان سرو کهنسالی که در ایران همچنان استوار است، در شهر ابرکوه است که کهنسال‌ترین سرو جهان به شمار می‌رود. سرو کهنسال شهرستان ابرکوه با ۲۵ متر ارتفاع ۱۸ متر محیط و ۱۱ و نیم متر اندازه دور تنه با ۴۸۰۰ سال قدمت دومین درخت کهنسال در جهان است. برخی از افسانه‌ها کاشتن آنرا به زرتشت نسبت می‌دهند و برخی نیز به یافث (پسر نوح).
 


خانه مرتاض

این خانه در عهد قاجار بوده و در کوچه مرتاضیون شهر یزد قرار دارد و از دو بخش اندرونی، بیرونی تشکیل شده است. مساحت حیاط اندرونی تقریبا سه برابر مساحت حیاط بیرونی است. تالار بزرگی در راس حیاط قرار گرفته و بر فضاهای اطراف کاملا تسلط دارد. از دیگر ویژگی های این بنا، دو طبقه بودن کلیه فضا است. مصالح آن گچ و سنگ است.
 


برج و باروی قدیمی شهر

حصار و بارو از جمله آثاری است که در تمدن شهرنشینی قدیم اهمیت فوق‌العاده‌ای برای آن قائل بوده اند. حصار یا باروی یزد توسط سرهنگ امیر عضدالدین علاء ساخته شده است. این حصار قدیمی دارای چهار دروازه بود که این تعداد در آخرین حصار و باروی ساخته شده به پانزده دروازه رسید.
 


باغ دولت آباد

محمد تقی خان مشهور به خان بزرگ که سر سلسله خان‌های یزد در زمان زندیه بود، ابتدا قناتی با نام دولت‌آباد به وجود آورد و پس از آن، عمارت باغ دولت‌آباد را در امتداد آن احداث کرد. این ساختمان محل زندگی این حاکم نیز بود. این بنا مجموعه‌ای از چندین عمارت شامل: هشتی، بادگیر، بهشت آیین، تالار آیینه، سردر اصلی و سردر جنوبی است.
 


دخمه زرتشتیان

دخمه محلی است که زرتشتیان، از دیر باز تا حدود چهل سال پیش اموات خود را طبق اصول، فرهنگ و آداب مذهبی خود و طی انجام مراسم ویژه در آن می نهادند تا طعمه کرکس‌های کوه‌های اطراف شوند. وسط فضای میان تهی دخمه چاهی وجود داشت که به آن استودان می‌گفتند و استخوان‌های به جای مانده از اجساد را به داخل آن می‌ریختند. واژه دخمه در فرهنگ زرتشتیان به معنای سردابه مردگان، خانه زیر زمین برای مردگان و گورخانه است.
 


حمام خان

حمام خان به دوره قاجار تعلق دارد. جنس دیوارهای حمام از سنگ، آجر و آهک است. در ورودی حمام آثاری از شاهنامه دیده می‌شود. این بنا شامل ورودی، دالان، سربینه، میان در، گرمخانه، خزینه، تون، گاورو، فضای پشتیبانی رویس است.
 


موزه آب

در قسمت شمال میدان امیر چخماق یزد، یکی از ارزشمندترین آثار معماری این شهر قرار دارد که موزه آب در آن جای گرفته است. این ساختمان در سال ۱۲۶۶ هجری شمسی احداث گردیده و در حال حاضر به بی‌نظیرترین موزه آب دنیا تبدیل شده است. از ویژگی های این موزه، پنج طبقه بودن آن و گذشتن کاریز صد ساله می باشد.




منبع : ایمیل

گنج یابی در محله دولاب+ عکس

۱۳۹۳/۱۰/۰۱ ۱۹:۵۹:۳۱

کد خبر: 249576

گنج یابی در محله دولاب+ عکس

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، مریم یوشی زاده در صفحه اجتماعی خود نوشت:

حفاری‌های باستان شناسان در کهن ترین محله تهران، رازی را آشکار کرد

بوی خاک باران خورده می آید. دو باستان شناس با لباس ها و دست های خاکی، زانو زده اند کنار سفالینه ها و یادداشت بر می دارند. موزاییک های کف مسجد جامع بقیه الله دولاب، مثل لایه نازکی از پوست که برای جراحی کنار رفته باشد، از روی زمین برداشته شده است. کارگران روی خاک زیر موزاییک ها، چند چاه گمانه زنی کنده‌اند؛ حفره‌هایی کنار هم، رو به روی محراب و ضلع های شرقی و غربی؛ برخی عمیق، برخی کم عمق.

doolab
 
مسجد کوچک دولاب، خلوت، بی مأذنه، بی گنبد، بی مناره، با دیوارهای قطور خشتی و سقف عجیبش که از نمای داخلی پر از طاق ها و قوس های درهم است، نشسته بر بلندای تپه ای در کهن ترین محله تهران، این روزها پر از غریبه هایی است که از خاک زیر پایش سکه ها و سفالینه های 800 ساله را بیرون می کشند تا گواهی دهند که این بنا، سرتا پا یک گنج تاریخی است حتی اگر زیر پایش صندوقچه طلایی دفن نشده باشد.

لایه نازکی از غبار، چادرنمازها، عباها و تسبیح های آویزان بر جالباسی گوشه مسجد را پوشانده است. دکتر قدیر افروند و همکارش، خرده سفال های پر نقش و نگار را که از گمانه های باستان شناسی بیرون کشیده اند، بر حسب شکل و ظاهر و جنس شان تقسیم می کنند و توی کیسه های نایلونی کوچک می ریزند.

خرده سفال ها، لاجوردی، طلایی، سبز، خاکستری و قهوه ای ، کنار هم ردیف شده اند. افروند دست هایش را از خاک می شوید. یکی از کارگرها استکان چای داغ را سر می کشد و پینه های کف دست را با داغی استکان نرم می کند. می گوید « نه که بگویی طلا پیدا کردیم! تا دلت بخواهد سفال و چند تایی هم سکه بود.»

doolab4

مسجد دولاب چگونه معروف شد؟
یکی از اهالی ایستاده در چارچوب در می گوید « ما که می گفتیم مسجدمان هزار ساله است هیچکی باور نمی کرد. حالا ببینید! خودشان کارشناس فرستادند. » باستان شناس ها لبخند می زنند. افروند می گوید « ساخت این مسجد در دوران ایلخانی بوده یعنی حدود 700 تا 800 سال پیش. در طول این سال ها بارها بخش هایی از مسجد تخریب شده اما همچنان سرپا مانده و بازسازی و تعمیرش کرده اند. »

کارگرها، گرم پر کردن یکی از چاه ها شده اند. به غروب چیزی نمانده است. قصه مشهور شدن مسجد محله دولاب از کجا شروع شد ؟ تا یک سال پیش، مسجد دولاب ، پشت تکیه چال محل بدون آن که غریبه ها بشناسندش ، جا خوش کرده بود؛ اهالی می گفتند مسجدشان معجزه می کند، می گفتند حاجت می دهد، می گفتند خشت اول مسجد را معصومی گذاشته است، می گفتند نظرکرده هایی زیر آن سقف کوتاه با اشکال عجیب هندسی نماز خوانده اند به همین خاطر آنها هم زیر طاق ها و قوس های عجیب و زیبای همان سقف نماز می خواندند، اعتکاف می کردند و مطمئن بودند صدای شان به خدا می رسد.

مسجد اما گمنام بود. نمای ساده بیرونی اش، هیچ غریبه ای را کنجکاو نمی کرد تا یک روز خاص که سیب تقدیر چرخ زد و یک سوال و جواب ساده در برنامه ای تلویزیونی در سال گذشته، آن را به همه تهرانی ها شناساند و پای باستان شناس ها را با کیسه های پارچه ای و نایلونی و چکش های کوچک و نقشه های شان به کوچه پس کوچه های دولاب باز کرد.

قصه رسانه ای شدن مسجد، مربوط به زمانی است که در یکی از قسمت های برنامه تهران گردی ، احمد مسجد جامعی، رئیس وقت شورای شهر تهران، به محله دولاب آمد و اهالی به مسجدشان دعوتش کردند.

مسجد جامعی در آن برنامه پرسید «قدمت این مسجد چقدر است ؟» کارشناس میراث فرهنگی که همراه هیات بازدید بود نگاهی به معماری خاص سقف انداخت و حدسش زد « احتمالا... شاید..... ایلخانی ...» رئیس شورای شهر از این حدس، دو دل شد که چگونه ممکن است بنایی مربوط به دوره ایلخانی یعنی حدود 8 قرن پیش در تهران باقی مانده باشد در حالی که اغلب بناهای باقی مانده در تهران مربوط به دوره قاجار یعنی 200 تا 300 سال پیش و معدودی مربوط به دوره صفوی است. به همین خاطر رئیس وقت شورای شهر به شهردار پیشنهاد کرد با همکاری سازمان میراث فرهنگی بنای مسجد را مرمت کنند.

تقدیر مسجد دولاب اما فقط مرمت شدن نبود. چند روز بعد دکتر قدیر افروند ، باستان شناس و کارشناس سازمان میراث فرهنگی برای نخستین بار به مسجد آمد و در همان نگاه اول، مطمئن شد که رازی در دل آن بنای خشتی پنهان شده است. « ازمدل معماری مسجد حدس زدم که این بنا بسیار ارزشمند است. مساجد به طور معمول، حیاطی مرکزی، حوضی بزرگ یا کوچک، سقفی بلند و چندین ایوان دارند اما مسجد دولاب هیچیک از این ها را نداشت. نوع معماری اش خاص بود. »

همین معماری متفاوت باعث شد سرپرست هیات باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی مطمئن شود مسجد واقعاً در دوره ایلخانی ساخته شده است. «معماران دوره ایلخانی، ارزشها و عظمت بناها را به درون می بردند. در حقیقت مسجد، درونگرا ساخته شده بود. ظاهر بیرونی اش ساده و بی تکلف بود و در درون، معماری پیچیده و شگفت انگیز داشت.»

افروند حساب و کتاب کرد که اگر این حدس درست باشد، مسجد سندی است که ثابت می کند محله دولاب هم قدمتی دستکم 700-800 ساله دارد که در زمان ساخت مسجد، منطقه ای پر رونق بوده است. این را کتاب های کهن هم گواهی می دهد مثلاً محمد بن جریر طبری، فلیسوف و مورخ بزرگ ایرانی، در قرن سوم هجری در مقدمه کتاب تفسیرش توصیف می کند که چگونه از محضر یک استاد در دولاب " دوان دوان و با پای پیاده همچون دیوانگان" ، به محضر استادی دیگر در ری می رفته است.

این توصیف نشان می داد که دولاب در قرن سوم هجری یعنی حدود 1100 سال پیش هم ، منطقه ای بسیار مهم بوده و یک قطب علمی به حساب می آمده است.

افروند تخمینش را از قدمت بنا به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، گزارش داد، بنابر این سازمان تصمیم گرفت به جای آن که صرفا مسجد را مرمت کند، برای پژوهش بیشتر درباره اش سرمایه گذاری کند.

از آن زمان، کاوش های باستان شناسی به شکل جدی در مسجد دولاب آغاز شد. 10 چاه برای گمانه زنی حفر کردند؛ چاه هایی که حالا راز های شان را بیرون کشیده اند و مشغول پر کردنش هستند. همانوقت بود که یکی از گمانه ها رسید به دیوار خشتی از دوره ایلخانی . حلقه چاهی به عمق 8 متر هم در همان منطقه پیدا شد که جزئی از قنات های شبکه دولاب بود.

doolab1

خاطره بازی در دل خاک
باستان شناس ها نقب زدند به دل خاطرات چند صد ساله و از آنها اشیایی را بیرون کشیدند: پیه سوز، سکه، تکه شیشه های رنگی، یک قطعه سفال زرین فام و قطعاتی از سفال های لعاب یکرنگ فیروزه ای و ده ها تکه انواع دیگر سفال بیرون کشیدند.

سرپرست گروه باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی می گوید « سفال زرین فام برای ساخت ظروف تجملاتی و اعیانی به کار می رفته و مخصوص پذیرایی از بزرگان بوده است و پیدا شدنش در دولاب نشان می دهد افرادی خاص در این محل زندگی می کرده اند . »

باستان شناس ها دو تنور و دو اجاق دود زده هم در ضلع غربی مسجد پیدا کرده اند. افروند تعریف می کند « ایران در برخی مقاطع تاریخی قحطی نان را تجربه کرده است. به نظر می آید نیکوکارها در آن زمان ، در مساجد نان می پختند و بین فقرا تقسیم می کردند. این تنورها هم احتمالاً یادگار همان دوره است. »

تنورها می گویند مسجد در هر دوره زمانی کاربردی داشته و حتی در دوره های تاریخی مختلف، قسمت هایی از آن بازسازی شده مثل طاق ضلع غربی که ریزش کرده و در دوره قاجار با معماری کاملا متفاوت بار دیگر ساخته شده است.

doolab3

خانه فخاری ها، یادگاری که نباید بمیرد
گروه باستان شناسی به مطالعه مسجد بسنده نکرد. همراه افروند از مسجد بیرون می آییم شیب ملایم خیابان فخاری را پایین می رویم. سرپرست گروه کاوش باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی همان وقت که مسجد را بررسی می کرده، آنقدر کوچه پس کوچه های دولاب را گز کرده است که سرانجام خانه ای دست نخورده و قدیمی پیدا کرده است و صاحبانش را راضی کرده است که آنجا هم چند گمانه بزند تا شاید آثاری دورتر از دوره ایلخانی هم در محله دولاب پیدا کند چون در آثار مکتوب خوانده است که قدمت دولاب حتی به دوره پیش از اسلام می رسیده است یعنی بیش از 1400 سال پیش.

مالک خانه ای که افروند پیدا کرد، خانواده فخاری هستند، از اهالی بسیار قدیمی منطقه دولاب که نسل اندر نسل کوزه گر بوده اند. جعفر فخار یکی از وراث خانه است که رضایت بقیه وارثان را هم برای حفر چاه های گمانه زنی باستان شناس ها در حیاط خانه جلب کرده است. « خانه مان حدود 170 سال قدمت دارد. خودم هم اینجا به دنیا آمدم. تقریبا از 30 سال پیش غیر مسکونی شد. 900 متریست. »

خانه در انتهای کوچه ای بن بست است با دری زنگ زده و فلزی که باز می شود رو به دالانی تنگ؛ دالانی که مهمانانش را می رساند به یک حیاط بزرگ پر از برگ های زرد ، حوضی بی آب و درخت هایی خشک.

دو سوی حیاط دو امارت بزرگ قرینه بوده است با ایوان های وسیع و ستون های با شکوه. حالا اما از بنای شمالی چیزی جز قاب درها و چند خروار خاک و آجر نمانده است و بنای جنوبی هم، خاطره ایست در حال محو شدن که زمان، تار و پودش را از هم گسسته است.

از آیینه کاری های سقف و گچ بری های قاجاری در آن اثری نیست و سال های پی در پی، تکلف و عظمت مخصوص خانه های دوره قاجار را از امارت دزدیده اند اما ستون ها، ایوان، قاب های پنجره ها، گچ بری های اطراف شومینه ها و سردر اتاق ها هنوز باقی است؛ دود گرفته و خاکستری با زدگی های بسیار.

doolab2

همکاری فخاری ها با باستان شناس ها برای شان پر سود بوده است. افروند به شهرداری پیشنهاد کرده است خانه فخاری ها را تعیین نرخ کند و از آنها بخرد به قصد بازسازی کامل و تبدیل کردنش به یک موزه کوچک که بشود سفالینه های محله دولاب را در آن حفظ کرد.

فخاری ها با این معامله موافقند و فعلا در حال نامه نگاری با شهرداری هستند برای شروع کار. افروند شرح می دهد که خانه کاملا قابل بازسازی است و می شود آن را به زیبایی دوران قاجاری اش برگرداند به شرطی که خانواده فخاری و شهرداری بر سر فروش ملک به توافق برسند و خانه کلنگ نخورد و مثل خیلی از خانه های اطراف مسجد دولاب، آپارتمان نشود.

گروه باستان شناسی در خانه فخاری ها هم دو چاه حفر کرده اند و باز هم به سفالینه هایی از دوره ایلخانی رسیده اند و پس از آن، فقط رسوباتی از شن و ماسه بوده است بی هیچ نشانه ای از زندگی که تایید می کند سکنی گزینی در آن بخش از محله دولاب به احتمال قریب به یقین، از دوره ایلخانی بوده یا شاید آثار دور تر از آن دوران،در گذر زمان به کلی از بین رفته است . حدس باستان شناس ها این است که ساکنان دولاب گروهی از اهالی ری بوده اند که پس از حمله مغول به برخی مناطق از جمله دولاب هجرت کرده اند.

از خانه فخاری ها که بیرون می آییم باز بر می گردیم مسجد. هوا نیمه تاریک شده است. صدای اذان می آید. استکان های خالی روی میز چوبی زیر یکی از ستون ها جا مانده است. کارگرها، چاه ها را پر کرده اند و کاشی های ضلع شرقی را هم باز روی زمین چیده اند. سفالینه هایی که وقت ورود دیده بودم برای شناسایی ومرمت ، ارسال شده است به موزه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تا با ثبت نقش و نگارشان، جزئی به تاریخچه هنر دوران ایلخانی اضافه شود.

وقت برگشت، افروند مجموعه ای از سفال های بی کاربرد قدیمی را هم نشانم می دهد، تکه سفال هایی که کوچک و ناچیز است و نمی شود آنها را به عنوان هنر ایلخانی ثبت کرد، اما او می گوید به هر حال آنها برای باستان شناسان ارزش مطالعاتی دارد.

گروه، قرار است این تکه ها را جمع کنند و در کیسه ای پلاستیکی با نام و تاریخ حفاری مسجد ، مهر و موم کنند و یک بار دیگر زیر یکی از ستون های مسجد، دفن کنند برای گروه های باستان شناسی نسل های بعد که بخواهند خاکستر قرون کهن را پس بزنند، گذشته شهرشان را زنده کنند و از یافته های اجدادشان در مسجد دولاب با خبر شوند.

از مسجد که بیرون می آییم ، در گرگ و میش دم غروب، درکوچه های تو در توی محله دولاب ، قدم می زنم و آپارتمان های بلند، بی اصالت و بدشکلی را تماشا می کنم که وصله های ناجوری شده اند روی تن کهن ترین محله تهران و آینده ناگزیر خانه های قدیمی خشتی محل هستند؛ خانه های خشتی که معلوم نیست تا چند هفته ، چند ماه یا چند سال دیگر کلنگ می خورند و یادگارهای دورشان از تاریخ، زیر خروارها خاک مدفون می شود.

منبع : پارس

مناطق دیدنی ایران را تماشا کنید + عکس

کد خبر:۵۰۶۶۶۷۶
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۳ - ۲۲:۰۳

کمپین Must See Iran منتشر کرد؛

مناطق دیدنی ایران را تماشا کنید + عکس

در این گزارش دومین بسته از مجموعه تصاویر دیدنی و جاذبه‌های گردشگری کشور عزیزمان ایران که در کمپین مردمی Must See Iran منتشر شده را برایتان آماده کرده‌ایم.
به گزارش دریچه فناوری اطلاعات باشگاه خبرنگاران؛ مناطق دیدنی کشور عزیزمان ایران خیلی زیاد است. شاید همه ما فرصت نکنیم تا به مناطق دیدنی و جاذبه‌های گردشگری کشورمان سفر کنیم اما می‌توانیم در فضای مجازی تصاویر آن‌ها را ببینیم کمپین ایران را باید دید هم به همین منظور راه اندازی شده است، ما هم دوست داریم تا هر هفته تصاویر منتخبی از کمپین Must See Iran را در صفحه دریچه منتشر کنیم تا بیشتر با جاذبه‌های گردشگری و دیدنی کشورمان آشنا شویم و این هم دومین بسته از عکس‌های منتخب این کمپین...

مسجد شیخ لطف‌الله یکی از مسجدهای تاریخی و شناخته شده شهر اصفهان است که در ضلع شرقى میدان نقش جهان واقع شده است.
عکاس: آقاى احسان صادق پور


آستان حضرت حسین بن على بن موسى الرضا علیه السّلام، قزوین
عکاس: آقاى مرتضى جنت بوداغى


تندیس آرش کمانگیر ،نام یکی از اسطوره‌های کهن ایرانی، در کاخ سعدآباد، تهران
عکاس خانم مهرى


آرامگاه محمد عطار نیشابوری بنایی است تاریخی که در نیشابور، خراسان واقع شده است.
عکاس: آقاى رضا محمدى

منبع : باشگاه خبرنگاران